شنبه هاى بى پناهى، جمعه هاى بى قرارى
عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها
خاک خواهد بست روزى، باد خواهد برد بارى
روى میز خالى من، صفحه باز حوادث
درستون تسلیت ها، نامى از ما یادگارى *
در کوچه پشتی بودم که خبر را شنیدم … کوتاه و داغ بود.
* شعر از ( قیصر امین پور )
علی در 08/08/05 گفت:
همین یک ساعت پیش از کانال ۶ شنیدم،
خیلی داغ بود داغ داغ…
مهتاب در 08/08/05 گفت: