چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

 

هی کامنت گذاشتین، به به و چه چه، چه سر و شکل خوب‌تری، بهتری، ماه‌تری! ما هی خوشمان آمد. امّا، دلِ خودمان… می‌دانید دل ما اصلن نمی‌تواند بی‌خیال رنگ نارنجی شود! ما اینجا را نارنجی که باشد بیشتر دوست می‌داریم.

۵ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. سام در 08/08/05 گفت:

    قالب قشنگی داری
    عکس پایینی هم خوب بود ولی چرا به خیاط باشی تقدیم کردی!


    چهار ستاره مانده به صبح؛
    :: اگر کلیک کرده باشین روی لینک، متوجه شدیین که این دو سطر نوشته‌ی پای عکس از خیاط باشی است و او دلش عکس می‌خواسته برای ثبت و من، زحمتش را کشیدم!
    ضمنن ممنونم از محبت شما.

  2. از زندگی در 08/08/05 گفت:

    من هم موافق نارنجی ام! شدید!


    چهار ستاره مانده به صبح؛
    :: نارنجیته استاد!

  3. سارا در 08/08/05 گفت:

    توی این دنیا که دو روزه، به حرف دلت گوش کنی بهتره….
    اما درباره‌ی مطلب چقدر دور…همیشه نزدیک!: منو یاد خودم میندازه…البته گذشته!


    چهار ستاره مانده به صبح؛
    :: موافقم. حرف حرف دلمان است همیشه.
    بعد هم، واقعن؟ ییعنی یه جایی از زندگی هم رد شدیم یا داریم از تو زندگی هم می‌گذریم یا … هر نوع تشابهی تصادفیه؟

  4. هومن - گندم در 08/08/05 گفت:

    مبارکه
    انشاالله به خوشی میمنت


    چهار ستاره مانده به صبح؛
    :: سلامت باشین آقا. ان شاء الله واسه شما.

  5. ندا در 08/08/05 گفت:

    مهم نظر خودته…


    چهار ستاره مانده به صبح؛
    :: دقیقن!

دیدگاه خود را ارسال کنید