بگفتا: عشق شیرین بر تو چون است؟
بگفت: از جان شیرینم فزون است
{نظامی}
{عکس از وبلاگ هادینامه}
شاید بیشتر از هر کسی، در او دیدهام این نوع از بزرگواری و بزرگمنشی را، که نیازی ندارد دیگران را تحقیر و یا کوچک فرض کند بس که زنِ توانمندِ هوشمندِ پُر از محبّتِ درونِ او زنده است و همراهِ و همگامُ زندگیاش. نه اینکه، تنها در خلوتِ خویش بزرگ باشد با عقایدِ روشنفکرانهی انسانی و در جمع، از آن عدّه مردمانی که به قول شاعرش، در حالی که به تو دست میدهند، طناب دارت را هم در ذهن میبافند! انسانِ بینظیری است در شدّتِ رفاقت و معرفت …
از زندگی در 08/08/05 گفت:
رویای عزیز!
این یادداشت تون رو همین الان دیدم. آخه شما چرا اینطور اهل شرمنده کردن دوستانید؟! آخه ما حالا چطور ذره ای از این محبت های بی دریغ تون رو بتونیم جبران کنیم؟! من که دیگه زبانم قاصره …! فقط می تونم بگم سپاسگزارم. رویا جان بهترین آرزوهایم برای شماست. در مقابل این دریای محبت پاسخ شایسته تری ندارم که بگویم.
ملیحه در 08/08/05 گفت:
سلام . خوش به حال خانم احمدنیا . چقدر خانم خوب و دوست داشتنی هست . کاش یکی هم من و دوست داشته باشه