هی خدا رو شکر میکنم که زده است پس گردنِ ما، دستکم هیچ نداشته باشد پُر لذّت است خواندنِ کتابهای هنر به خصوص امشب که کلّی حال کردم بابت کتاب خواص مواد. بخشی از کتاب دربارهی ملات است و مصالح ساختمانی و بنّایی. منم عاشق خاک و خُل و گِل و سیمان! تا به الان نمیدانستم ملاتهای ساختمانی هم اسم و رسم دارند با تاریخ و شناسنامه! مثلن دربارهی ملات “حرام زاده” چیزی نشنیده بودم! این ملات اسمش باتارد است و مخلوطی از ماسه، آهک، سیمان و آب به نسبتهای معین که در اثر خودگیری و سخت شدن به ملات حرامزاده هم معروف شده است.
۴ دیدگاه نوشته شده است! »
خدا هرگز دیر نمیکند
حضرت علی علیهالسلام؛ «به آن چیزی که ناامیدی و امید نداری، امیدوارتر باش از آنچه به آن امید داری. زیرا، موسی رفت برای خانوادهاش آتش تهیه کند، خداوند با او سخن گفت. ملکهی سبا نزد سلیمان رفت تا بر سر کفر با او مصالحه کند، مسلمان بازگشت و ساحران فرعون رفتند موسی را شکست بدهند، به او مؤمن شدند.»
بگرد
وبلاگهای زنده
چهار ستاره مانده به صبح
- نقشههایی برای پیدا شدن
- این ماییم، ملتی تنها در آستانهی فصلی سرد
- میبوسمت و رهایت میکنم
- به نام آبان
- روز المر را در خانه جشن بگیریم
- سرنخهای بهاری
- سلام جهان!
- کتابها منتظرند؟
- چگونه مرور کتاب بنویسیم؟
- نخودی
- به افقِ کتابخانهی من
- به یادِ میلک
- این گوزن مال همه است!
- دربارهی سرگذشت یک دایناسور
- شاهکارهای ادبیات را به زندگیتان دعوت کنید
- جایی که وحشیها نیستند
- آموتخانه؛ خانهی مردم
- به سلامتیِ شادی
- برسد به دست والدین، معلمان، مربیان، هنرمندان و غیره!
- یک کتاب خوب، یک اتفاق بد
برچسب
book
books
I Love Books
ادبیات کودک و نوجوان
اقتباس
انتشارات امیرکبیر
انتشارات ققنوس
انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
داستان کوتاه
داستان کودک
رمان
رمان ایرانی
رمان خارجی
رمان نوجوان
رمان کودک
روانشناسی
زندگی جدید جناب دایناسور
شعر
شعر نو
عشق
عکس
فیلم
فیلم ایرانی
فیلم خارجی
فیلم سینمایی
لاکپشت پرنده
مجموعه داستان
مجموعه شعر
نشر آموت
نشر افق
نشر نون
نشر چشمه
نشر چکه
نمایشگاه کتاب
نوجوانان
نویسندگی
کتاب
کتاب تصویری
کتاب نوجوان
کتاب کودک
کتاب کودک و نوجوان
کتابخوانی
کودکان
کودکان و نوجوانان
یزد
از این لحاظ
- I Love Books
- Life is Beautiful
- اتاق تجربه
- ادبیات مقاومت
- ارادتمند شما عزرائیل
- از خانهی خودمان شروع کنیم
- اوستا کریم! نوکرتیم
- اوکی مِستر
- اینم یه جورشه
- بابا گلی به جمالت
- بازی وبلاگی
- به اضافهی من
- بچّهی سرراهی
- جام جهانی برزیل
- حاشیه بر متن
- خبرگزاری رؤیا
- دربارهی خودم
- دربارهی کتابها
- دستهبندی نشده
- رؤیای نوشتن
- رمان
- روانشناسی
- ریزش هوای سرد
- زندگینامه
- شعر
- صبح روز چهارم
- صفحهی بیست
- فیلمنامه
- ماجراهای من و راجرز
- مادموزل مارکوپلو
- مجموعه داستان
- نمایشگاه کتاب تهران
- هایکو کتاب
- هر چی
- پویا ایناشون
- کتاب یزد
- کتابخانهی روستایی
- کتابخوانی برای سالمندان
- کودک و نوجوان
- یزدگَردِ چهارم
- یک چمدان عکس
مهتاب در 08/08/05 گفت:
راز موفقیت من اینه که چند ما خیلی کم نوشتم بعد به سیستم برخود بعد منو هپلی پو کردن
التفات بفرمایید به ما آموزش بدید از گوگل ریدر استفاده کنیم . به هر کی می گم چیه این گوگل ریدر یه کمکی برسونید میگه بروووووووو . برووووووو خودتو سیاه کن ! تو این کاره ای .
من هیچ کاره ام به خدا کمک برسونید
سارا در 08/08/05 گفت:
وا……این رو تو چه کتابی خوندی انوقت؟
سورمه در 08/08/05 گفت:
الان به یک نتیجه در مورد خودم رسیدم. من گیر کردم تو یه چهارچوب محدود. چون من هم عاشق رنگ کاری هستم. اما چون رشتم کاملا متفاوت بود حتی سعی نکردم که از خوندن ازاد منابعش لذت ببرم. متاسفم…
مهتاب در 08/08/05 گفت:
من نمی تونم برم تو نسخه ی استاندارد تو نسخه ی بیسیک ریدر نداره