چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

پاداش سکوت

یادم هست پارسال، وقتِ اکرانِ پاداش سکوت، مازیار میری (کارگردانش) مهمان برنامه‌ای بود در شبکه‌ی دو {که رامبد جوان و اشکان خطیبی مجری‌اش بودند. همه‌ی حرف و خاطره‌های حاشیه‌ای خودم و سارا یادم هست درباره‌ی این برنامه به غیر از اسم‌اش!} بعدش، میری کلّی تعریف و تمجید کرده بود درباره‌ی فیلم‌اش. هرچند، هیچ بقّالی که نباید بگوید ماست من تُرش است! حالا نه اینکه، پاداش سکوت فیلم بدی بوده باشد منتهاش، زیادی شعر و شعار بود! یعنی، اصلن قد نصفِ نصفِ تعریف‌های کارگردانش هم خوب نبود. برعکسِ به آهستگی که فیلم اجتماعیِ قابل‌توجّهی بود.

فیلم‌نامه‌ی پاداش سکوت با نگاهی به کتاب من قاتل پسرتان هستم (احمد دهقان) نوشته شده است که شنیده‌ها و نوشته‌های بسیاری درباره‌ی آن در اینجا و آنجای اینترنت و مطبوعات وجود دارد که همگی مثبت است و اثر ِ دهقان را درخور معرفی کرده‌اند. (یکی مثلن آرزو) متأسفانه هنوز خواندنش قسمت ما نشده است. حالا هم زیادی مشتاقم کتاب را بخوانم، ببینم میری موقعِ اقتباس خراب کرده است اصولاً؟ یا اصلاً خانه از پای‌بست ویران بود؟

۵ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. سارا در 08/08/05 گفت:

    یه چیز میگم نه نگو. دوست قدیم و جدید داره. رفیق قدیمیش خوبه. یکیو بیست ساله می‌شناسی ولی انگار تازه با هم آشنا شدین. اما یکی همیشه برات قدیمیه. انگار صد ساله رفاقت دارین. حاضرین واسه هم جون بدین. مثل منو تو

  2. شیخ حقگو در 08/08/05 گفت:

    متاسفانه نه فیلم رو دیدیم و نه کتاب رو خوندیم و نه مطالب در مورد کتاب رو

  3. سارا در 08/08/05 گفت:

    ولی من فیلم رو دوست داشتم. جذاب نبود، اما خوب بود. ضمنا یه بخش هاییش خیلی به یادم موند. برای من این خیلی مهمه که یه جایی تو زندگیم یاد یه سکانس یا یه صحنه یا حتی اگه شده یه پلان از یک فیلم بیفتم. پاداش سکوت خیلی به یادم میاد. بازی پرستویی هم خوب بود. قصه اش هم که عــــــالی بود.
    راستی اون برنامه یادت میاد؟ عمو رامبد و اَشو اون شب که مازیار میری اومد گفت رویا (شاید هم گفته باشه میترا) گفته رامبد رو ببوس. خیلی غافلگیر کننده بود. بعد معلوم شد رویا دخترشه!

  4. آرزو در 08/08/05 گفت:

    این روزها می خواستم ازش دوباره بنویسم.

    همیشه از من جلوتری دختر

    به اندازه ی چهار ستاره تا صبح!

  5. من، خودم در 08/08/05 گفت:

    متأسفانه من نه فیلم رو دیدم و نه کتابش رو خوندم که البته دومی برای اونایی که من رو میشناسن جز بدیهیاته. اما اون برنامه که میگی و اسمش خانه ای با طرح نو بود رو خیلی دوست داشتم با کارای فوق العاده رامبد جوان و البته اشکان خطیبی.
    و چقدر دلم میخواست حالا هم که باز جوان یه برنامه مشابه داره من هم تلوزیون داشتم تا شبا برنامش رو می دیدم.

دیدگاه خود را ارسال کنید