چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

۴

این روزها

دارم نگاه‌اَم را پُر از زندگی می‌کنم و زندگی‌اَم را پُر از نگاه.

نوشته‌های مرتبط

  1. این‌روزها، همه‌چیز برعکس جواب می‌دهد‌
  2. این روزها دل‌تنگم
  3. به وقت این‌جا بهار بود. به ساعتِ من نمی‌گذرد امّا، این روزها بی تو …
  4. پرنده‌ی غم‌گین
  5. مردی زیبا
  6. به نام بهار تمام می‌شود
  7. زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد
  8. نَم و نای عقل ما
  9. پیش‌نهادهایی برای نمایش‌گاه کتاب (۶)؛ کتاب‌سرای تندیس
  10. صفا و سعی برای اشاعه‌ی زندگی
در تاریخ: مارس 3, 2009 | دسته: درباره‌ی خودم

۴ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. رواني در 09/03/05 گفت:

    چه ترکیب قشنگی
    افرین دخترم

  2. خیاط در 09/03/05 گفت:

    پر کردن‌هات که تموم شد تلفنت رو هم جواب بده

  3. همون در 09/03/06 گفت:

    اخه نمی دانم خدایی چرا من تو رو این قدر دوست می دارم …
    این خیلی معرکه بود اما دو پهلو بود ها زندگی ام را پر از کدوم نگاه ها می کنم ؟؟؟؟؟لطفا در ضمیمه توضیح داده شود ….

  4. همون در 09/03/06 گفت:

    تا تو نگاه می کنی کار من اه کردن است
    ای به فدا ی چشم تو این چه نگاه کردن است ؟؟؟

دیدگاه خود را ارسال کنید