منظور اصلی سخن در کتاب «اسطورهی تهران» “کوشش برای شناخت تصویر و نقش شهر تهران در چند رُمان ایرانی است.”
میپرسید منظور از «تصویر» چیه؟ یعنی “ توصیفِ شهر در ُرمان و احیاناً نقد و ارزیابی آن” دوباره میپرسید منظور از «نقش» چیه؟ یعنی “ تعیین جایگاه شهر در ساختار رُمان “ یعنی “ روشن ساختن این نکته که آیا شهر در رویداها و حوادث رُمان، عامل اثرگذاری و کارساز بوده یا نه صرفاً یه آرایهی بیمصرف بوده و بدون هویّت مستقل؟”
البته اگه این گفتگو با جلال ستّاری، نویسندهی کتاب رو بخونین، چند و چونِ پژوهش ایشون دستتون میآد.
محسن در 09/07/09 گفت:
ممنونم.خیلی خیلی.امیدوارم همیشه شاد و تندرست و همین طور مهربان باشی.
محمد امین عابدین در 09/07/09 گفت:
جناب جلال ستاری را شخصا جز نو اندیشانان سرزیمنمان میدانم البته در کنار افرادی مثل دکتر حسین پاینده ، رامین جهانبگلو ، عطا الله مهاجرانی و… که کتاب شیخ صنعان و دختر ترسا را از کارهای ایشان بسیار دوست دارم.