چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

جست‌و‌جوی «سریرا، سیلویا و دیگران» در گوگل هیچ نتیجه‌ی قابل‌توجهی را در پی ندارد. کتاب تازه از تنورِ «نشر چشمه» درآمده و بیش‌تر دوستانِ کتاب‌خوان هنوز در مرحله‌ی تبریک (+ + +) یا to read (+) هستند. مگر ‌این یادداشت در «منو» که روایتِ چهار خواننده است از مجموعه داستان سپینود ناجیان که پس از سال‌ها انتظار برای چاپ به تازگی منتشر شده با ۱۷ داستان کوتاه و بعضاً خیلی کوتاه که سوژه‌های بیش‌تر آن‌ها دیگر تکراری‌ست، – این‌که می‌گویم تکراری، کلهم موضوع‌های داستان‌نویسی تکراری هستند درمجموع و از لحاظ پرداختِ متفاوت است که آدم فرق می‌گذارد بین‌شان – منتها به دلیل نثر خوبی که دارد، خواندنی‌ست. یک‌جور نثر ِ مهربانِ زنانه‌ که به شعر می‌زند؛ پُرطراوت است با توصیف‌های جان‌دار. به‌قدری که آدم خیال می‌کند اگر به کار داستان نیامده بود و شعر می‌شد، در رسالت خود موفّق‌تر بود.

دیدگاه خود را ارسال کنید