چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

:: یک سال قبل‌تر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خبر داد که از نشر رُمان برای نوجوانان حمایت می‌کند و بعد، از نویسنده‌های مطرح دعوت کرد تا برای این گروه سنّی بنویسند، بی هیچ محدودیّتی. می‌پرسید نتیجه چی شد؟ نویسندگان بسیاری به این دعوت پاسخ مثبت دادند و شروع کردند به نوشتن و نوشتن و نوشتن و خُب، توی هفته‌ی قبل، چهارده عنوان رُمان از این مجموعه رونمایی شد؛ کتاب‌های «هستی»، «باغ کیانوش»، «صوفی و چراغ جادو»، «لالو»، «فقط یک دقیقه کافی است»، «اولین روز تابستان»، «فقط بابا می‌تواند من را از خواب بیدار کند»، «جزیره»، «شناگر»، «دوست غارنشین من»، «دختری با روبان سفید»، «شاهین‌ها و بشکه‌‌های باروت»، «عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی» و «بازگشت پروفسور زالزاک» نوشته‌ی فرهاد حسن‌زاده، علی‌اصغر عزتی‌پاک، ابراهیم حسن‌بیگی، یوسف قوجق، آتوسا صالحی، سیامک گلشیری، مژگان بابامرندی، داریوش عابدی، عباس عبدی، محمدکاظم اخوان، مژگان کلهر، محمدرضا اصلانی، جمشید خانیان و جمال‌الدین اکرمی. البته، علاوه‌بر این کتاب‌ها، هنوز رُمان‌های زیادی در جریان چاپ هستند و مدیر عامل کانون گفته می‌خواهد دست‌کم یک رُمان برای هر روز تابستان سال ۹۰ منتشر کند.

:: در راستای معرّفی کتاب‌های تازه، این را هم بگویم که نشر آموت رُمان «ایراندخت» نوشته‌ی «بهنام ناصح» را چاپ کرده و ماجرای آن در اواخر دوره‌ی ساسانی می‌گذارد. داستان دو قهرمان اصلی دارد؛ روزبه و ایراندخت که یکی سودای حقیقت دارد و دیگری چشم‌به‌راه معشوق مانده است. راستی، کانون پرورش فکری «کاغذهای دست‌ساز» نوشته‌ی علی پزشک را هم به‌تازگی منتشر کرده و خُب، کانون خارجی‌بازی درآورده و  وب‌سایتی هم برای این کتاب ساخته و در آن‌جا مطالب مکمل را آورده است.

:: توی هفته‌ی قبل از سه کتاب دفاع مقدّسی هم رونمایی شد که توی این جلسه آقایی به نام مهرداد طاهری گفته «عدم‌توفیق ادبیات‌ به‌خاطر تعارف است.» خبرگزاری مهر این حرف را تیتر کرده و توی متن خبر از قول طاهری نوشته: «اگر صراحت در یک اثر باشد، آن نوشته ادبی نیست. دلیل موفق نبودن ادبیات‌مان صراحت و از طرفی تعارف است و عدم‌تأثیرگذاری آثار به دلیل وجود این مشخصه‌هاست.» به‌نظر من که یک اشکال منطقی گنده! توی این حرف است. شما منظور طاهری را متوجّه می‌شوید؟ من که نفهمیدم بالاخره، ادبیات ما صراحت دارد یا تعارف؟ این‌جوری که طاهری گفته یعنی ادبیات با تعارف موفّق نمی‌شود، با صراحت هم ادبیات نیست. الان به یک آدمِ بلدِ ادبیات نیاز دارم در حد فرهنگ لغت برای‌ام صراحت و تعارف را معنا کند و کاش یکی به طاهری بگوید، تأثیرگذاری پیشکش، مخاطب را گیج کنید لطفاً!

:: این را هم بخوانید بلکه دغدغه‌ی فرهنگی‌تان تحریک شد و دل‌تان آمد یک مجله‌ای را از مرگ اقتصادی نجات بدهید.

:: ظهیرالدوله که معرّف حضورتان است؟  بله، مدفن فروغ و بهار و ایرج میرزا و دیگران. این‌جا وب‌سایت ظهیرالدوله است و خُب، … چرا نگاه می‌کنید؟ کلیک کنید روی لینک این‌جا و نگران نباشید چون پشت این کلیک دیگر خبری نیست از آن پیرزن بدخلقِ بی‌اعصابِ توی ظهیرالدوله.

دیدگاه خود را ارسال کنید