چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

می‌رفتم سرکار و دوباره افتاده بودم توی رفت و آمدهای اجباریِ کرج تا تهران، روزهای ماه بهمن و اسفند را می‌گویم. به عادتِ سابق توی این فاصله تا برسم به مقصد، کتاب می‌خواندم و خُب، خیلی هم کتاب خواندم و حتّا کتاب‌هایی که خیال می‌کردم دیگر نمی‌خوانم.

وقتی چهره‌ی پنهان عشق را دست گرفتم، فرض را بر این گذاشته بودم که یک رُمانِ عشق و عاشقی‌ست. بود؟ نه. فقط ردّپایی از عشق بود که از میانِ زندگیِ آدم‌های قصّه می‌گذشت، کم‌رنگ. راوی مرد جوانی بود به نام «پیام سپهری»؛ پول‌دار و مهندس، ولی داغون که تن‌ها زندگی می‌کرد و نامزدی هم داشت، رعنا. داستان از وقتی شروع می‌شود که صبح است و پیام توی رخت‌خواب و تلفن زنگ می‌خورد. یاروی پشت خط کیست؟ رعنا و بعد می‌فهمیم این دوتا، دیشب توی مهمانیِ خانه‌ی رعنا دل‌خور شده‌اند از هم و حالا پیام یک‌جوری دل‌شکسته بود و عقب‌کشیده، رعنا هم دل‌گیر و کفرش‌درآمده. قضیه کِش می‌آید تا … چه‌جوری کِش می‌آید؟ نویسنده یک‌سری شخصیّت‌های دیگر مثل سهراب و گل‌مریم (زن و شوهر سرایدارِ پیام) یا (الیاس و بلقیس پدر ِ مادرِ گل‌مریم) با دو (مثلن) مأمورِ پلیس را وارد داستان می‌کند و ماجرا پشتِ ماجرا اتّفاق می‌افتد. حالا ماجرا که می‌گویم ذهن‌تان نرود تا سرگذشت تام‌سایر یا هری‌پاتر. داستانِ این کتاب خیلی رئال است و درباره‌ی زندگی معمولی با آدم‌های معمولی. یعنی قصّه قهرمان ندارد و نویسنده از هیچ حادثه‌ی عجیب و غریبی سخن نمی‌گوید. او فقط یک ماجرای عادی را تعریف می‌کند و شک و تردیدهایی را درباره‌ی آدم‌های قصّه‌اش به‌وجود می‌آورد و بی‌آن‌که جواب روشن و شفافی در اختیار خواننده بگذارد، او را با خاطره‌ای از یک داستان تن‌ها می‌گذارد تا خودش کشف کند و اگر توانست، قضاوت کند و نتیجه بگیرد.

سیامک گلشیری در این کتاب مدّت زمان محدودی از یک روز را برای روایت انتخاب کرده و این موضوع باعث شده تا مثل رُمان نفرین‌شدگان به پُرگویی نیفتد. با این‌که چهره‌ی پنهان عشق سوژه‌ی منحصربه‌فردی ندارد، امّا ساده‌نویسی و شخصیّت‌پردازی خوب باعث شد تا من بخواهم قصّه را تا پایان دنبال کنم و خُب، راضی هم باشم.

راستی، گویا قرار بوده براساسِ این داستان فیلمی هم به کارگردانی مهشید افشارزاده ساخته شود که آقای ارشاد با طرح موافقت نکرده‌اند و مجوز نداده‌اند. حالا این‌که چرا؟ انگار کسی نمی‌داند. جالب این‌که ارشاداینا در سال ۱۳۸۶ چهره‌ی پنهان عشق را به‌عنوان یکی از کاندیداهای کتاب سال انتخاب کرده بودند.

دیگر این‌که، چاپ اوّل این کتاب در سال ۱۳۸۶ با قیمت ۲۱۰۰ تومان از سوی انتشارات مروارید منتشر شده، با ۱۵۲ صفحه و داستان در هجده فصل روایت می‌شود.

مرتبط؛ درباره‌ی باقی کتاب‌های این نویسنده در چهار ستاره مانده به صبح

+ مهمانی تلخ (رُمان) + عنکبوت (مجموعه داستان) + نفرین‌شدگان (رُمان) + اندوه عیسی (ترجمه)

دیدگاه خود را ارسال کنید