چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

سروش صحّت؛ «دوست، تقدیر گریزناپذیر ما نیست. برادر، خواهر، پسرخاله و دخترعمو نیست که آش کشک خاله باشد. دوستی انتخاب است. انتخابی دو طرفه که حد و مرز و نوع آن به وسیله‌ی همان دو نفری که این انتخاب را کرده‌اند تعریف می‌شود. با دوستانمان می‌توانیم از همه‌چیز حرف بزنیم و مهم‌تر آنکه می‌توانیم از هیچ‌چیز حرف نزنیم و سکوت کنیم. با دوستانمان می‌توانیم درد دل کنیم و مهم‌تر آنکه می‌شود درد دل هم نکرد و بدانیم که می‌داند. از دوستانمان می‌توانیم پول قرض بگیریم و اگر مدتی بعد او پول خواست و نداشتیم با خیال راحت بگوییم نداریم. و اگر مدتی بعدتر دوباره پول احتیاج داشتیم و او داشت دوباره قرض بگیریم. با دوستانمان می‌توانیم بگوییم: امشب بیا خونه ما دلم گرفته و اگر شبی دیگر زنگ زد و خواست به خانه‌مان بیاید و حوصله نداشتیم بگوییم: امشب نیا حوصله ندارم. با دوستانمان می‌توانیم بخندیم می‌توانیم گریه کنیم می‌توانیم رستوران برویم و غذا بخوریم می‌توانیم بی‌غذا بمانیم و گرسنگی بکشیم می‌توانیم شادی کنیم می‌توانیم غمگین شویم می‌توانیم دعوا کنیم. می‌توانیم در عروسی خواهر و برادرش لباس‌های خوبمان را بپوشیم و فکر کنیم عروسی خواهر و برادر خودمان است. و اگر عزیزی از عزیزان دوستانمان مُرد لباس سیاه بپوشیم و خودمان را صاحب عزا بدانیم. با دوستانمان می‌توانیم قدم بزنیم می‌توانیم نصف شب زنگ بزنیم و بگوییم : پاشو بیا اینجا و اگر دوستمان پرسید چی شده؟ بگوییم: حرف نزن فقط بیا. و وقتی دوستمان بی هیچ حرفی آمد خیالمان راحت باشد که در این دنیا تنها نیستیم. با دوستانمان می‌توانیم حرف نزنیم کاری نکنیم جایی نرویم و فقط از اینکه هستند خوشحال و خوشبخت باشیم.»

۲ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. Arezoo در 12/12/15 گفت:

    سلام دوست جانم….سرور همهء کتاب-معرفی-کن-های عالم. میشه لدفن افتخار بدید و توی مسابقه معرفی کتاب ما شرکت کنید. البته بگم قول نمیدم به شما جایزه بدیم چون شما که باشی بقیه شانسی برای برنده شدن ندارن;)
    بیایی ها! پلیـــــــــز! :*

  2. سارا در 12/12/15 گفت:

    دوست یعنی مغزشو بخوری، اما آخ نگه!

دیدگاه خود را ارسال کنید