چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

تا جایی که یادم می‌آید رُمان علمی‌-تخیلی ایرانی نخوانده‌ام مگر در بچّگی‌ام که «هوشمندان سیاره‌ی اوراک» را خوانده بودم و اعتراف می‌کنم داستانش را فراموش کرده‌ام.
اعتراف بعدی‌ام این است که خیلی اهلِ خیال‌بافی درباره‌ی آینده‌ی بشر نیستم و از این چشم‌اندازهای دولَکیِ ۱۴۰۴‌ای ندارم توی ذهنم و اصلاً با خودم نمی‌گویم وای، یعنی مردم در فلان سال چه می‌کنند و تهرانِ ۱۵۰۰، ۱۶۰۰ و ۱۷۰۰ هم برایم جذاب نیست.
بااین‌حال، تازگی به لطفِ یک دوست یک کتاب از یک نویسنده‌ی ایرانی خوانده‌ام که داستانش علمی‌-تخیلی است. فکر می‌کنم نویسنده‌های وطنی خیلی با علم حال نمی‌کنند. باز هم فکر می‌کنم برای همین تعداد کتاب‌هایی که در این ژانر نوشته و چاپ می‌شود خیلی کم است. نمی‌گویم اصلاً نیست. چون خیلی مطمئن نیستم. خُب، از این منظر، «هوشا در جست‌وجوی راز زیست‌گنبد» توجّه‌ام را جلب کرد و منم توجّه شما را به این کتاب جلب می‌کنم.
ماجرای این رُمان در سال‌های خیلی‌خیلی‌دور در آینده اتّفاق می‌‌افتد. شخصیتِ اصلیِ آن هم یک برّه‌ی ناقلای کتاب‌خوانِ جهش‌یافته‌ی باهوش است به نام هوشا که با گلّه‌اش در یک مؤسسه‌ی تحقیقاتی زندگی می‌کند. آقای نویسنده یک حدس‌ها و فرض‌هایی درباره‌ی آینده دارد و پیش‌بینی می‌کند روبوحیوانات جای حیوان‌های واقعی را خواهند گرفت. برای همین، در زمان و مکانِ داستان، هوشا و گلّه‌اش آخرین حیوان‌های زنده‌اند که در مؤسسه‌ی مورداشاره زندگی می‌کنند و خُب، بشر هم از وجودِ آن‌ها بی‌خبر است مگر دو نفر؛ پروفسور و برادرش. این دو، مالک/محققِ مؤسسه‌ی «زیست‌گنبد» هستند و یک بلاهایی سر ِ ژنِ هوشا و دوستانش آورده‌اند که دیگر خیلی هم گوسفندِ گوسفند نیستند و کمی‌ تا قسمتی به آدمی‌زاد شباهت پیدا کرده‌اند؛ مثلاً روی دو پا راه می‌روند، حرف می‌زنند، بلدند با رایانه کار کنند و ….
اعتراف می‌کنم خیلی وقت‌ها به پژوهشگاه رویان و گوسفندهایش فکر کرده‌ام و همیشه دلم می‌خواست یک داستانی درباره‌ی رویانا، حنا و آن گوساله‌های شبیه‌سازی شده بنویسم. برای همین، وقتی کتابِ «حمید اباذری» را می‌خواندم از فضای آن و برّه‌اش خوشم آمد. فرض‌ها و توصیف‌های آقای نویسنده درباره‌ی آن مؤسسه‌ی پیش‌رفته با فن‌آوری‌های عجیب و غریبش هم خوب بود. فقط فکر کردم چرا داستانش در ایران متعالی اتفاق نیفتاده؟ البته، توی کتاب از هیچ موقعیتِ جغرافیاییِ مشخصی اسم بُرده نمی‌شود. اسامی شخصیّت‌ها هم از نام‌های بین‌المللی مثل آیدین، الیاس و … انتخاب شده است و تنها یک‌جایی از داستان به واحد پول اشاره می‌شود که – اگر اشتباه نکنم – پوند بود. البته، موردی هم بود که اذیتم می‌کرد و هیچ دلیل موجهی برای آن پیدا نکردم. چی؟ تغییرِ راوی و نظرگاهِ داستان که به‌نظرم عیبِ آن بود.
دیگر؟ همین. اگر روزی، روزگاری دنبال یک کتاب داستان علمی‌-تخیلی برای بچّه‌ی ده ساله، یازده ساله و دوازده ساله بودید، یک نگاهی به «هوشا در جست‌وجوی راز زیست‌گنبد» بیندازید و چند صفحه‌ای از آن را بخوانید شاید خوش‌تان آمد.
کتاب را انتشارات امیرکبیر (کتاب‌های شکوفه) چاپ کرده و قیمتش ۵۵۰۰ تومان است.