شش، هفتتا کتاب انتخاب کردیم برای پسرخاله و دخترداییِ شش، هفتسالهی هولدرلین. کتابها را انتشارات علمی فرهنگی منتشر کرده بود. یکی، تألیف بود و باقی، ترجمه. قولِ بچّه قورباغه را خودم قبلاً خوانده بودم، ولی کتابهای دیگر را نه. قبل از اینکه کتابها را با کاغذِ پینهدوزنشان کادو کنم، همه را خواندم. خیلی خوشم نیامد. یعنی، هیچکدام آنقدر تعریفی نبودند که بخواهم بگویم بخرید و برای بچّهتان بخوانید. در سایت گودریدز هم با ارفاق یکی، دو ستاره بهشان دادم. البته، نمرهی «آی دعوا دعوا دعوا» بهتر بود. ماجرای این کتاب دربارهی دو خرگوش بود، قهوهای و خاکستری، که همسایهاند و مُدام جنجال میکنند. تا اینکه سروکلّهی یک روباه مکّاری پیدا میشود و نویسنده از این تهدید فرصتی میسازد برای کشفِ لذتِ دوستی. کتاب را محمّدمهدی شجاعی ترجمه کرده است. از ترجمههای شجاعی، پیشنهاد میکنم «خشم قلمبه» و مجموعهی «مرغدانی پرماجرا» را بخوانید. البته، اگر هنوز نخواندهاید.
خشم قلمبه* یه داستان کوتاهِ بامزه است دربارهی پسر کوچولویی که یه روز بد رو گذرونده و با احوالِ ناخوش برمیگرده خونه و از قضا، دست روزگار و بابای این کوچولو تو یه کاسه است و برای شام هم اسفناج دارن که اون دوست نداره! فکرش رو بکنین؛ اوووووووه! بله، کوچولوی قصّه هم آمپرش میزنه بالا و یهو احساس میکنه یه چیز وحشتناک از اعماق وجودش بالا میآد. میپرسید چی؟ یه غول قلمبهی قرمز که میافته به جونِ اتاق و کتاب و اسباببازیهای کوچولوی قصّه و هی خرابکاری، خرابکاری، خرابکاری … ووو …
*خشم قلمبه، نویسنده و تصویرگر؛ میری دلانسه (Mireille d’ Allancé). مترجم؛ سید محمدمهدی شجاعی. تهران؛ انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ۱۳۸۷، ۳۲ صفحه، مصوّر. قیمت ۸۰۰ تومان + این کتاب در سایت آمازون و در اینجا + تصویر صفحههای هفتم، هشتم و نهمِ کتاب + مرسی ایشون؛ زیاد.