چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

بعد از جایگزینیِ درس «شکوه همسرداری» به جای «تنظیم خانواده»، حالا آموزش‌های مربوط به پیش‌گیری از بارداری، که هم‌زمان با آزمایش‌های لازم برای ازدواج ارائه می‌شد، حذف شده است. در خبرگزاری‌های مختلف هم مُدام از قولِ فلانی و فلانی نقل می‌شود که سیاستِ فعلیِ دولت فرزندآوری است. برای همین، دیگر وسایلِ پیش‌گیریِ رایگان در درمان‌گاه‌ها عرضه نمی‌شود و حتی، توزیعِ آن‌ها در داروخانه‌ها کم و قیمت‌شان گران شده است. گویا به متخصص‌های زنان هم توصیه شده که به جای راهنمایی درباره‌ی پیشگیری از بارداری، زنان را به زاییدن سوق بدهند. در مجلس شورای اسلامی هم هی طرح و لایحه ارائه می‌شود در بابِ این‌که چگونه زنان را به زاییدن مجبور کنیم؛ از لایحه‌ی افزایش مرخصی حاملگی گرفته تا طرح ممنوعیّتِ استخدامِ دختران مجرد.

خلاصه، بعد از فامیلِ دور و نزدیک که عادت دارند توی اتاق خوابِ ما سرک بکشند، حالا نوبتِ دولت است که پشت در اتاق‌‌مان بایستد و علاوه‌بر مادرشوهر و خواهرشوهر و باقیِ این قوم، دیگر باید جواب‌گوی وکیل و وزیر هم باشیم که چرا بچّه‌دار نمی‌شویم و باید بچّه‌های زیادی بیاوریم تا آن‌ها را هم سرگرم کنیم و …. و چی؟ واقعن، چی؟ دنبال چیست این دولت؟

جالب‌تر این‌که کسی از علمای روان‌شناس و جامعه‌شناس و یا جماعتِ اطبا به این وضعیّت اعتراض نمی‌کنند و یا راه‌حلِ معقولی برای خلاصی از رشد منفی جمعیّت پیش‌نهاد نمی‌کنند. همه، متفق‌القول، زن را سوراخی می‌بینند که فقط باید ….؟ آره؟

البته، تعجّبی هم ندارد وقتی در این مملکت، مهندس‌های رزمی‌کار می‌توانند در کسوتِ پژوهش‌گر، آسیب‌های اجتماعی را بررسی کنند و مثلن در باب تعرّض به زنان نتیجه بگیرند  اگر مردی به زنی تجاوز می‌کند، علّت و تقصیر متوجّه زن است که با رفتارش مرد را تحریک کرده و …. همان که می‌گویند کِرم از درخت است. به خدا. باور نمی‌کنید؟ خودتان بخوانید.

خلاصه‌تر، ما مانده‌ایم و این همه تحقیر و تبعیض که تمامی ندارد.