خلافِ همیشه که رسم بوده وقتِ بازیهای جامجهانی گلیم و قالیچه، سفال و پسته هدیه میدادند، امسال آقایان ابتکارِ فرهنگی به خرج دادهاند و میخواهند کتاب هدیه بدهند. چه کتابی؟ «یخی که عاشق خورشید شد» نوشتهی رضا موزونی. این کتاب به زبان پرتغالی ترجمه شده تا به برزیل برود.
من این کتاب را نخواندهام، ولی برایتان میگویم که ماجرای آن دربارهی «تکه یخی است که در اوایل بهار هنوز آب نشده و خورشید را میبیند و سخت عاشق او می شود. خورشید به او میگوید اگر دوستم داری نگاهم نکن و یخ میگوید که چه فایده کسی را دوست داشته باشی و نگاهش هم نکنی! برای همین، او هر روز به خورشید نگاه میکند و با او حرف میزند تا اینکه خورشید میبیند یخ آب شده است. بعد از چند هفته، از جای یخ گل آفتابگردان کوچکی میروید که به رنگ و شکل خورشید است و همیشه هم دنبال خورشید میگردد.»
صبح امروز مراسمِ رونماییِ ترجمهی پرتغالیِ این کتاب با حضور سفیر برزیل، مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حمید درخشان و جمعیدیگر از آقایان و مسئولان برگزار شده است.
و آقای مدیرعامل کانون پرورش فکری گفته این کتاب داستانی است و برای مخاطبین گروه سنی ب و ج، یعنی دبستانیها، نوشته شده است. او گفته نویسنده و تصویرگر داستان سعی داشتهاند با ایجاد فضای فانتزی، عشق به زیباییها و مهربانیها را که یک ارزش عام دارند، از اهدافِ خلقت خداوند معرفی کنند. بعد هم از ابر و باد و مه و خورشید و فلک تشکر کرده که دست به دست هم دادهاند تا یک کتابِ نازکِ کمورقِ بیست صفحهای ترجمه شود! ضمناً این را هم گفته که گامهای بعدیشان محکمتر، بلندتر و تاثیرگذارتر خواهد بود و هدف اصلیشان المپیک ۲۰۱۶ است. حرفهایش را اینجا بخوانید.
گویا یکی از عواملِ مؤثر در ترجمه و انتشارِ این کتاب مؤسسه فرهنگی و هنری فانوس دریایی بوده که نمایندهاش در مراسم بوده و صحبت کرده و گفته این کتاب را بهخاطر شناختی که نسبت به منطقه آمریکای لاتین داشته انتخاب کرده و ادبیات این کتاب ادبیات بسیار خوبی است و دارای محتوای عمیقی هم هست! آقاهه در ادامه گفته «با توجه به اینکه ۶۲ میلیون کودک و نوجوان پرتغالی زبان در کشور برزیل زندگی میکنند این ظرفیت بسیار بزرگی برای کشور ما محسوب میشود که باید به نحو احسن از آن استفاده کرد.»
آقای سفیر برزیل هم گفته جام جهانی فوتبال فقط یک اتفاق ورزشی نیست بلکه بسیار بزرگتر از یک واقعه ورزشی است و ما به وسیلهی این جام میخواهیم به جهانیان این پیام را منتقل کنیم که باید با هم در دوستی کامل زندگی کنیم. بنابراین، صلح بهترین پیام جام جهانی خواهد بود. این کتاب هم حاوی پیام صلح و دوستی برای جهانیان است. در کتاب «یخی که عاشق خورشید شد» دربارهی دو شخصیت با عنوانهای یخ و خورشید صحبت میشود که طبیعتاً بین آنها مخالفت وجود دارد، اما حتی با وجود این مخالفتی که وجود دارد، آنها با هم دوست میشوند و این موضوع نشان میدهد انسان بهراحتی میتواند هر کاری را انجام دهد! بین برزیل و ایران یک اقیانوس فاصله است و در این کتاب هم، بین یخ و خورشید، یک اقیانوس فاصله وجود دارد اما این اصلاً مهم نیست و هیچ اقیانوسی نمیتواند ما را از هم جدا کند.
برای من جالب بود که در خبرها دربارهی نویسندهی کتاب خیلی حرف نزدهاند یا نقلِ قولی از او نیست. از رضا موزونی فقط کتاب «مورچه و گلولهی کاموا» را خواندهام، چندین سالِ قبل. او متولد ۱۳۵۰، اهلِ گیلانفغرب در کرمانشاه است و علاوهبر نوشتن داستان و سرودنِ شعر، مجری صدا و سیمای مرکز کرمانشاه و مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه هم بوده و شاید هنوز باشد. موزونی چندتا کتاب به زبان کُردی نوشته و داستانِ یخ و خورشیدش به زبان اسپانیایی هم ترجمه شده است. او در یک مصاحبه گفته «یخی که عاشق خورشید شد اواخر سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات کانون در شمارگان ۱۵ هزار جلد چاپ و منتشر شد و در همان سالهای اول مورد استقبال کودکان قرار گرفت. در یک نظرسنجی که بین کودکان استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته بود، این کتاب رتبهی نخست را کسب کرده بود و تعدادی از بچههای آن استان برای من لوحی گروهی فرستاده بودند که برایم جالب بود. همچنین، درسال ۱۳۹۱ مورد توجه ناشران ژاپنی در نمایشگاه کتاب توکیو قرار گرفت. نمایش عروسکی آن هم در چهارمحال و بختیاری تولید شد که در جشنوارهی عروسکی سال ۹۱ رتبهی ممتاز را کسب کرد.»
خلاصه، اینجوریهاست. کانون پرورش فکری هم با عروسکِ دارای فوتبالیستش و کتابِ رضا موزونی به جام جهانی میرود. حوصله داشتید گزارش تصویری مراسم را اینجا ببینید.