استوکر؟ استوکر نامِ خانوادگیِ فامیلِ پدریِ شخصیتِ اصلی فیلم است، ایندیا. پدر ایندیا در روز تولّدِ هجدهسالگی او از دنیا میرود و بعد، سروکلّهی مردی ناشناس در زندگیِ ایندیا پیدا میشود. چیزی نمیگذردکه معلوم میشود آن آقا کسی نیست مگر عمویش، چارلز. قبلاً، کسی حرفی از این عموی مرموز نزده و حالا، او میخواهد در خانهی آنها بماند. برای همین، اوّل میرود توی نخِ مادر و همزمان، اتّفاقهای مشکوک رخ میدهد؛ از غیبشدنِ خدمتکارِ خانه گرفته تا یهویی سررسیدنِ عمّه جین و …. کمیبعد، دستِ عمو برای ایندیا رو میشود، ولی او سکوت میکند و ….
خُب، دارم سعی میکنم قصّهی فیلم را لو ندهم، ولی نمیتوانم از ضعفهای فیلمنامه بگذرم. ایندیا و مادرش از کنار حادثهی تصادفِ پدر به سادگی میگذرند. پلیسی هم درکار نیست تا مشکوک شود. فقط چندتا دیالوگِ کوتاه بین خدمتکارهای خانه که شک و شبههشان را میگویند و والسلام. یا وقتی خدمتکار خانه غیب میشود. کسی پیگیری نمیکند که چه بر سر او آمده و دستآخر هم معلوم نمیشود او از کجا چارلز را میشناخت و چرا دربارهی اخبارِ و احوالِ خانوادهی صاحبکارش خبررسانی میکرد. یا آن حضورِ سرزدهی عمّه جین که خیلی الکیپَلَکی بود و فقط شُمار مردگان فیلم را بیشتر کرد. باز هم بگویم؟ آنوقت خیال میکنید چه فیلمِ بدیست استوکر. یعنی نیست؟ نه، نیست.
فیلم پُر است از تصاویرِ زیبا که من دوست داشتم و البته، تلاشِ آقای کارگردان برای القای درد و ترس عالی بود، شروعِ فیلم و تأکید ایندیا بر جزئیات و یا مثلاً تصاویرِ درشت از حشرات و یا شنیدنِ صداهای یواشِ زندگی بهوضوح … و حتّا انتخابِ نامِ «استوکر» برای این خانوادهی عجیب و غریب. چه ربطی دارد؟ خُب، باید فیلم را ببینید و بعد خودتان میفهمید که این انتخاب میتواند اشارهای باشد به «برام استوکر»، نویسندهی رُمان «دراکولا».