چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

گفت برایت خانه‌ای از خشتِ نور وُ
باغِ انار و خوابِ رُباب خریده‌ایم
بیا و از این گوشه‌ی دلگیر بی‌چراغ
رو به روشناییِ کوچه … چیزی بگو!
بگو مثلا ماه می‌تابد
زندگی خوب است
هوا بوی ریحان و عطرِ آب وُ
میِ مهتاب می‌دهد.

سیدعلی صالحی