در اینستاگرامش نوشته بود که به خودش عیدی خوبی داده و حالا، عیدی چی بود؟ روزنوشتهای درخت ته کلاس. زیر عکسِ کتاب هم نوشته بود که «چقدر خوبن خوندن رمانهای نوجوانی که نویسندهش دنبال نوشتن شاهکار نبوده؛ که خودش و خوانندههاشو به هر در و منفذی نکوبیده تا یه اثر پر سروصدا خلق کنه؛ بلکه در نهایت نجابت و صداقت کار مهمتری کرده، یعنی یه داستان خوب داشته و تمام تلاشش رو کرده تا اونو خوب و دقیق روایت کنه. چیزی که بعد این پروسه اتفاق میافته جادویی ئه. داستانی که صادقانه روایت بشه، روان ئه و خوش ساخت ئه و همراهت میکنه. دیگه مگه چی میخوایم از یه رمان؟»
من؟ خوشحالم که یک نفر دیگر هم کتاب خوبِ شادی خوشکار را خوانده و ازش تعریف و تمجید کرده است. از وقتی هم که زهرا گفت، معرفی کتاب را در وبلاگم دیده و خریده است، دوبرابر خوشحالترم. گفتم حالا که حرف عیدی و هدیهی کتاب است، دوباره از این رمان برایتان بگویم و بگویم اگر دوست دارید یک کتاب خوب دربارهی نوجوانی بخوانید و یا به بچههای فامیل هدیه بدهید، روزنوشتهای درخت ته کلاس را بخرید و بخوانید. این رمان کوتاه است و در قالب دفتر خاطرات نوشته شده و جایزهی گام اول را هم نصیبِ نویسندهاش کرده. تنهایی و عشق دو مفهوم مهم این داستاناند که شادی خوشکار با نجابت و مهارت دربارهشان نوشته است. کتاب را نشر چکه چاپ کرده و قیمتش دو هزار تومان است.
راستی…
امروز، روز تولّد شادی خوشکار است. مبارک است.
سارا در 16/03/23 گفت:
این کتاب رو خیلی دوست داشتم.
🙂
چهار ستاره مانده به صبح » دربارهی سرگذشت یک دایناسور در 16/05/01 گفت:
[…] هم آشنا شدهایم و چند وقت قبل هم در وبلاگم دربارهاش نوشته بودم که به خودش کتاب عیدی داده و چهوچه. و امّا اینبار زهرا دوباره غافلگیر و خوشحالم کرد، […]