هفتهی آخر فروردین ازتان دعوت کرده بودم برای خرید رایانه برای یک کتابخانهی روستایی مشارکت کنید. خبر تازه اینکه، به لطف و همّت گروهی از دوستان ناشناس و نادیده و با کمک دونیت، در هفتهی اول اردیبهشت کتابخانهی روستایی زانیار لپتاپدار شد. از این لپتاپ هم برای انجام امور مربوط به ثبت و امانت کتاب و … استفاده میشود و هم آمورش علوم رایانه به بچههای روستا. خلاصه، بچهها مچکرم.
کتابخانهی زانیار، در روستای تاجآباد سفلی در همدان، یک کتابخانهی غیردولتی است که با همت گروهی از جوانهای روستا و کمکهای مردمی تأسیس شده و حدود هشت سال از آغاز فعالیت آن میگذرد. درحالحاضر، این کتابخانه برای انجام امور مربوط به ثبت و امانت کتاب و … به یک دستگاه رایانه نیاز دارد. اگر دوست دارید برای خرید این هدیه مشارکت کنید.
نوشته بودم که میخواهیم به بهانهی تولد پیامبر به بچههای روستا کتاب هدیه بدهیم. چندتایی از رفقا ازنظر مالی برای تهیهی هدیهها کمک کردند و دستآخر، جمعهی قبل، من و هولدرلین واسطه شدیم تا هدیههای بچهها را به دستشان برسانیم.
حالا، میخواهم برایتان بنویسم که چه شد و چطور گذشت. دو هفته قبل، با مسئول کانون فرهنگی هنری مسجد روستا صحبت کردیم و پرسیدیم در روستا چندتا بچهی دبستانی زندگی میکنند و… دربارهی ایدهی برگزاری جشن کتاب حرف زدیم و قرار شد ما کتابها را تهیه کنیم و او هم بچهها را باخبر کند.
قبلتر، یکی دو جلد از مجموعهی سوفی نوشتهی دیک کینگ اسمیت را خوانده بودم. فکر کردم خوب است که از سوفی شروع کنیم. چرا؟ چون هر کتاب از این مجموعه یک داستان مستقل تصویری را با محوریت یک شخصیت اصلی تعریف میکند. سوفی دختری مصمم و بااراده است که با خانوادهاش در روستا زندگی میکند و میخواهد در آینده مزرعهدار شود. در مجموعهی سوفی، مخاطب دربارهی ماجراهای زندگی این دختربچه، از چهار تا هشت سالگی، میخواند که در فضایی روستایی و در برخورد با عناصر طبیعت، حیوانات و… اتفاق میافتد.
خب، توجه و تأکید بر زندگی روستایی و عناصر آن یکی از دلیلهایم برای انتخاب این مجموعه بود و دلیل بعدیام این بود که آقای اسمیت در ماجراهای سوفی دربارهی رؤیاها و آرزوهای بچههای روستایی حرف میزند و به آنها میگوید که کافی است آدمهایی بااراده و مصمم و پیگیرِ رؤیاهایشان باشند تا شانس و شادی را به زندگیشان بیاورند. درضمن، این مجموعه شامل شش کتاب است و من فکر کردم اگر بچهای از ماجرای یک کتاب خوشش بیاید، لابد میخواهد کتابهای دیگر را هم بخواند.
خلاصه، با ناشر مجموعهی سوفی، نشر پنجره، تماس گرفتم و قصه را گفتم و از شانسِ خوب، پنجرهایها هم دستمان را گرفتند. یک تخفیف عالی دادند و کتابها را هم خیلی فوری فرستادند. مسئول کانون مسجد گفته بود که روی بیست سی بچهی دبستانی حساب کنیم. ما پنج دوره از مجموعهی سوفی را تهیه کردیم. برای بچههای احتمالیِ کوچکتر + کلاس اولیها هم ده جلد از کتاب شیر کتابخانه و ده جلد از مجموعهی کتابهای نارنجی از کتابکدهی رستاک امانت گرفتیم تا در روز مقرر هیچ بچهای دستخالی نماند.
گفتم که فکر میکردم اگر بچهای از یکی از ماجرهای سوفی خوشش بیاید، لابد کتابهای دیگر را هم میخواند. منتهی، از کجا معلوم؟ شاید دلش بخواهد، ولی حوصله نکند و یا بهانههایش برای نخواندن قویتر باشد. به راهی فکر کردم که هم بچهها را تشویق و ترغیب کنم به پیگیری ماجراهای سوفی تا حتماً کتابها را بخوانند و هم در برنامههای بعدی شرکت کنند. دمدستیترین ایده این بود که مسابقهی کتابخوانی برگزار کنیم و وعدهی جایزهای در میان باشد.
اینطوری شد که من کتابهای سوفی را خواندم و برای هر کتاب دوازده سؤال چند گزینهای طرح کردم و بعد، تایپ و چاپ و تکثیر.
روز جشن، دربارهی مجموعهی سوفی و ماجراهای این دخترک، زندگی نویسنده و مترجمها و… با بچهها حرف زدیم و بعد، به هر کدام از بچهها یکی یک جلد از مجموعهی سوفی + برگهی سؤالهای مسابقهی مربوط به آن کتاب هدیه داده شد. برای آنها گفتم که اگر کتاب خودشان را خواندند و دوست داشتند باقیِ ماجراهای سوفی را هم بخوانند، میتوانند کتاب دوستهایشان را قرض بگیرند و بخوانند. درضمن، میتوانند فرم مسابقهی کتابهای دیگر را هم بگیرند و به سؤالهای آن کتابها هم جواب بدهند. نتیجه؟ هر کسی کتابهای بیشتری خوانده و به سؤالهای بیشتری جواب داده باشد، برندهی مسابقه است و جایزه میگیرد.
شیرِ کتابخانه و کتابهای نارنجی هم به بچههای کلاس اولی و کوچکتر هدیه داده شد.
پ.ن ۱) فایل پیدیاف سؤالهای مسابقهی کتابخوانی مجموعهی سوفی؛ جلد ۱ + ۲ + ۳ + ۴ + ۵ + ۶
پ.ن ۲) اگر دوست دارید در اجرای طرحها و برنامههای کتابخوانی (مادی و معنوی) مشارکت کنید، اینجا را دنبال کنید و با inja.four.star در جیمیل تماس بگیرید.
میلاد حضرت محمد (ص) را بهانه کردهایم تا روز جمعه، ۱۹دیماه، در روستای علیآباد چهلگزی جشن کتاب برگزار کنیم. هر کسی که دوست دارد، میتواند در برگزاری این جشن(مادی یا معنوی) سهیم باشد.
از لحاظ معنوی، میتوانید این دعوت را دستبهدست کنید تا بیشتر دیده شود.
از لحاظ مادی هم که میتوانید از هزار تومان تا هر رقم دلخواه کمک کنید. این کمک برای خرید کتاب هزینه میشود. پایهاید؟ با inja.four.star@gmail.com تماس بگیرید.
برایتان نوشته بودم که داریم برای راهاندازی و فعال کردن کتابخانهای در یکی از روستاهای یزد تلاش میکنیم. این روزها، دارد ساختن بنای کتابخانه به نتیجه میرسد و اگر دوست دارید، میتوانید برای تهیهی کتابها و یا ملزومات کتابخانه و یا همکاری در ادارهی کتابخانه کمک کنید. چطوری؟ اینجا را بخوانید و اگر سؤالی بود، بپرسید تا برایتان بگویم.
این کتابهای عزیز از احمد محمود هم هدیهی دوست عزیزی است که برای کتابخانهی روستا فرستاده.ممنونم سورمه جان.
خوشبختانه ادبیات، همهی ما را با هم خویشاوند میکند. چند هفته قبل، وقتی دربارهی راهاندازی کتابخانهی روستایی در فرندفید نوشتم، چندتایی از دوستهایم اعلام آمادگی کردند تا این فکر را اجرایی کنیم. تا الان آیدا، فوژان، مهیا، نوشا و ویدا بهصورت نقدی کمک کردهاند. از همگی ممنونم. دخترهای دیگری هم برایم نوشتهاند که ما را در این کار همراهی میکنند. برایم جالب است که هنوز هیچکسی از رجال لبیک نگفته است. اینها را مینویسم تا همهچیز روشن باشد و شفافسازی کرده باشم که داریم چهکار میکنیم.
ضمناً، از بانک شهر پیامک آمده که در پی ارتقاء سیستمی از ۱۵ تا ۱۸ آبان احتمال بروز اختلال وجود دارد. اگر شماره کارت گرفتهاید، دو سه روزی دست نگه دارید.
دوباره تکرار کنم؟
من و هولدرلین تصمیم گرفتهایم در راهاندازی کتابخانه در یکی از روستاهای مهریز مشارکت کنیم.
اگر شما هم دوست دارید، کتابهای اهداییتان را به نشانی مهریز. بلوار امام علی. جنب اداره جهاد کشاورزی. دفتر نظام صنفی کشاورزی ارسال کنید.
فکر میکنم منطقی این است که اگر کتاب دستدوم در خانه دارید، با پست عادی یا سفارشی (و نه پیشتاز) بفرستید تا هزینهی ارسال آن زیاد نشود.
اگر میخواهید کتاب بخرید و بفرستید، بهتر است از سایت ناشرها و اینترنتی بخرید تا هم تخفیف بگیرید و هم کتابها را راحتتر بفرستید.
اگر میخواهید بهصورت نقدی کمک کنید، بگویید تا شماره کارت را برایتان بفرستم.
اگر ساکن یزد هستید و دوست دارید در برنامههای آیندهی کتابخانه نیز همکاری کنید، برایم بنویسید.