نوشته بودم که میخواهیم به بهانهی تولد پیامبر به بچههای روستا کتاب هدیه بدهیم. چندتایی از رفقا ازنظر مالی برای تهیهی هدیهها کمک کردند و دستآخر، جمعهی قبل، من و هولدرلین واسطه شدیم تا هدیههای بچهها را به دستشان برسانیم.
حالا، میخواهم برایتان بنویسم که چه شد و چطور گذشت. دو هفته قبل، با مسئول کانون فرهنگی هنری مسجد روستا صحبت کردیم و پرسیدیم در روستا چندتا بچهی دبستانی زندگی میکنند و… دربارهی ایدهی برگزاری جشن کتاب حرف زدیم و قرار شد ما کتابها را تهیه کنیم و او هم بچهها را باخبر کند.
قبلتر، یکی دو جلد از مجموعهی سوفی نوشتهی دیک کینگ اسمیت را خوانده بودم. فکر کردم خوب است که از سوفی شروع کنیم. چرا؟ چون هر کتاب از این مجموعه یک داستان مستقل تصویری را با محوریت یک شخصیت اصلی تعریف میکند. سوفی دختری مصمم و بااراده است که با خانوادهاش در روستا زندگی میکند و میخواهد در آینده مزرعهدار شود. در مجموعهی سوفی، مخاطب دربارهی ماجراهای زندگی این دختربچه، از چهار تا هشت سالگی، میخواند که در فضایی روستایی و در برخورد با عناصر طبیعت، حیوانات و… اتفاق میافتد.
خب، توجه و تأکید بر زندگی روستایی و عناصر آن یکی از دلیلهایم برای انتخاب این مجموعه بود و دلیل بعدیام این بود که آقای اسمیت در ماجراهای سوفی دربارهی رؤیاها و آرزوهای بچههای روستایی حرف میزند و به آنها میگوید که کافی است آدمهایی بااراده و مصمم و پیگیرِ رؤیاهایشان باشند تا شانس و شادی را به زندگیشان بیاورند. درضمن، این مجموعه شامل شش کتاب است و من فکر کردم اگر بچهای از ماجرای یک کتاب خوشش بیاید، لابد میخواهد کتابهای دیگر را هم بخواند.
خلاصه، با ناشر مجموعهی سوفی، نشر پنجره، تماس گرفتم و قصه را گفتم و از شانسِ خوب، پنجرهایها هم دستمان را گرفتند. یک تخفیف عالی دادند و کتابها را هم خیلی فوری فرستادند. مسئول کانون مسجد گفته بود که روی بیست سی بچهی دبستانی حساب کنیم. ما پنج دوره از مجموعهی سوفی را تهیه کردیم. برای بچههای احتمالیِ کوچکتر + کلاس اولیها هم ده جلد از کتاب شیر کتابخانه و ده جلد از مجموعهی کتابهای نارنجی از کتابکدهی رستاک امانت گرفتیم تا در روز مقرر هیچ بچهای دستخالی نماند.
گفتم که فکر میکردم اگر بچهای از یکی از ماجرهای سوفی خوشش بیاید، لابد کتابهای دیگر را هم میخواند. منتهی، از کجا معلوم؟ شاید دلش بخواهد، ولی حوصله نکند و یا بهانههایش برای نخواندن قویتر باشد. به راهی فکر کردم که هم بچهها را تشویق و ترغیب کنم به پیگیری ماجراهای سوفی تا حتماً کتابها را بخوانند و هم در برنامههای بعدی شرکت کنند. دمدستیترین ایده این بود که مسابقهی کتابخوانی برگزار کنیم و وعدهی جایزهای در میان باشد.
اینطوری شد که من کتابهای سوفی را خواندم و برای هر کتاب دوازده سؤال چند گزینهای طرح کردم و بعد، تایپ و چاپ و تکثیر.
روز جشن، دربارهی مجموعهی سوفی و ماجراهای این دخترک، زندگی نویسنده و مترجمها و… با بچهها حرف زدیم و بعد، به هر کدام از بچهها یکی یک جلد از مجموعهی سوفی + برگهی سؤالهای مسابقهی مربوط به آن کتاب هدیه داده شد. برای آنها گفتم که اگر کتاب خودشان را خواندند و دوست داشتند باقیِ ماجراهای سوفی را هم بخوانند، میتوانند کتاب دوستهایشان را قرض بگیرند و بخوانند. درضمن، میتوانند فرم مسابقهی کتابهای دیگر را هم بگیرند و به سؤالهای آن کتابها هم جواب بدهند. نتیجه؟ هر کسی کتابهای بیشتری خوانده و به سؤالهای بیشتری جواب داده باشد، برندهی مسابقه است و جایزه میگیرد.
شیرِ کتابخانه و کتابهای نارنجی هم به بچههای کلاس اولی و کوچکتر هدیه داده شد.
پ.ن ۱) فایل پیدیاف سؤالهای مسابقهی کتابخوانی مجموعهی سوفی؛ جلد ۱ + ۲ + ۳ + ۴ + ۵ + ۶
پ.ن ۲) اگر دوست دارید در اجرای طرحها و برنامههای کتابخوانی (مادی و معنوی) مشارکت کنید، اینجا را دنبال کنید و با inja.four.star در جیمیل تماس بگیرید.