چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

علی‌الحساب، اگر بین رفقای فیس‌بوکی‌تان دوست یزدی دارید، چندتا کلیک مرحمت کنید و او را به این ایونت دعوت کنید. قرار است کتاب بخوانیم و زیباتر شویم.

فردا، در آخرین روز از جشنواره‌ی کتاب کودک و نوجوان در کتابکده‌ی رستاک یزد، درباره‌ی فهرست لاک‌پشت پرنده با پدرها و مادرها، معلم‌ها و مربی‌ها، کتابدارها و ناشرهای یزدی صحبت می‌کنم.
علاوه‌بر بزرگ‌ترها، برنامه‌ی ویژه‌ای هم برای بچه‌ها برگزار می‌شود و هشت تا دوازده ساله‌ها می‌توانند در کارگاه داستان‌نویسی شرکت کنند.

کتاب‌های برگزیده‌ی فهرست لاک‌پشت پرنده و شماره‌های مختلف پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان (از شماره یک تا یازده) نیز با ۱۵ درصد تخفیف ارائه می‌شود.

کتابکده رستاک در صفائیه. میدان اطلسی. بازارچه‌ی اطلسی. کنار بستنی سالار است و برنامه از ساعت ۶ بعدازظهر شروع می‌شود. اگر ساکن یزد هستید، خوش‌حال می‌شوم که در رستاک ببینم‌تان.

جشنواره کتاب کودک و نوجوان با ۱۵ درصد تخفیف
از هشتم تا دوازدهم بهمن‌ماه
یزد. صفائیه. میدان اطلسی. کتابکده رستاک

ایونت این جشنواره در فیس‌بوق

متن کامل خبر را این‌جا بخوانید.

از فردا هفته‌ی کتاب شروع می‌شود. هر روز این هفته را هم نام‌گذاری کرده‌اند که به‌ترتیب از این شنبه تا آن شنبه عبارت‌اند از: کتاب؛ مسجد و محرم – کتاب؛ آگاهی و سبک زندگی – کتاب؛ فرهنگ و صنعت – کتاب؛ مدرسه، دانشگاه و حوزه – کتاب، پدیدآورندگان، خادمان و پیشکسوتان – کتاب؛ روستا و عشایر – کتاب و شهروند – کتاب، رسانه و فن‌آوری‌های نوین. این‌جا هم سایت بیست‌ودومین دوره‌ی هفته‌ی کتاب است که… راستش، من غورِ خاصی! در سایت نکرده‌ام و فقط امیدوارم اخبار مربوط به هفته‌ی کتاب در شهرهای مختلف را به‌موقع منتشر کنند.

تا این‌جا من فقط می‌دانم که از فردا نخستین نمایشگاه تخصصی کتاب کودک و نوجوان در پارک علم و فناوری اقبال در یزد برگزار می‌شود. (متن کامل خبر را این‌جا بخوانید.) دیجی‌کالا هم از فردا به‌مدت سه‌روز کتاب‌های چاپی و صوتی‌اش را با ۲۰ درصد تخفیف می‌فروشد که می‌توانید از این‌جا بخرید.

دیگر؟ امیدوارم در هفته‌ی کتاب کمک‌های بیشتری برای راه‌اندازی کتاب‌خانه‌ی روستایی برسد. ماجرایش را این‌جا بخوانید و اگر دوست داشتید، کمک کنید. مهم نیست چقدر کمک می‌کنید، مهم این است که کمک می‌کنید.

بعضی از این کتاب‌ها را از نمایشگاه کتاب خریده‌ایم و بعضی را از شهر کتاب هفت حوض. چندتایی را هدیه گرفته‌ایم و چندتایی را هم خریده‌ایم برای هدیه‌دادن. خلاصه، این سیاهه‌ی کتاب‌هایی است که من و هولدرلین در اردی‌بهشت‌ماه خریده‌ایم. فهرست را بر اساسِ نامِ ناشرها و بی‌ترتیبِ خاصی نوشته‌ام. شاید به کارِ کسی بیاید. همین.

امرود
نه چهچهی، نه جیک‌جیکی (مجموعه شعر، ۸۰۰ تومان)

کتاب خیمه
باران خلاف نیست (مجموعه‌ی یادداشت، ۶۰۰۰ تومان)

سپیده باوران
روزنه (مجموعه‌ی آموزشی شعر، ۱۵۰۰۰ تومان)
کفش‌های مجنون گم گشت (مجموعه شعر، ۲۸۰۰ تومان)
گلدون شکسته (ترانه، ۲۴۰۰ تومان)

داستان‌سرا
تصویر درختان گیج (مجموعه شعر، ۸۰۰ تومان)

مروارید
مثل جوهر در آب (مجموعه شعر، ۷۹۰۰ تومان)
گشودن رمان (نظریه و نقد ادبی،۲۰۵۰۰ تومان)

شهر قلم
دنیای دوست‌داشتنی من (مجموعه کتاب‌های تصویری، هر جلد ۳۲۰۰ تومان)

هرمس
دستور زبان فارسی معاصر (ادبیات فارسی، ۷۰۰۰ تومان)
شکل‌گیری زبان فارسی (ادبیات فارسی، ۱۰۰۰۰ تومان)

طرح نو
راهنمای نظریه‌ی ادبی معاصر (نظریه و نقد ادبی،۱۳۵۰۰ تومان)

نشر نی
زبانشناسی و نقد ادبی (نظریه و نقد ادبی،۴۰۰۰ تومان)

سخن
نشانه‌شناسی مکان (نظریه و نقد ادبی،۱۱۰۰۰ تومان)

آگه
وزن چیزها (فلسفه، ۱۰۰۰۰ تومان)

آموت
خانه کاغذی (داستان بلند، ۶۰۰۰ تومان)
شووآ (رمان، ۱۹۸۰۰ تومان)

نگاه
منم ملاله (زندگی‌نامه، ۱۸۰۰۰ تومان)

سحر
درخت زیبای من (رمان، ۱۶۰۰۰ تومان)

کتاب خورشید
پاریس جشن بیکران (زندگی‌نامه، ۷۵۰۰ تومان)

مرکز
بعد از پایان (رمان، ۱۱۵۰۰ تومان)
جامعه‌شناسی سلیقه (جامعه‌شناسی، ۱۴۹۰۰ تومان)
پیش‌درآمدی بر نظریه‌ی ادبی (نظریه و نقد ادبی،۱۶۵۰۰ تومان)

مانوش
مَ ک ت و بِ م ج ا ز (کتاب تصویری، ۹۰۰۰ تومان)

امیرکبیر (کتاب‌های شکوفه)
روزی که مرغ‌ها روی سرشان ایستادند (داستان تصویری، ۱۷۰۰ تومان)

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
گروفالو (داستان تصویری، ۲۴۰۰ تومان)
لحظه‌های سکسکه (رمان نوجوان، ۳۵۰۰ تومان)
ناروال؛ نهنگ تک‌شاخ (رمان نوجوان، ۲۸۰۰ تومان)
پیاده نظام در پیانو (رمان نوجوان، ۳۵۰۰ تومان)
شطرنج بازی کنیم ۱و ۲ (آموزشی، ۱۸۵۰ + ۲۵۰۰ تومان)
تصویرگری کتاب کودک (مطالعات ادبی، ۵۰۰۰ تومان)
سیری در سرویراستاری (مطالعات ادبی، ۳۳۰۰ تومان)
راهنمای شیوه‌های نقد ادبی (مطالعات ادبی، ۳۴۰۰ تومان)

مبتکران
کیت، گربه و ماه (داستان تصویری، ۱۸۰۰ تومان)

آفرینگان
پدر اسلاگ (داستان تصویری، ۶۰۰۰ تومان)

افق (کتاب‌های فندق)
کنسرو غول (رمان نوجوان، ۹۰۰۰ تومان)
شگفتی (رمان نوجوان، ۱۵۰۰۰ تومان)
شبِ شکار (رمان نوجوان، ۶۰۰۰ تومان)
در انتظار یک زندگی طبیعی (رمان نوجوان، ۱۱۰۰۰ تومان)
جودی کارآگاه می‌شود (رمان کودک، ۶۵۰۰ تومان)
جودی و طلسم بدشانسی (رمان کودک، ۶۵۰۰ تومان)

چکه
توفان پسر دامون (رمان نوجوان، ۱۰۵۰۰ تومان)

ماهی
از من نخواهید لبخند بزنم + ازدواج مادرم و بدبختی‌های دیگر (رمان نوجوان،۶۵۰۰ + ۶۵۰۰ تومان)
عملیات دک‌کردن کپک (رمان نوجوان، ۳۵۰۰ تومان)
میک هارته این‌جا بود (رمان نوجوان، ۴۰۰۰ تومان)

ایرانبان
اسم من میناست (رمان نوجوان، ۱۳۰۰۰ تومان)

تیسا
زندگی جوانان در شهر (مطالعات اجتماعی و فرهنگی، ۳۵۰۰ تومان)
تجربه مدرنیته به روایت فضاهای تجاری شهر تهران (مطالعات اجتماعی و فرهنگی، ۷۰۰۰ تومان)
معلم‌های نادان (نمایش‌نامه + فلسفه، ۷۰۰۰ تومان)
شهر و تجربه‌ی مدرنیته‌ی فارسی (مطالعات اجتماعی و فرهنگی، ۷۰۰۰ تومان)
درآمدی بر روایت زنانه از شهر (مطالعات اجتماعی و فرهنگی، ۱۱۰۰۰ تومان)

نون
محو (مجموعه شعر کوتاه، ۷۵۰۰ تومان)
عصرانه‌های کوه (مجموعه شعر کوتاه، ۶۵۰۰ تومان)
صالح‌تون (مجموعه کاریکاتور، ۱۷۰۰۰ تومان)
سنگِ ساقی (مجموعه داستان کوتاه، ۶۰۰۰ تومان)
اسطوره‌های سرخپوستان آمریکا (مطالعات ادبی، ۱۵۰۰۰ تومان)
قصه‌های عشق مجنون (مجموعه داستان کوتاه، ۶۵۰۰ تومان)
سیاه قصه‌ی من بود (مجموعه شعر، ۵۰۰۰ تومان)
افق در آوای پرندگان زرد (نمایش‌نامه، ۶۰۰۰ تومان)
بازگشت به ژنو (مجموعه داستان کوتاه، ۹۰۰۰ تومان)
اگر انار شَوم (مجموعه شعر، ۴۵۰۰ تومان)

:: قرار این بود که هولدرلین برود غرفه‌‌ی انتشارات شهر قلم و کتاب بفروشد. من هم دوردور کنم توی نمایش‌گاه، تهران و غیره. می‌خواستم بروم دیدنِ دوست‌هایم و حرف بزنم از هر دری. راه هم بروم. بروم ولی‌عصر، پارک ساعی و حتّا سراغ ِ هم‌کارهای سابق‌ام در شهرداری. می‌خواستم زندگیِ قبلی‌ام را دوباره ببینم؛ شب‌های چهارشنبه‌ی اتوبانِ کرج، تاکسی‌های ونک، میدان شهرک غرب و …. ولی، قرارمان به هم خورد. از روز دوّم ِ نمایش‌گاه بهم گفتند اگر دوست داری بیا وایسا توی غرفه جای کامران. کامرانِ کم‌حرفِ کلاه‌به‌سر رفته بود. من؟ قبول کردم.
این‌طوری شد که فقط روز اوّل کمی چرخیدم توی نمایش‌گاه.
در شبستان، آرزوی قزل‌آلا را در غرفه‌ی انتشارات سپیده‌ باوران دیدم و طبیعتن درباره‌ی دردها و علاقه‌های مشترک حرف زدیم. بعد، با هم رفتیم سراغِ آقای قدبلندِ زیادی مهربانِ نشر نون. امسال، نون غرفه‌ی مجزا داشت با کلّی کتاب شعر و داستانِ جدید. همسرِ پُرمهر آقای نون هم در غرفه بود.
ظهر ِ آن روز خانه‌ی خیاط هم رفته بودم. وسطِ جمع‌وجور و بشوربسابِ خانوم کار در منزل، ما نشسته بودیم به حرف و بچه، مودم به دهان، اَدَبَدَ می‌کرد و من داشتم می‌گفتم هنوزم باور نکرده‌ام مامان شده‌ای زهرا.

:: الان، دلم برای آن ده روزِ عزیز و آدم‌هایی که توی غرفه بودند تنگ شده است. چند سالِ قبل، نمایش‌گاه کتاب را در غرفه‌ی انتشارات کانون پرورش فکری گذرانده بودم. کتاب نمی‌فروختم و کارم فقط عکس و خبر بود. بهم خوش گذشته بود، خیلی. فکر می‌کنم سالِ بعد از آن، رفته بودم غرفه‌ی نشر آموت و قرار بود کتاب بفروشم. البته، بیش‌تر پشتِ میزی نشسته بودم که دستگاه پوز روی آن بود و کارت می‌کشیدم. از آن سال، شبستان و آدم‌بزرگ‌ها خیلی خوشم نمی‌آید. سالن کودک و نوجوان، وفورِ بچّه‌ها و کتاب‌های رنگی‌رنگی را بیش‌تر دوست دارم. بچّه‌ها کمکم می‌کنند خوش‌بین و خوش‌حال باشم. امسال هم که توفیقِ اجباری بود و الکی‌الکی وایسادم توی غرفه. هولدرلین هم بود و برای همین، بیش‌ترتر خوش گذشت.

:: خلافِ سالِ قبل، این‌بار گوش به زنگ بودم و همین‌که وقتِ ثبت‌نامِ بن‌کارت‌های دانش‌جویی اعلام شد به هولدرلین و باقیِ دانش‌جوهای فامیل خبر دادم. صد و پنجاه تومان هم بن ِ شهر کتاب داشتم خودم. بااین‌حال، کتاب‌هایی که با خودمان به خانه آوردیم یک‌سومِ پارسال بود. بله، گرانی بی‌داد می‌کند. بی‌داد.

:: حرفِ نشر نون شد، این را هم بنویسم که آقای نون چندتایی کتاب به ما هدیه داد و ما هم چندتایی از کتاب «اگر انار شوم» را ازشان خریدیم تا هدیه بدهیم.

از ابتدای فروردین، به استقبالِ روزها و خوشی‌های سالِ نود و سه رفته‌ام و به خیالم امسال هر روز، بهتر از دیروز خواهد بود. این را – بیش‌تر – به‌خاطر خاطراتِ اردی‌بهشتیِ دو هفته‌ی گذشته می‌گویم که دل‌شاد و دل‌گرم شده‌ام به بودنِ آدم‌ها و تحقّق ِ رؤیاهام. یادم بماند در نمایش‌گاه کتابِ امسال، خیلی‌ها با دایناسورم به خانه برگشتند و واقعیت این بود که بعضی‌ها مرا آزردند با بی‌مهری‌هایشان، ولی دوستی‌های تازه هم شور و شوقِ دوباره‌ای به دلم ریخت. نبودِ اینترنت باعث شد کم‌تر درگیر وبلاگم و باقیِ فضاهای مجازی (از فیس‌بوق و غیره) باشم و اگر بخواهم بنویسم باید چندتاچندتا پستِ اختصاصی بگذارم و درباره‌ی کتاب‌ و ملتِ حاضر در مصلا بنویسم. فعلن همین پُز را بدهم که دایناسورم در صدر پُرفروش‌های غرفه‌ی انتشارات شهر قلم درخشید.

۱. زندگی جدید جناب دایناسور
۲. خوبه که با دیگران فرق داری (از مجموعه‌ی دنیای دوست‌داشتنی من)
۳. با مامان‌ها چطور کنار بیاییم
۴. رفتم بالا، انار بود (از مجموعه‌ی رفتم بالا، اومدم پایین)
۵. جادوی کریسمس (از مجموعه‌ی آکادمی اکلیلی‌ها)
۶. صلح (از مجموعه‌ی دنیای دوست‌داشتنی من)
۷. احساس‌های خوب (از مجموعه‌ی دنیای دوست‌داشتنی من)
۸. عکس‌های سخن‌گو (از مجموعه‌ی چارلی بن)
۹. می خوای با من دوست بشی (از مجموعه‌ی بخوان و بخوان)
۱۰. واقعیت‌ها و دروغ‌ها (از مجموعه‌ی بخوان و بخوان)

به نقل از صفحه‌ی فیس‌بوقِ انتشارات شهر قلم

از نمایش‌گاه کتابِ امسال برگشته‌ام، ولی نمایش‌گاه از من برنمی‌گردد. این ده، دوازده روز یک تجربه‌ی تازه بود با کلّی دوستِ نو. گفته بودم تصمیمِ کبرایم برای سالِ نود و سه این است که دوباره بخواهم دوستی کنم. دارد همان می‌شود که می‌خواهم.

نمی‌دانم نمایش‌گاه‌های کتاب در شهرهای دیگر چه‌گونه برگزار می‌شود، ولی نمایش‌گاه کتاب یزد افتضاح بود؛ از نمایش‌گاه کتاب البرز هم افتضاح‌تر!
نمایش‌گاه در دو سالنِ امتحاناتِ دانش‌گاه یزد برگزار شده و تعداد غرفه‌ها و ناشرها، کتاب‌ها و مشتری‌ها کم است. می‌خواهم سخت نگیرم و این‌جور توجیه کنم که خُب، دیروز، روز اوّل بود و همه‌چیز بهتر می‌شود از امروز. ته دلم واقعن این را می‌گویم، ولی باور ندارم. برای این‌که دارم فکر می‌کنم بارِ اولِ یزدی‌ها نیست و بعد از شش دوره، باید نمایش‌گاه بهتری داشته باشند. کاشکی، دست‌کم، آن صفتِ «بزرگ» را نمی‌نوشتند روی پوستر‌ها و بیلبوردهایشان! آخر، بزرگ؟ وقتی پوستر را می‌خواندم، خیلی خنده‌ام گرفت.

پیش‌نهاد می‌کنم برای برگزارکنندگانِ این نمایش‌گاه یک تورِ گردش در فروش‌گاه شهر کتاب مرکزیِ تهران بگذارند تا … دارم چی می‌گم؟ حتّا، در کتاب‌فروشیِ نُقلیِ اگر هم می‌شد کتاب‌های بیش‌تر و بهتری پیدا کرد تا این‌جا. بیش‌تر توضیح بدهم؟
از ناشرهای بزرگ، مثلن، افق و ثالث و نگاه غرفه داشتند. افق فقط با کتاب‌های کودک و نوجوان شرکت کرده بود. مسئول غرفه چیزی درباره‌ی کتاب‌ها نمی‌دانست و از کتاب‌های جدید هم خبری نبود. به نسبتِ افق، وضعیتِ غرفه‌ی ثالث و نگاه خیلی بهتر بود. هرچند که خیلی از کتاب‌های این دو ناشر هم در نمایش‌گاه نبود، ولی مثلن فروشنده‌ی غرفه‌ی ثالث کتاب‌های خودشان را می‌شناخت و بلد بود که چه‌جوری باید کتاب بفروشد و با مشتری حرف بزند. تصوّرم این است که تصوّر ناشرها و برگزارکننده‌ها این است که مردم یزد بنجل‌خر و یا کلن، نَخَرند یا چی؟ برای همین، خیلی خودشان را اذیّت نکرده‌اند و فقط برای رفعِ تکلیف دور هم جمع شده‌اند تا پس‌فردا، آمار و گزارش بدهند که ته سال  ۹۲ فلان و بهمان کردیم و به‌به و چه‌چه.