چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

کاظم اشکوری، شاعر و مترجم، برای آخر هفته خواندنِ کتاب فضیلت‌های ناچیز را پیشنهاد کرده است. من این کتابِ خانوم گینزبورگ را خوانده‌ام و امروز هم خواندنِ شهر و خانه تمام شد.
درباره‌ی شهر و خانه‌ی خانوم گینزبورگ می‌توانم ساعت‌ها حرف بزنم. درباره‌ی جوزپه و پسرش، اتاق بچّه‌خرس‌ها، نادیا و لوکرتزیا، خانه‌ی مارگریت‌ها و…. درباره‌ی فاصله و غصه، لبخند و نجوا، اندوه و تنهایی، تکرار و روزمرگی، عشق و دست‌های خالی.

داستان کتاب ماجرای زندگیِ روزنامه‌نگاری ایتالیایی است که ازسر تنهایی و مسائل و مشکلات مالی به آمریکا مهاجرت می‌کند تا در پناهِ پول و حمایتِ برادرش آرام بگیرد و زندگیِ تازه‌ای را شروع کند و حالا، نخِ ارتباطی او با آدم‌های زندگیِ گذشته‌اش در ایتالیا کاغذها و کلمه‌هاست و گاهی هم خطوط تلفن هستند که حرف‌های فوری را می‌برند و می‌آورند. منتها، خواننده از ماوقع به‌واسطه‌ی نامه‌های جوزپه و دیگران باخبر می‌شود و داستان را دنبال می‌کند؛ از این آدم به آن آدم؛ از این زندگی به آن زندگی.
با این‌که کتاب حدود ۲۰۰ صفحه است، خواندنش یک‌هفته‌ای طول کشید. البته، نه به‌خاطر فضای افسرده‌وار و پر از رنج و تنهاییِ داستان. امتحان‌هایم بهانه شد، وگرنه نثرِ ناتالیا گینزبورگ و واکاوی‌اش در زندگیِ روزمره مجذوب و شیفته‌ام کرده است. خودم و زندگی‌ام هم از زندگی لوکرتزیا و جوزپه دور نیستیم و همین باعث شد تا وقتِ خواندنِ کتاب مُدام جلو چشم خودم باشم. چهارمین کتابی است که از این نویسنده می‌خوانم و به‌زودی خواندنِ شوهر من و الفبای خانواده را هم شروع خواهم کرد و می‌دانم شهامتم برمی‌گردد. هم برای نوشتن و هم برای زندگی کردن.

شهر و خانه
نویسنده: ناتالیا گینزبورگ
ترجمه‌ی محسن ابراهیم
ناشر:‌ هرمس
چاپ دوم ۱۳۸۰
۲۰۹ صفحه
قیمت: ۱۰۰۰ تومان!