فریدون عموزاده خلیلی؛ «هرجا هم حرفی راجع به تکنیکها و عناصر رمان یا شیوه نوشتن رمان بود، برآمده از متن رمان خود هنرجوها بود. شبیه یک آکادمی رماننویسی کودک و نوجوان، که ممکن است مشابهش را در کشورهای دیگر بشود سراغ گرفت اما من نشنیده بودم این مدل اینجا هم بوده باشد. در گام اول هر کدام باید با یک طرح وارد دوره میشدند؛ این طرحها را روی میز میگذاشتیم و با بحث خود بچهها محک میخوردند تا معلوم شود آیا استعداد رمان شدن دارند یا خیر. بعد پای بحثهای تجربی به میان میآمد، باید با بحث و کنکاش کمک میکردیم تا این جنین رشد کند و آماده تولد شود. بیشتر سعی میشد ترسشان از نوشتن بریزد، چون باور داشتم بچههایی که آمده بودند صفرکیلومتر نبودند، نوشتن را بلد بودند، روایت رمان را کم و بیش میشناختند و خواسته خودشان را هم میدانستند. در پایان دوره شش رمان متولد شد که کاملا با هم متفاوت هستند، هیچ کدام رنگ و بوی آن دیگری و حتی رنگ و بوی رمانهای چاپشده دیگر را ندارد؛ این آن اتفاق خوبی است که در این اتاق تجربه رمان کودک افتاد. تمام تلاش این دوره، معلم و ناشر این بود که یکسری از نویسندههای جوان که علاقه و ذوق و پشتکار و تمرین دارند ولی تا به حال ننوشتهاند، رمان بنویسند و فکر نکنند رمان چیز عجیب و غریبی است. در این دوره رمانهای متفاوتی خلق شد، هم در زمینه مضمون و حال و هوا، هم فرم، هم روایت، و هم مخاطب. هم رمان حسی و عاطفی درباره مشکلات جدی عاطفی بین نوجوانها در آمد که توانسته با نگاهی کم و بیش واقعگرایانه این مسائل را طرح کند. هم رمانهای ماجرایی، هم رمانهای مدرن از نظر فضا و فرم و پرداختن به پدیدههای نو مورد توجه بچهها. دو تجربه رمان کودک هم در این دوره اتفاق افتاد که یکی از آنها در حال و هوای رئال و دیگری فانتزی است. درآمدن زبان طنزی مناسب حال و درک بچهها و ساخته شدن شخصیتهای داستانی عمیق که با نمونههای موجود متفاوتند بهعنوان دو نکته بارز این دوره است.»
رمانهای اتاق تجربه با نامهای جشن خاکستر، زندگی جدید جناب دایناسور، آخر بازی، سینسینا کارآگاه میشود، روزنوشتهای درخت ته کلاس و باغ وحشت منتشرشدهاند و برای تهیّهی آنها میتوانید به غرفهی انتشارات شهر قلم و نشر چکه در سالن کتابهای کودک و نوجوانِ نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران مراجعه کنید.