.
.
.
میتوان فهمید
در این شب دور
هیچچیز تو را
به اندازهی رسیدن
خوشحال نخواهد کرد
.
.
.
اما مطمئن باش
هیچ تابلویی
به تو نخواهد گفت
تا مقصد چند کیلومتر مانده است
از من میشنوی
آخرین سیگارت را روشن کن
و چشمان سرگردانت را
که بین جاده و عقربههای بازیگوش
گیر کردهاند
به بالاها بدوز
شاید دیدن چراغی دور
گلویت را تازه کند.
بخشی از شعر مقصد
از کتاب افلاطونی که هندسه نمیدانست سرودهی ابوالقاسم تقوایی
چاپ اول. ۱۳۹۱٫ انتشارات بوتیمار
Bita در 12/09/30 گفت:
باز هم ممنون از توجهات رؤیا جان. امیدوارم روی همرفته از گرفتن و خوندن کتابها راضی بوده باشی.