اگر فوتبال یکچیزی مثلِ دین بود، هولدرلین الان مجتهدی/مرجع تقلیدی/پاپی/ اسقفِ اعظمی شده بود. برای همین، نمیشود که جامجهانی فوتبال باشد و من بینصیب مانده باشم؛ از توییتهای تیربارانیِ هولدرلین دربارهی بازیهای مختلف گرفته تا روزشمارِ معکوس برای افتتاحیهی پنجشنبه. پریشب، پوستر تیمهای بارسلونا و آرژانتین را هم به همین مناسبت چسباندیم به دیوار و تازه، قرار شده برویم پیراهنِ سفید و آبیِ تیم ملّی آرژانتین را هم، که توی خانهی پدریِ هولدرلین جا مانده، بیاوریم و یک دیوارِ خالی برایش جور کنیم.
خلاصه، جوّ خانهمان تا سیوچند روزِ آینده فوتبالیِ فوتبالی است و دارد روی من هم تأثیر میگذارد. پس چرا وبلاگم متأثر نشود؟ از این رو، فکر کردم چندتا کتاب دربارهی فوتبال معرّفی کنم. دیروز هم مینو، بیخبر از فکرم، پیشنهاد داده وبلاگم حال و هوای فوتبالی بگیرد یا دربارهی برزیل و از نویسندههای برزیلی کتاب معرّفی کنم. امشب، این پیشنهاد را با سه رأی موافقِ مینو و خودم و هولدرلین تصویب کردم و برای همین، میخواهم یادی کنم از پائولو کوئیلو، نویسندهی برزیلیِ محبوب و منفور در ایران.
آقای کوئیلو خیلی طرفدار دارد. نویسندهی محبوبی است و کتابهایش هم پُرفروش بودهاند و بیستوچند/سیوچندبار چاپ شدهاند تا سال ۸۸ که سرِ درگیریِ آرش حجازی با حادثهی کشتهشدنِ ندا آقاسلطان انتشارات کاروان تعطیل شد و کتابهای پائولو هم جمع شد و … داستانِ این وقایع را میدانید دیگر. امشب، در آدینهبوک پی کتابهای پائولو کوئیلو بودم که چیزی پیدا نکردم. سایت آقای نویسنده هم که فیلتر است. من چندتایی از کتابهایش را خواندهام، وقتِ مدرسه و زمانیکه دانشجو بودم. مثلن، «رسالهی دلاور اشراق»، «کیمیاگر» و «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد» را دوست داشتم. کتابها را از کتابخانه یا دوستم گرفته و خوانده بودم، ولی حالا توی کتابخانهمان چندتایی کتاب از این نویسنده داریم که برای هولدرلین بودهاند. برای اینکه زودتر برسم به ته حرفهایم، شما را ارجاع میدهم به اینجا. آخر، قبلاً هم دربارهی پائولو کوئیلو و کتابهایش نوشته بودم.
و امّا، ته حرفم.
دو هفته قبل، آقای کوئیلو با رونالدو دهان به دهان شده و به او گفته است احمق! چرا؟
این روزها، رونالدو مسئول برگزاری مسابقههای جام جهانی در برزیل است و انگاری خیلی از پول ملّت را خرج کرده و صدای عدّهای درآمده و از این عدّه یکی پائولو کوئیلو بوده که گفته «میتوانستیم این پول را به گونهای دیگر در کشور خرج کنیم و آن را صرف ساخت بیمارستان، مدرسه، توسعه حملونقل عمومی و خدمات بهداشتی کنیم که بیشتر مورد نیاز مردم هستند. رقابتهای جامجهانی فضای متشنجی را در کشور ایجاد میکند. خشونت به فضا بازمیگردد. آنها میخواهند چهرهای غیرواقعی از کشور ارائه دهند. بین دولت و مردم برزیل فاصله وجود دارد.» رونالدو هم کم نیاورده و گفته به جام جهانی چه که بخواهد مدرسه و بیمارستان بسازد و کوئیلو باید دهانش را ببندد. بعله. خبر قدیمی است و شاید شما بگویید قبلاً شنیده و یا خوانده بودید که اگر اینطور باشد من هم باید به سبک رونالدو بگویم به چهار ستاره چه. والا.