چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

کتاب تاچارا تا پایان سال ۹۳ هر دوشنبه کتاب‌هایش را با ۲۵ درصد تخفیف می‌فروشد.

اگر می‌خواهید کتاب بخرید، از تاچارا بخرید. چطوری؟ بروید این‌جا و کتاب‌های موردنظرتان را از میان ۱۷ هزار کتاب موجود در تاچارا انتخاب کرده و در روزهای دوشنبه ثبت کنید.
اگر کتابی می‌خواهید که در سایت نیست، با شماره‌ی ۸۸۹۳۳۶۹ – ۰۲۱ تماس بگیرید و سفارش بدهید.

کتاب‌ها در شهر تهران ۵ روز پس از ثبت سفارش و در سایر شهرها ۱۰ روز پس از ثبت سفارش تحویل داده می‌شود.
حمایت از کتاب‌های روستایی را هم فراموش نکنید.

کریسمس مبارک. تولد عیسای پیامبر مبارک. البته، می‌دانم که عیدشان دو سه روز قبل تحویل شده است. باید اعتراف کنم حس‌وحوصله‌ی نوشتن نداشتم و خب، برای من چه فرقی می‌کند که بابانوئلی آمده و رفته؟! آن هم وقتی در یک شهر گرم و خشک زندگی می‌کنم که در اوایل زمستان هنوز ژاکت‌لازم نشده‌ام. حالا چی شده که یاد کاج و کریسمس افتاده‌ام؟ این‌جا را بخوانید تا بدانید چرا یک‌هو حال‌و‌هوای دیگری پیدا کردم.

بعد از آقای اوباما و دخترهایش در آمریکا، حالا مدیر متروی ایتالیایی‌ها کریسمس را بهانه کرده تا به ملّت کتاب هدیه بدهد. رئیس با خودش فکر کرده وضع مردم خراب است و پول ندارند دمِ عیدی کتاب بخرند، من برایشان کتاب بخرم و به دست‌شان برسانم. مردم هم ذوق کرده‌اند و گفتند به! حالا که کتاب کادو گرفتیم، ما هم کتاب‌های قبلی‌مان را به دوست‌هایمان هدیه می‌دهیم. اکنون، به‌نوبه‌ی خودم مراتب تقدیر و تشکرم از مدیر متروی کشورِ محشرِ ایتالیا را اعلام می‌دارم و می‌گویم چه حیف که ما همچی مدیرها و رئیس‌هایی نداریم. کتاب رایگان که هیچ، یک‌سری کتاب کوچک ارزانِ دویست‌ سی‌صدتومانی هم بود که قدیم توسط شهرداری تهران در ایستگاه‌های مترو فروخته می‌شد و خیلی وقت است دیگر از آن کتاب‌ها هم خبری نیست!

راستش را بخواهید، خیلی دوست داشتم بهانه و پولِ یکی از آدم‌هایی را داشتم که نذر می‌کنند قیمه و قورمه بپزند و بدهند دست مردم. آن‌وقت، من کتاب می‌خریدم. قبلاً چندباری این کار را کرده‌ام. در حد چند جلد و عنوان. کتاب خریده‌ام و بین زن‌های توی اتوبوس پخش کرده‌ام و یا به راننده‌های تاکسی هدیه داده‌ام و خیلی لذت برده‌ام. در یزد جاها و آدم‌های زیادی هستند که به مناسبت‌های مختلف مجلس روضه و بساط نذری برپا می‌کنند. خیلی وقت‌ها با خودم می‌گویم کاشکی یک منبریِ کتاب‌خوانِ کتاب‌دوست هم بود که درباره‌ی نذر کتاب با ملّت حرف می‌زد تا این‌همه پول و وقت برای حرکتِ ماندگارتر و زیبا‌تری هزینه می‌شد.

برایتان نوشته بودم که داریم برای راه‌اندازی و فعال کردن کتاب‌خانه‌ای در یکی از روستاهای یزد تلاش می‌کنیم. این روزها، دارد ساختن بنای کتاب‌خانه به نتیجه می‌رسد و اگر دوست دارید، می‌توانید برای تهیه‌ی کتاب‌ها و یا ملزومات کتاب‌خانه و یا همکاری در اداره‌ی کتاب‌خانه کمک کنید. چطوری؟ این‌جا را بخوانید و اگر سؤالی بود، بپرسید تا برایتان بگویم.

این کتاب‌های عزیز از احمد محمود هم هدیه‌ی دوست عزیزی است که برای کتاب‌خانه‌‌‌ی روستا فرستاده.ممنونم سورمه جان.

در کشورهای دیگر، هر سال فهرستی از بهترین کتاب‌های کودک و نوجوان به انتخاب بسیاری از گروه‌ها و انجمن‌ها (مثلاً به انتخاب کتاب‌خانه‌های عمومی، انجمن کتاب‌فروشان و یا گروه‌های خانوادگی) منتشر می‌شود تا بچه‌ها و خانواده‌ها کتاب‌های مناسب را بشناسند و انتخاب بهتری داشته باشند.
این فهرست‌ها و جایزه‌ها هم نویسنده‌ها را تشویق می‌کند تا داستان‌های بهتری بنویسند و هم راهنمای خوبی برای انتخاب کتاب است تا کودکان و والدین راحت‌تر تصمیم بگیرند کدام کتاب‌ها را بخوانند.

چند سالی است که در کشور ما هم فهرست‌هایی (مثل فهرست شورای کتاب کودک یا لاک‌پشت پرنده) برای معرفی کتاب‌های خوب برای کودکان و نوجوانان منتشر می‌شود.

شاید برای شما هم پیش آمده باشد؛ به کتاب‌فروشی رفته‌اید و با کلی کتاب‌های جورواجور روبه‌رو شده‌اید که نمی‌دانید خواندن آن‌ها برای بچه‌ها لذت‌بخش است یا نه. موقع انتخاب هم نمی‌دانستید کدام کتاب را بخرید که هم ویژگی‌های یک کتاب خوب را داشته باشد و هم برای بچه‌ها جالب و جذاب باشد.

حالا، فراخوانی منتشر شده که از پدرها و مادرها و بچه‌های علاقه‌مند به کتاب و کتاب‌خوانی نیز برای هم‌کاری و داوری کتاب‌ها و انتخاب بهترین کتاب سال دعوت کرده است.
در این طرح، گروه داوری شامل والدین و کودکان داوطلب است که کتاب‌ها را می‌خوانند و درباره‌ی آن‌ها ازنظر محتوایی و ظاهری نظر می‌دهند و بهترین کتاب را انتخاب می‌کنند.

اگر شما هم پدر و مادر یک (یا چند) دختر یا پسر زیر هشت سال هستید و دوست دارید در فعالیت‌های ترویجی کتاب‌خوانی مشارکت کنید، می‌توانید داور این جایزه باشید.
چه فایده‌ای دارد؟ اول این‌که، چندتایی کتاب می‌خوانید و لذت می‌برید. دوم این‌که، فرزندتان را به خواندن کتاب علاقه‌مند می‌کنید و لحظه‌های خوشی را برای او می‌سازید. سوم این‌که، نظرهای خودتان و فرزندتان درباره‌ی کتاب‌ها را به گوش پدیدآورندگان می‌رسانید. چهارم این‌که، به پدرها و مادرها و بچه‌های دیگر کمک می‌کنید تا بتوانند بهترین کتاب‌ها را برای خواندن انتخاب کنند.

می‌پرسید برای شرکت در این طرح چه باید کرد؟ برای اینکه داور این طرح باشید و بهترین کتاب سال کودک و نوجوان را انتخاب کنید فقط کافی است نام و نام‌خانوادگی / سن و تحصیلات / نام فرزند/ سن فرزند / تحصیلات فرزند / آدرس و تلفن / ایمیل / نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی + تصویر کارت ملی‌تان را به نشانی (lakposht.parandeh@gmail.com)  بفرستید. هم‌چنین، بنویسید که چگونه با این طرح آشنا شده‌اید.
راستی، خواهرها و برادرها هم می‌توانند به‌جای پدر و مادرشان در این طرح شرکت کرده و با بچه‌ها کتاب بخوانند و داوری کنند. این گروه از داورها باید نسبت‌شان با بچه را هم بنویسند.

وقتی این اطلاعات را به نشانی فوق فرستادید، برایتان یک فهرست از نام و مشخصات کتاب‌هایی که باید خواند، می‌فرستند که شما ده عنوان از این کتاب‌ها را متناسب با سن فرزندتان انتخاب کرده و می‌خوانید.

دبیرخانه‌ی این جایزه در تهیه‌ی کتاب‌ها و رساندن آن‌ها به داورها و بچه‌ها هم کمک خواهد کرد. چه کمکی؟ یا کتاب‌ها را رایگان ارسال می‌کند و یا این‌که شرایطی را فراهم می‌کند تا بتوانید کتاب‌ها را با تخفیف بخرید.

خلاصه، پدرها و مادرهای کتاب‌دوست و کتاب‌خوان بشتابید. اگر می‌خواهید داور جایزه‌ی «بهترین کتاب به انتخاب والدین و کودکان» باشید، مشخصات لازم را تا پایان آذرماه برای نشانی فوق بفرستید.

بچه‌ها مدام دارند از ما یاد می‌گیرند و پیام‌های مختلف را در ذهن‌شان ضبط می‌کنند. باید مواظب باشیم آن‌ها را الکی محدود نکنیم و به بهانه‌ی جنسیت لذت یادگیری و خلاقیت را ازشان نگیریم. هیچ اشکالی ندارد که پسرها رنگ صورتی را دوست داشته باشند و یا دخترها عاشق کشتی باشند. هیچ دختری نباید به‌خاطر موی کوتاه و یا هیچ پسری نباید به‌خاطر علاقه به آشپزی تحقیر شود.
در همین راستا، توجه شما را به یک ماجرا و یک کمپین جلب می‌کنم؛ دختر کوچولویی به کتاب‌فروشی رفت. او می‌خواست کتابی درباره‌ی حشرات بخرد. چشمش به مجموعه‌ی «بزرگ‌ترین، بدترین حشرات» افتاد، ولی خوش‌حال نشد. آخر، روی جلد کتاب و در ادامه‌ی عنوان آن نوشته شده بود «برای پسران»! «بزرگ‌ترین، بدترین حشرات برای پسران» باعث شد دختر کوچولو به فکر بیفتد و به پدرش بگوید: بابا باید کاری کنیم! بعد، او چه‌کار کرد؟ فوری یک نامه برای ناشر نوشت و گفت خیلی ناراحت است که روی جلد کتاب نوشته‌اند «برای پسران» و درست‌تر این است که بنویسند «بزرگ‌ترین، بدترین حشرات برای پسران و دختران». برای این‌که، بعضی از  دخترها هم به حشره‌شناسی علاقه‌مندند.
بعد؟ ناشر از بچه تشکر کرده و گفته آفرین! به نکته‌ی خوبی اشاره کردی و در چاپ‌های بعدی نام کتاب را عوض می‌کنیم.
بعدتر؟ الوعده‌ وفا. ناشر نام کتاب را عوض کرد و اولین نسخه‌‌ی آن را برای دختر کوچولو فرستاد.


حالا، در انگلستان کمپین Let Books Be Books راه‌اندازی شده است و مردم + گروهی از نویسنده‌ها (مثل نیل گی‌من، جوآن هریس و مالوری بلکمن) از ناشرها خواسته‌اند از دخترانه و پسرانه کردن کتاب‌ها دست ‌بردارند و روی جلد کتاب‌ها ننویسند برای «دختران» و «پسران».

چند وقت قبل آقای اوباما و دخترهایش به یکی از کتاب‌فروشی‌های نزدیک خانه‌شان رفتند و ۱۷ عنوان کتاب خریدند. از فروشنده تخفیف هم خواستند و آقای اوباما به خبرنگارها گفت بعضی از این کتاب‌ها را خریده تا شب کریسمس هدیه بدهد. در خبرها فهرست* کتاب‌هایی هم که خانواده‌ی اوباما خریده‌ بودند، آمده. این‌جا مثلاً.

چند وقت قبل‌تر آقای مسجدجامعی هم از همه دعوت کرد تا یک روز در هفته‌ی کتاب به کتاب‌فروشی‌ها بروند. نمادین‌طور. در خبرها آمده بود که بعضی از کتاب‌فروشی‌ها خیلی شلوغ شده و چندتایی هم گزارش تصویری از حضور آقای مسجدجامعی و هیئت همراهش دیدم که رفته بودند به این و آن کتاب‌فروشی. کتاب‌فروشی نشر چشمه، زیر پل کریمخان، یکی از جاهایی بود که خیلی شلوغ شده بود. البته، فکر می‌کنم به‌خاطر محمود دولت‌آبادی بود که توی کتاب‌فروشی نشسته بود و با مشتر‌ی‌ها گپ می‌زد و کتاب‌هایش را امضا می‌کرد. برایم جالب بود که هیچ مقام و شخصیت دولتی دیگری -چه می‌دانم رئیس جمهوری، شهرداری، کسی – به کتاب‌فروشی نرفته بود و هیچ فهرستی هم از کتاب‌هایی که آقای مسجدجامعی و هیئت همراهش خریده بودند، جایی منتشر نشد (یا من ندیدم).

چند وقت دیگر شب یلداست و چند وقت دیگرتر هم عید نوروز. به‌نظرتان هیچ‌کدام از آقایان و بانوانِ مسئول و مدیر کشورمان همچو کاری می‌کنند که آقای اوباما و دخترهایش کرده‌اند؟ مثلاً به بهانه‌ی یلدا یا نوروز بروند خرید کتاب و بعد فهرست کتاب‌هایی که خریده‌اند، منتشر شود و بگویند چندتایی هم کتاب خریده‌ایم تا هدیه بدهیم به بچه‌های فامیل، کتاب‌خانه‌های روستایی و…

یادتان هست که قبلاً دم عید یا وقت شروع مدارس، جشن نیکوکاری برگزار می‌شد و تلویزیون خیلی شلوغ‌بازی درمی‌آورد و بیست‌وچهار ساعته از چادرهای دریافت هدیه‌های مردمی گزارش زنده پخش می‌کرد. هنوز این‌طوری است؟ چرا همچو کاری برای کتاب نمی‌شود؟ مثلاً توی مسجد و مدرسه هر محله پایگاه بزنند و از مردم بخواهند کتاب بخرند و هدیه بدهند به کسانی که نمی‌توانند کتاب بخرند. مثل طرح نذر کتاب، ولی گسترده‌تر و تلویزیون هم شلوغ‌بازی دربیاورد و مردم را جمع کند.

* در سبد خرید خانواده‌ی اوباما دو عنوان کتاب کودک و نوجوان هم بود. یکی، مجموعه‌‌ی دیوار قرمز نوشته‌ی برایان ژاک و دیگری یکی از کتاب‌های جونی ‌بی‌ جونز نوشته‌ی باربارا پارک. خب، برای من که به ادبیات کودک و نوجوان علاقه دارم، این کار اوباما و دخترهایش ضرب‌ در دو جالب بود.

دیوار قرمز یک مجموعه‌ی بیست و دو جلدی است. از این کتاب‌های تخیلی و افسانه‌ای دنباله‌دار که ماجراهایش از تاریخ و وقایع تاریخی الهام گرفته شده و پر از شخصیت‌های هیولاوار، اموات و …. این کتاب‌ها به فارسی ترجمه نشده‌اند و ایده‌ی نوشتنِ آن‌ها از کجا به ذهن نویسنده رسیده؟ گویا روزی روزگاری، آقای ژاک با سگ کوچولویش در پارکی قدم می‌زد که با دیوار قرمزی برخورد می‌کند و بعد ترق! جرقه‌ی اصلی برای نوشتن داستان‌های دیوار قرمز زده می‌شود.

جونی بی جونز هم اولین کتابی بود که از باربارا پارک به فارسی ترجمه شد. هفت هشت سال قبل امیرمهدی حقیقت چندتا کتاب از این مجموعه را ترجمه و نشر ماهی چاپ کرد. بعد هم دست زیاد شد و کلی مترجم و ناشر دیگر هم کتاب‌های جونی بی را ترجمه و چاپ کردند. این مجموعه‌ی بامزه ماجراهای دختری کلاس اولی است و خیلی از بچه‌های دنیا را به خنده انداخته و سرگرم کرده است. ماجراهای جونی بی جونز هفده جلدی است و فکر می‌کنم ده دوازده جلدش به فارسی ترجمه شده باشد.

عاقبت، بعد از دو سال و چهار دوره برگزاری شب‌های داستان، پای نویسنده‌های کودک و نوجوان هم به برج میلاد باز می‌شود.

آخرین دوره‌ی شب‌های داستان برج میلاد از پانزدهم تا بیستم آذرماه برگزار می‌شود و در این نشست‌ها، مهمان‌های شاعر، نویسنده یا مترجم از تازه‌ترین داستان‌ها و شعرهایشان خواهند گفت. فکر می‌کنم فرصت خوبی برای خانواده‌ها خواهد بود تا بچه‌هایشان شعر و داستان بشنوند و با نویسنده‌ها و شاعرها آشنا شوند. خلاصه، اگر حاشیه‌های جذاب برج میلاد را درنظر بگیریم، شرکت در شب‌های داستان هم فال است و هم تماشا.

اگر از اسم و رسم نویسنده‌ها و مترجم‌های مهمان بپرسید، باید بگویم که هنوز اعلام نشده است و من هم نمی‌دانم باید دست بچه‌های دبستانی را بگیریم و برویم آن‌جا و یا بچه‌های کوچک‌تر و یا دبیرستانی‌ها و یا کی؟ فکر کنم باید منتظر بمانیم تا خبر بعدی…

یاسمن بانکی روان‌شناس و روان‌ تحلیل‌گر است و پژوهشی درباره‌ی اثربخشی کتاب‌درمانی گروهی بر میزان اضطراب جدایی و افسردگیِ کودکان اصفهانی، که والدین آن‌ها طلاق گرفته بودند، انجام داده است. چند وقتِ قبل به همین بهانه با او درباره‌ی تأثیر طلاق بر کودکان و مزیّت‌های کتاب‌درمانی برای بچه‌های طلاق گپ زده بودم.
خانم بانکی  معتقد بود فرزندان پس از طلاق آسیب‌پذیری زیادی پیدا می‌کنند و ممکن است به رفتارهای پرخاشگرانه یا افسرده‌وار متوسل شوند. برای همین، انتقال مفاهیم به کودکان برای درک مسئله‌ی طلاق و کمک به حل مشکلات و تعارض‌های آن‌ مستلزم مداخله‌های مناسب است. برگزاری جلسه‌های مشاوره‌ اولین روشِ پیشنهادیِ او برای مداخله در خانواده‌هایی است که طلاق در آن‌ها اتفاق افتاده است. پیشنهاد دیگرِش هم استفاده از کتاب‌درمانی برای تغییر نگرش و یا اصلاح رفتار کودکان است.
حرف‌هایمان خیلی مفصل بود و  می‌توانید متن گفت‌وگویم با یاسمن بانکی را  این‌جا بخوانید.
چرا حالا دارم درباره‌اش حرف می‌زنم؟
دیروز، پستچی کتاب خانم بانکی را برایم آورد. آن پژوهش درباره‌ی بچه‌های اصفهانی مبتنی بر کتابی بود که یاسمن بانکی درباره‌ی طلاق نوشته و حالا، او زحمت کشیده و محبت کرده کتاب را برایم فرستاده است.
ممنونم خانم بانکی عزیز.

یاسمن بانکی روان ‌تحلیل‌گر، مشاور خانواده و کودک است و فکر می‌کنم کتاب را بتوانید در مطب ایشان تهیه کنید. کجا؟ تهران، بلوار میرداماد، میدان مادر، خیابان شاه‌نظری، کوچه‌ی دوم، پلاک ۳۰، ساختمان آذین ۲، واحد ۱۳| تلفن: ۲۷۳۵۶۴

خبر تازه اینکه قرار است جلسه‌ی نقد و بررس مجموعه داستان مجنون اول نوشته‌ی مجید پویان با حضور حسن عابدینی در یزد برگزار شود. کسی از یزد وبلاگم را می‌خواند، نمی‌خواند؟ اگر کسی بود، بیاید. کجا؟ مجتمع امام علی. یکی از داستان‌های آقای پویان را هم می‌توانید این‌جا بخوانید.

خبر دیگر اینکه سایت پندار هم کتاب‌هایش را به‌مناسبت هفته‌ی کتاب با ۲۰ درصد تخفیف می‌فروشد. می‌توانید از این‌جا بخرید.

متن کامل خبر را این‌جا بخوانید.