چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

«پشت درخت توت» دومین رمان احمد پوریِ نازنین است که هم‌زمان با گرفتاری‌های نشر چشمه برای کسب مجوز به اداره‌ی ارشاد فرستاده شد و بعد، تعلیق نشر چشمه پیش آمد و کتاب ماند و چند سال گذشت و حالا، … نشر نوگام می‌خواهد این رمان را به‌سورت الکترونیکی (پی‌دی‌اف) منتشر کند. البته، انتشار کتاب توسط نوگام آدابی دارد که می‌توانید این‌جا بخوانید. خلاصه‌اش می‌شود این‌که نشر نوگام هزینه‌ی انتشار کتاب را از طریقِ ملتِ علاقه‌مند تهیه می‌کند و به نویسنده هم حق‌التالیف می‌دهد. اگر دوست داشتید به این حرکت فرهنگی کمک کنید به این‌جا بروید و از «پشت درخت توت» حمایت کنید. البته، فقط چهار روز فرصت دارید. پس، زودتر کلیک کنید.

این فهرستِ کتاب‌هایی است که جمعه و شنبه‌ی گذشته خریدیم، از نمایش‌گاه کتاب و کتاب افق و … بیش‌ترشان را خودمان برای خودمان خریدیم و خُب، بعضی‌ کتاب‌ها را هدیه گرفتیم از دیگران و بعضی‌ کتاب‌ها را هم هدیه گرفتیم برای دیگران. کتاب‌هایی هم بود که دل‌مان می‌خواست بخریم، ولی … بگذریم. می‌خواهم حالا غُرررر نزنم و فقط توجه‌تان را به عناوین کتاب‌هایی که خریده‌ایم جلب کنم.

این را هم به اطلاع برسانم که اگر می‌خواهید بدانید کتابی در نمایش‌گاه هست یا نیست یا کجاست این‌جا را امتحان کنید.

نشر مثلث
صد مَزّه‌یِ خوشمزه، صد تصویر بامزه (آشپزی ایتالیایی، ۱۵۰۰۰ تومان)
مارک و پلو (سفرنامه، ۱۰۰۰۰ تومان)
من گوساله‌ام (کاریکاتور، ۸۵۰۰ تومان)

نشر نظر
جَک و جونورای امروزی (کتاب تصویری، ۱۰۰۰۰ تومان)

نشر نی
درخت قرمز (کتاب تصویری، قیمت ۴۰۰۰ تومان)

انتشارات معین
چهار مقاله و تعلیقات (ادبیات، ۱۰۰۰۰ تومان)
سرچشمه‌های داستان کوتاه فارسی (مطالعات ادبی، ۵۰۰۰ تومان)
تحلیل هفت‌پیکر نظامی (ادبیات، ۳۰۰۰ تومان)
ایران از آغاز تا اسلام (تاریخ، ۸۰۰۰ تومان)
پیدایش رمان فارسی (مطالعات ادبی، ۸۰۰۰ تومان)
چند نامه به شاعری جوان (نامه‌نگاری، ۳۰۰۰ تومان)
واژه‌نامک (واژه‌نامه، ۱۲۰۰۰ تومان)

نشر مرکز
پایان یک مرد (رمان ایرانی، ۸۲۰۰ تومان)
اصول شکسته‌نویسی (ویرایش، ۳۲۰۰ تومان)

نشر ایران‌بان
یک سال بدون او (رمان نوجوان، ۱۱۰۰۰ تومان)

انتشارات ققنوس
تسلی‌بخشی‌های فلسفه (فلسفه، ۸۵۰۰ تومان)
اینجا؛ نرسیده به پل (رمان ایرانی، ۸۵۰۰ تومان)
شروع یک زن (رمان ایرانی، ۴۵۰۰ تومان)

انتشارات دانشگاه تهران
مزدیسنا و ادب پارسی جلد اوّل و دوّم (ادبیات، ۶۸۰۰ و ۷۳۰۰ تومان)

انتشارات توس
دستور زبان فارسی (ادبیات، ۸۰۰۰ تومان)
ارداویرافنامه (ادبیات، ۶۵۰۰ تومان)
ایران باستان (تاریخ، ۴۰۰۰ تومان)

انتشارات مروارید
زن ظهر (رمان خارجی، ۱۵۰۰۰ تومان)

شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
هایدی (رمان نوجوان، ۲۰۰۰ تومان)
حافظ‌‌نامه (ادبیات، ۳۰۰۰۰ تومان)
شرح اشارات حافظ (ادبیات، ۳۲۰۰ تومان)

نشر آموت
خرید قلابِ ماهیگیری برای پدربزرگ (داستان کوتاه، ۶۵۰۰ تومان)
آقای پیپ (رمان خارجی، ۸۰۰۰ تومان)
عاشقانه (رمان ایرانی، ۱۰۰۰۰ تومان)
مثل زنبور (رمان خارجی، ۷۵۰۰ تومان)
پیش از آن‌که بخوابم (رمان خارجی، ۱۵۰۰۰ تومان)
باغ سیمانی (رمان خارجی، ۷۰۰۰ تومان)
خدمتکار و پروفسور (رمان خارجی، ۱۰۰۰۰ تومان)
امواج گرسنه (رمان خارجی، ۲۳۰۰۰ تومان)

انتشارات فردوس
تاریخ ادبیّات ایران جلد دوّم و جلد سوّم و چهارم (ادبیات، ۱۰۰۰۰ و ۹۰۰۰ و ۱۳۰۰۰ تومان)
سارا کرو پرنسس کوچک (رمان نوجوان، ۳۰۰۰ تومان)

انتشارات فاطمی
دستور زبان فارسی (ادبیات، ۸۵۰۰ تومان)

انتشارات سخن
دستور مفصّل امروز (ادبیات، ۱۲۵۰۰ تومان)
گُل و گیاه در هزار سال شعر فارسی (ادبیات، ۱۵۰۰۰ تومان)
سفرنامه حاج سیاح به فرنگ (سفرنامه، ۱۶۵۰۰ تومان)

انتشارات نیلوفر
هنر سیر و سفر (فلسفه، ۴۸۰۰ تومان)
استانبول (سفرنامه، ۱۸۵۰۰ تومان)
عیش مُدام (نقد ادبی، ۹۵۰۰ تومان)
پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند (نقد ادبی، ۶۰۰۰ تومان)

نشر به‌نگار
خوشی‌ها و مصایب کار (فلسفه، ۱۴۵۰۰ تومان)

نشر افق
سفر با حاج سیاح (سفرنامه، ۶۵۰۰ تومان)

نشر چشمه
باجه‌ی عوارض شهر خیالی (رمان نوجوان، ۶۵۰۰ تومان)

انتشارات هزاره ققنوس
داستانک (نقد ادبی، ۲۴۰۰ تومان)

انتشارات امیرکبیر
روباه و گلهای کاملیا (داستان بلند خارجی، ۱۲۰۰ تومان)
دیوان فرخی یزدی (شعر، ۴۵۰۰ تومان)

انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
لافکادیو (داستان نوجوان، ۱۳۰۰ تومان)
چگونه می‌توان بال شکسته‌ای را درمان کرد؟ (کتاب تصویری، ۲۶۰۰ تومان)
شبی که جروسک نخواند (داستان نوجوان، ۸۰۰ تومان)
کوچه صمصام (رمان نوجوان، ۲۰۰۰ تومان)

انتشارات مدرسه
فرخی یزدی (زندگی‌نامه، ۲۷۰۰ تومان)

نشر هرمس
آدم‌های یک نویسنده (نقد ادبی، ۷۵۰۰ تومان)

نشر نون
تعبیرهای بی‌خوابی (شعر، ۴۵۰۰ تومان)
ماهی برکه گِل‌آلود (شعر، ۵۰۰۰ تومان)
باغِ اناری (داستان کوتاه، ۶۰۰۰ تومان)
مُرادو (رمان نوجوان، ۳۸۰۰ تومان)
جزیره‌های معطل (شعر، ۱۰۰۰۰ تومان)
آهسته‌خوانی (شعر، ۶۵۰۰ تومان)
اگر انار شوم (شعر، ۴۵۰۰ تومان)

انتشارات داستان‌سرا
افشین‌های شاهرودی (شعرهای دیداری، ۲۵۰۰ تومان)

* نامِ مجموعه‌ شعری است از حسین سناپور.

:: اردی‌بهشت که می‌آمد، خانم چهار ستاره با حالِ منقلبِ هیجانیِ فست‌موشن‌طور می‌افتاد روی داشبورد وردپرس و درباره‌ی کتاب‌ها می‌نوشت که …  که چه کتابی را دوست داشت و حالا دوست دارد چه کتابی را بخرد و این‌ها. ها. خلافِ این اردی‌بهشت که وبلاگ‌ام سوت و کور بود، هی‌هی‌هی.

:: امروز، اولین روز نمایش‌گاه کتاب است و امسال، دو ناشر تلفن زدند که بیا دَمِ غرفه‌ی ما. یکی برای این‌که کتاب بفروشم و دوّمی برای کارِ خبری. نتیجه؟ اوّلی را به‌خاطر این‌که از لحاظ ریالی تطمیع نشدم قبول نکردم و آن ناشر بعدی هم … خُب، تقصیر خودش بود که زودتر نگفت وگرنه برای چهارشنبه بلیتِ تهران می‌گرفتم. خلاصه، این‌جوری.

:: سالِ قبل، پشت دستگاه کارت‌خوانِ نشر آموت می‌نشستم تا ملّتِ کتاب‌خر کارت بکشند و من هم بلد شدم چه‌جوری از پوز مانده‌ی حساب بگیرم یا شارژ ایرانسل بخرم. البته، کتاب‌هایی هم بودند که دوست داشتم هی تبلیغات کنم تا همه بخرند. مثلِ نامحرم، شوهر عزیز من یا اتاق. امسال، نشر آموت کولاک کرده است. یکی، دو روز قبل صدمین کتابِ آموت هم منتشر شد. چندتایی رمان/مجموعه داستانِ ترجمه‌ی جایزه‌دارِ حسابی هم در فهرست کتاب‌های تازه‌شان هست که باید خواند. مثلِ «باغ سیمانی» از «ایان مک‌ایوان»، «پیش از آنکه بخوابم» از «اس جی واتسون»، «خدمتکار و پروفسور» از «یوکو اوگاوا»، «مثل زنبور» از «الیزابت ژیرار»، «خرید قلاب ماهیگیری برای پدربزرگ» از « زینگ‌جیان گائو»، «یک جفت چکمه برای هزارپا» از «فرانتس هولر» و «امواج گرسنه» از «آمیتاو گوش». این کتاب‌ها را وحید روزبهانی، شقایق قندهاری، ناهیده هاشمی، مهسا ملک‌مرزبان، علی عبداللهی و کیهان بهمنی ترجمه کرده‌اند. از ایرانی‌ها، خیلی دوست دارم رُمان تازه‌ی «فریبا کلهر» را بخوانم که با نام «عاشقانه» منتشر شده است. چند ماه قبل، اوّلین نسخه‌ی «قصه‌های یک دقیقه‌ای» را با امضای خانم کلهر هدیه گرفتم که خیلی زود خواندم و خوشم آمد. هی خواستم توی وبلاگم بنویسم که این کتاب را بخوانید. منتهی، بی حرفِ من هم ملّت کتاب را خوانده‌اند و دوست داشته‌اند. برای این‌که توی همین مدّت کم به چاپ دوّم رسیده و از فهرست پُرفروش‌ها هم پایین نیامده است. این کتاب، پُر از قصه‌های کوتاه افسانه‌ای و لحظه‌های خوش‌آیند است. به‌نظر من، اگر هر کسی در هر سنی «قصه‌های یک دقیقه‌ای» را بخواند دست‌کم چندتایی از داستان‌های فریبا کلهر را دوست خواهد داشت.

:: تا الان، یک فهرستِ پانزده‌تایی از کتاب‌هایی نوشته‌ام که می‌خواهم از نمایش‌گاه کتاب بخرم. نظرم بر این است که فهرست دیگری هم بنویسم از کتاب‌هایی که می‌خواهم از دیگران هدیه بگیرم.

+ کتاب‌نامه‌ی نشر آموت را از این‌جا دانلود کنید.

* نام یکی از قصه‌های «فریبا کلهر» در کتاب «قصه‌های یک دقیقه‌ای» است.

الان، دوباره گفت‌وگوی یوسف علیخانی با نازی صفوی را خواندم که در معجون عشق چاپ شده است. یک‌جایی صفوی تعریف می‌کند آقایی بهش گفته اگر در ایران زندگی نمی‌کرد و خارج از ایران بود، مثلن اگر در آمریکا و اروپا زندگی می‌کرد حتمن دالان بهشت جهانی می‌شد. آن‌وقت، در غرب روزنامه‌ها سروصدا راه می‌انداختند و حرفی می‌زدند و … صفوی می‌گوید «ولی این اتفاق در ایران نمی‌افتد. چنین چیزی نداریم. پُزِ روشنفکری روزنامه‌نگارهای ما نمی‌گذارد که وارد این قضیه بشوند و کمک بکنند به ارتقای فرهنگی که این‌قدر سنگش را به سینه می‌زنند.»

چند روز قبل، چاپ چهلم دالان بهشت را خواندم. این کتاب، تابستان هفتاد و هشت برای اوّلین‌بار چاپ شده، توسط انتشارات ققنوس. گویا آن اوایل هر ماه، یک چاپ تازه از کتاب منتشر می‌شد. یعنی این‌قدر طرف‌دار داشته کتابِ صفوی و ملّت پی‌اش بودند، مشتاقانه. تیراژِ این چاپِ دالان بهشت یازده‌هزار نسخه بوده و به گمانم، چاپ چهل و یکم آن هم سالِ نود و یک منتشر شده، با قیمت نُه‌هزار و پانصد تومان. تیراژ؟ نمی‌دانم. لابُد زیاد. دست‌کم همان یازده‌هزار نسخه.

به نظرم، رُمانِ صفوی از بدترین کتاب‌هایی است که تا الان خوانده‌ام. راوی دختری‌ست جوان، بیست‌وشش یا هفت ساله که یک مُهر ازدواج و طلاق دارد در شناس‌نامه‌اش و قصّه‌ی عشق و عاشقی‌اش را تعریف کند از شانزده سالگی به بعد. اسمش؟ مهناز. نوجوانِ کم‌تجربه‌ی بی‌مزه‌ی خنگِ حسودی که شوهر دارد. شوهرش؟ محمّد، دانش‌جویِ مهربانِ صبورِ متعصّب.

نویسنده در یک فلش‌بک به قبل، تعریف می‌کند مهناز و محمّد در هم‌سایگی یک‌دیگر زندگی می‌کنند. علاوه‌براین، برادر مهناز، امیر، دوستِ صمیمی محمّد است و از آن طرف، خواهر محمّد، زری، هم دوستِ صمیمیِ مهناز. روزی از روزها، مادر محمّد و زری از مهنازِ نوجوان خواستگاری می‌کند. خانواده‌ی مهناز بله را می‌گویند و این دو پرنده‌ی عاشق عقد می‌کنند و قرار بر این می‌شود که عروسی بماند برای وقتی که مهناز دیپلم بگیرد و محمد هم درس و دانش‌گاهش تمام شود. در این مدّت، محمّد وَرِ دلِ مهناز و توی خانه‌ی آن‌ها زندگی می‌کند، خیلی پاک و پاستوریزه. بعد؟ کم‌کم، مهناز با دوستان مشترکِ امیر و محمّد آشنا می‌شود که یک خواهر و برادر دیگرند، ثریا و جواد. البته، … یعنی من الان بگویم که امیر عاشق ثریاست و از آن طرف، مهناز از توجّه محمّد به ثریا دل‌خور است و از سر حسادت، هی بهانه جور می‌کند برای بگومگو؟ بی‌خیال. این‌قدر حالت تهوع‌ام نسبت به کتاب که خدا می‌داند.

قبول، همه‌ی حرف‌های نازی صفوی در آن گفت‌وگویش با علیخانی درست. ملّتی هستند که عاشقِ دالان بهشت‌اند، عاشق برزخ امّا بهشت. این کتاب‌‌ها را می‌خرند و می‌خوانند و گریه می‌کنند و با آن‌ها عاشق می‌شوند و بعد، توصیه می‌کنند به این و آن که اگر می‌خواهی رُمانِ خوب بخوانی، فقط کتاب‌های نازی صفوی. پسندِ من یکی که نبود و خیال نمی‌کنم کسی با خواندنِ این دو کتاب دچار ارتقای فرهنگی شود. من برای هیچی متأثر نشدم و اگر مجبور نبودم هزار سالِ دیگر هم ذهن‌ام را پُرگویی‌های الکیِ نازی صفوی مشغول نمی‌کردم و این دو کتاب را نمی‌خواندم، یکی از آن یکی حوصله‌سوزتر.

بهار برایم کاموا بیاور یکی از پیشنهادهای سالِ قبل‌ام بود که درباره‌ی ماجرای رُمان و لذّتِ خواندنش هم در این‌جا حرف زده‌ام. به‌علاوه‌ی این‌که این رُمان نامزدِ آخرین دوره‌ی جایزه‌ی گلشیری هم شد. اگر هوس کردید کتاب مریم حسینیان را بخرید باید قدم‌رنجه کنید و بروید تا غرفه‌ی کتاب‌سرای تندیس در شبستانِ مصلّا.

***

استخوان‌های دوست‌داشتنی یکی از دوست‌داشتنی‌ترین کتاب‌هایی بود که سالِ قبل خواندم. یک ماجرایی هم پیوست شده به این کتاب که خودم دوستش دارم و حسِ خوبی به من می‌دهد. آخر، رُمان آلیس زیبولد را از میانِ کتاب‌های دست دوّم کتاب‌فروشی اگر پیدا کرده بودم، فروردینِ نود. بعد، فهمیدم کتاب برای صمیمی‌ترین دوستِ سابق‌ام بوده که آن را امانت گذاشته بود برای فروش. این رُمان را انتشارات مروارید چاپ کرده است. طبیعتن، برای تهیّه‌ی آن از نمایش‌گاه کتاب باید به غرفه‌ی مروارید سر بزنید.

:: پارسال، درباره‌ی لذّتِ کشف ناشران کوچک در نمایش‌گاه نوشته بودم. گفته بودم یک‌سری به غرفه‌ی نشر آموت بزنید. این عکس کارنامه‌ی کتاب‌های این ناشر را نشان می‌دهد که در نمایش‌گاه پارسال ارائه کرده بود. این عکس هم کارنامه‌ی کتاب‌های امسال نشر آموت است. تعداد کتاب‌های آموت تقریبن سه‌برابر شده است. یوسف علیخانی برای جان گرفتنِ آموت خیلی تلاش کرده/می‌کند؛ هم توی فضای مجازی و هم در دنیای واقعی. وب‌سایت آموت مرتّب به‌روز می‌شود. فروش اینترنتی دارد. نشست‌های نقد و بررسی برگزار می‌کند و …. برای همین اگر بخواهید اطلاعاتی درباره‌ی کتاب‌های این ناشر به‌دست آوردید کافی‌ست چند دقیقه توی وب‌سایت آموت و یا تادانه جست‌وجو کنید.

:: برای بازدید از غرفه‌ی آموت در نمایش‌گاه باید به شبستان، ردیف ۳۲ غرفه‌ی ۳۰ بروید. علیخانی برای روزهای نمایش‌گاه برنامه‌‌ی ویژه‌ای را هم تدارک دیده که اسمش را گذاشته جشن امضاء کتاب. توی این جشن، هر روز (صبح و بعدازظهر) دو یا سه نویسنده‌ای که کتاب‌های‌شان تسط آموت چاپ شده در غرفه‌ حضور خواهند داشت. جدول برنامه‌ی این جشن را می‌توانید این‌جا ببینید.

:: توی فهرستِ کتاب‌های آموت توجّه شما را جلب می‌کنم به
۱٫ مجموعه کتاب‌های آقای عبدالرحمان عمادی که پژوهش‌هایی درباره‌ی مردم‌شناسی و ایران‌شناسی است.
۲٫ قدم‌بخیر و اژدهاکشان و عروس بید که تحت‌عنوان سه‌گانه‌ی یوسف علیخانی با شکل و شمایل جدید چاپ شده‌اند.
۳٫ باغِ اناری، معجون عشق و کُت زوک؛ کتاب‌هایی که از خواندنِ آن‌ها لذّت بُرده‌ام. اوّلی و سوّمی مجموعه‌داستان هستند، با این فرق که داستان‌های کُت زوک طنز هستند. آموت کتاب دیگری هم از این نویسنده منتشر کرده به نام آل که نخوانده‌ام و خاطره‌ی خوبِ خواندنِ کُت زوک، باعث می‌شود که آل را بخرم. معجون عشق هم مجموعه‌ی گفت‌وگوهای علیخانی است با نویسنده‌های رُمان‌های عامه‌پسند.
۴٫ سوگ مغان نوشته‌ی محمّدعلی علومی. کتاب را نخوانده‌ام، امّا این‌قدر درباره‌اش تعریف کرده‌اند، که فکر می‌کنم نمی‌توانم نخرم!
۵٫ و امّا کتاب نیست سروده‌ی علیرضا روشن ملقب به مشهورترین شاعر گوگل‌ریدر فارسی.

علیرضا روشن یکی از پُرفالوئرترین کاربرهای گوگل‌ریدر است. بازتابِ لایکی‌/کامنتی/ری‌شِری‌ انتشارِ شعرهایش نشان می‌دهد که محبوب است. امیدوارم همه‌ی نسخه‌های این کتابش (مگر از دوهزار نسخه بیش‌تر است؟) در سه روز اوّل نمایش‌گاه به فروش برود تا یوسف علیخانی دیگر کتاب‌هایی مثل «ترنّم‌ شالیزار» را چاپ نکند و مطمئن بشود که کتابِ شعرِ خوب مخاطب دارد.
به‌عنوان یک مخاطب، از محسن بنی‌فاطمه هم تشکّر می‌کنم که هستِ کتاب نیست به او مدیون است.

داستان کوتاه و رُمان
۱۳۷۸ – نیمه غایب (نشر چشمه) چاپ پانزدهم این رُمان در سال ۱۳۸۷ منتشر شد و بعد از آن دیگر مجوز تجدید چاپ نگرفت.
۱۳۸۰- ب‍اد در م‍وه‍ای‍م‌ (انتشارات ن‍ی‍ل‍وف‍ر) ؟ اطلاعاتی درباره‌ی این کتاب پیدا نکردم. شاید اصلن چاپ نشده، و شاید‌های دیگر …
۱۳۸۲ – ویران می‌آیی (نشر چشمه) تا سال ۸۷ چهاربار چاپ شده است.
۱۳۸۳ – با گارد باز (نشر چشمه) این کتاب به چاپ سوم رسیده است.
۱۳۸۵ – سمت تاریک کلمات (نشر چشمه)
۱۳۸۸ – شمایل تاریک کاخ‌ها (نشر چشمه) چاپ دوم این کتاب در نمایش‌گاه کتاب امسال عرضه می‌شود.
۱۳۹۰ – لب ‌بر ت‍ی‍غ (نشر چ‍ش‍م‍ه‏‫) جدید این رُمان از سال ۸۴ آماده‌ی انتشار و منتظر دریافت مجوز بود.
آینده – دود (نشر چشمه) مشخصات این کتاب توی سایت کتاب‌خانه ملّی ثبت شده است و احتمالن باید منتظر باشیم تا به‌زودی/به‌دیری چاپ شود.

درباره‌ی داستان‌نویسی
۱۳۸۰ – همخوانی کاتبان (نشر دیگر) این کتاب مجموعه‌ مقالاتی در‌باره‌ی آثار هوشنگ گلشیری است.
۱۳۸۳ – ده جستار داستان‌نویسی (نشر چشمه)
۱۳۸۶ – جادوهای داستان: چهار جستار داستان‌نویسی (نشر چشمه)
۱۳۹۰ – یک شیوه برای رُمان‌نویسی (نشر چشمه) جدید

مجموعه شعر
۱۳۸۸ – سیاهه‌ی من (نشر چشمه)
آینده – آداب خداحافظی (نشر چشمه‏‫) توضیحی را که درباره‌ی کتاب دود نوشته‌ام، دوباره بخوانید.

کودکان و نوجوانان

۱۳۶۹ – پ‍س‍ران‌ ده‍ک‍ده‌ (انتشارات س‍روش‌) این کتاب با نام «حسین مسیحی» چاپ شد.
۱۳۷۳ – اف‍س‍ان‍ه‌ و ش‍ب‌ طولان‍ی‌ (انتشارات ک‍ان‍ون‌ پ‍رورش‌ف‍ک‍ری‌ ک‍ودک‍ان ‌و ن‍وج‍وان‍ان‌) این کتاب به چاپ دوم رسید.

گرنیکا (لینک به ویکی‌پدیا) نام تابلوی تن به مهاجرت سپردۀ پیکاسوست؛ تابلویی که پیکاسو از آنِ اسپانیا می‌دانستش. اگر رهایی را باز می‌یافت. زندگی سیما، قهرمان رمان گرنیکا، بی‌شباهت به سرنوشت تابلوی گرنیکا نیست. تابلویی در مذمّت جنگ، اما برخاسته از جنگ و الهام گرفته از سرنوشت شهری که نخستین شهر یکپارچه بمباران شدۀ تاریخ است. سیما نمی‌داند آنچه پیش رو دارد دروغ است. رؤیاست. خیال است یا داستانی است جانشین دروغ، رؤیا، خیال یا داستانی دیگر. چنین سرنوشتی چه می‌تواند باشد جز عشق؟ و باز تسلط بر چنین سرنوشتی چه راهی می‌تواند داشته باشد جز بازیافتن رهایی؟”*

در پشت جلدِ کتاب، این‌طوری* نوشته شده است. امّا، آیا واقعاً بعد از خواندنِ گرنیکا چنین برداشتی در ذهن خواننده شکل می‌گیرد؟ من می‌گویم نه! به نظر من، اگر چنین قصد و منظوری دارد داستانِ خانوم توانگر، ایشان می‌بایست این همه را طوری در لایه‌های پنهانی به خوردِ مخاطب می‌داد که لازم نباشد این‌چنین توضیح دادنِ علنی که خواننده به زور! شیرفهمِ اصلِ اصلیِ داستان بشود!

گرنیکا یک رُمان کوتاه است با ۹ بخش فرعی‌تر که بعضاً عناوینِ ناجالبی دارند؛ مثل دوستان مکاتبه‌ای، خانه، چرا نامه می‌نویسید؟، داری اعصابم را خرد می‌کنی، یار کاغذی، خودت نیستی، تلفن تو را می‌خواهد، داری بیرونم می‌کنی؟ و سرزمین دیگران.

این رُمان دربارۀ سیما، دانشجوی زبان انگلیسیِ ساکن در شیراز است که نامه می‌نویسد به نویسنده‌ای در تهران و در این میان، بارقه‌هایی از عشق در زندگی دختر پیدا می‌شود. در این بستر یکسری شخصیّت‌های دیگر با زندگی‌های دیگر نیز حضور دارند که مربوط و نامربوط هستند به سیما.

با توجّه به تجربۀ عشق و یار کاغذی در نوجوانی خودم، این داستان را دور از واقع می‌بینم. در من که همذات‌پنداری خاصی حاصل نیامد با وجود چنین تجربه‌ای. البته، وقتی که از مشخصات (لینک به ویکی‌پدیا) نویسندۀ اثر باخبر شدم که بی‌شباهت نیست به خصوصیاتِ سیمای رُمانِ گرنیکا با خودم گفتم شاید خانوم توانگر نیز برای نوشتن داستان‌شان از تجربه‌ای یا ماجرایی واقعی الهام گرفته‌اند و شخصیّتی چون سیما هم وجود خارجی دارد لابُد! حتّا اگر خوشامدِ من نباشد و این‌قدر غیرجذّاب و نادوست‌داشتنی.

منتها، دربارۀ جایزۀ کتاب مهرگان!!! عاجزاً خواهشمندم مسئولانِ امر ادبیات در فقرۀ معیارهای سنجش و انتخاب رُمان و کتاب برگزیده تجدیدنظر کنند! گرنیکا رُمان بدی نیست. دست بالایش این است که یک داستان معمولی است. همین. جایزه که می‌دهید به کتابی و بعد، کلّی به‌به و چه‌چه راه می‌اندازید پشت بندِ انتشار داستان، نمی‌گویید آدم کتاب را می‌خرد، می‌خواند، داستان چنگی به دل نمی‌زند. بعد می‌بیند یک‌صدم آن تحسین و تمجید هم واقعی نبوده و کلّی احساس غبن می‌کند خواننده! یک‌طوری که اوّلین عکس‌العمل‌اش بعد از تمام شدن کتاب این است که نگاه کند به پشت جلد کتاب، ببیند چقدر ضرر کرده بابت خریدن چنین کتابی! (برای من چنین حالتی پیش آمد متأسفانه!)

گرنیکا، از آن کتاب‌هایی نیست که شما بتوانید از لابه‌لای حرف و گفتِ داستان، جمله بیرون بکشید برای نوشتن گوشۀ دفتر و یا به خاطر سپردن. منتها، من به چندین جمله اشاره می‌کنم که می‌شد بهتر نوشت آنها را و با دقت و ظرافت بیشتری؛

:: سیما سیروس را برای اوّلین بار می‌دید. ص ۲۵

:: کتاب سرگرم‌کننده‌ای بود اما خیلی مرا به فکر فرو نبرد. از عشق در آن خبری نبود. ص ۵۲

:: ترس از معمولی از آب درآمدنش ص ۶۱

:: با صورت کج متبسم داشت تماشایش می‌کرد. ص ۸۶

:: سیما گردن کشید تا شاید صورتش را ببیند، اما بی‌فایده. ص ۸۶

:: کنار اجاق برای پیتزا سوسیس و فلفل سبز و قارچ خرد می‌کرد. ص ۱۰۱

:: سیما، روی زمین. کنار رختخواب سونیا نشست. ص ۱۰۲

:: بین اسباب‌بازی‌ها، در کمد، نویِ نو افتاده بود و پسر باش بازی نمی‌کرد. تا این که یک شب که پسر اسباب‌بازی موقع خوابش را گم کرده بود، مادرش، خرگوش مخملی را توی بغل او انداخت. ص ۱۰۳

:: داشت گلوله گلوله اشک می‌ریخت، یکی از گلوله‌ها تبدیل به گلی شد و از توی گل هم یک پری بیرون آمد. ص ۱۰۴

:: یکیشان خال‌های قهوه‌ای داشت و عین خرگوشی بود که زمانی باش توی تخت می‌خوابید.** ص ۱۰۴

:: لباس‌هایش، بی‌حوصله، بر چوب‌تختی سیما آویزان بود. ص ۱۰۹

:: طهماسب پایدار برایش راه را باز کرد. ص ۱۱۶

گاهی، همین نکته‌های جزئی کوچک، خاطر خواننده را اذیّت می‌کند؛ مثلن همین استفاده از “باش” به جای ” با او “در میانۀ دیالوگی** که خیال نمی‌کنم عامیانه نوشته شده باشد!

گرنیکا

گرنیکا

نوشتۀ فرشته توانگر (لینک به وبلاگ) تهران؛ انتشارات ققنوس. ۱۳۸۳، ۱۲۷ صفحه، قیمت ۱۰۰۰ تومان