چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

:: در حاشیه‌ی اعتراض وزیر ارشاد به سوال‌پراکنی مجری تلویزیون و نظرات کاربران

مجری از عمو ارشاد سؤال می‌کنه: روز اوّل نمایشگاه چطور بود؟ عمو ارشاد صمیمانه جواب می‌ده: برداشت من این است که همین امروز، آثار رضایت نسبی در بین بازدیدکنندگان وجود داشته است. مجری موذیانه ادامه می‌ده: آیا امروز خودتان به نمایشگاه رفتید؟ عمو صادقانه می‌گه: نخیر، امّا ارتباط مستمر داشتم و گزارش‌هایی که گرفتم این موارد را به من انتقال داد.

اون وقت ملّتِ مرفه بی‌درد هی گلایه می‌کنن که چی؟ خب، اگه وضعیت پارکینگ مناسب نیست، با مترو که راحت‌تر می‌شه رفت مصلا. گیرم، میزان امید به زندگیش کمتر باشه ولی خب، دیگه نگرانِ ماشین‌تون نیستین. بعد هم خدایی، قصدتون فقط گیر دادنه، یعنی چی اطلاع رسانی مناسب نداشته نمایشگاه؟ خب، یه کمی خرج داره، اون پانزده تومن ناقابل رو واریز کنین به حساب خیاط، سه سوته راهنمایی‌تون می‌کنه، سرگردونم نمی‌شین. کور بشوم اگه دروغ بگم!! بعد، شما که می‌گین عمو ارشاد مثل مردم عادی وارد نمایشگاه بشه و نماز ظهر رو هم توی نمازخونه‌ی اونجا بخونه! حواستون هست دارین چی می‌گین؟ یعنی چی؟ حتمن انتظار دارین عمو ارشادی از سرویس‌های بهداشتی هم استفاده کنن تا بفهمن شما چی می‌کشی؟ ضمنن اینکه قیمت اغذیه‌فروشی‌های داخل نمایشگاه بالاست، مگه کوچه‌ی پرزیدنت رو ازتون گرفتن؟

:: بر اساس پست‌هایی از این دستِ خانوم ییلاق ذهن با تشکر از پرزیدنت وقت!!

دیدگاه خود را ارسال کنید