چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

خواب دیده ام دوباره. خوابی شیرین و تلخ. اشیاء و آدم ها وضوح عجیبی داشتند. روشن تر از حقیقت. چشم باز می کنم. نور از من می گذرد. داستان ِ خواب بلندی را که دیده ام با خودم مرور می کنم. از بازی با ته مانده های خواب هایم لذت می برم. فریم فریم تماشا می کنم و گاهی استوپ و زوم و تکرار و اسلو موشن و فست موشن. به زندگی ام نمی آید. اما، پای ثابت خواب هایم است؛ در خواب به دیدارش می شتابم، در کنارش پهلو می گیرم، آرام می شوم.

۴ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. کابینه وبلاگستان(رییس جمهور) در 08/08/05 گفت:

    این رییس جمهور دارای رزولیشن فوق العاده بالایی بوده و دوستدار هنرمندان نیز هم هستفقط یه مسئله ای می مونه :
    از این خواب های عجیب و غریب برای کابینه ی ما نبینید لطفا….
    اگر قرار است خواب ببینید لطفا همه اش شیرین باشد …..
    در ضمن پیشنهاد می کنم به جای طرفداری از طلاق و رهایی زنان از قید و بند شوووووووووووووووووهر با وزیر امور فرهنگی و اجتماعی زنان کابینه ما که مشاور اینجانب نیز می باشد گفتگویی داشته باشید

  2. خیاط در 08/08/05 گفت:

    دریاره این خوابهات یادت باشه یه صحبتی بکنیم

  3. علی در 08/08/05 گفت:

    در خیالی نامشان و ننگشان … در خیالی صلحشان و جنگشان … سلام … خواب و خیالیم … همین! …

  4. فرشته در 08/08/05 گفت:

    سلام.رویا جون.من الان رانشکده ام و اقا… که دیروز بهش گفته بودم فردا لطف کن و اون ساعتی که من میام باش,و گفته بود باشه حتمن هستم اصلن تو کی اومدی که من نبودم و….. باز هم نبود. به تو گفتم چون درد منو میفهمی…اخه هفته پیش اگه یا
    دت باشه همین اتفاق افتاده بود.حالا خیلی ناراحتم…

دیدگاه خود را ارسال کنید