همهی دختران باید
شعری داشته باشند، که برای آنان نوشته شده باشد.
حتّا اگر لازم باشد برای این کار
آسمان به زمین بیاید.*
*
ریچارد براتیگان در جایی گفته است:”من شعر گفتن را خیلی دوست دارم، امّا مانند یک رابطهی عاطفی پردردسر که در نهایت به یک ازدواج خوب منتهی میشود، من و شعر هم خیلی طول کشید تا همدیگر را شناختیم. من هفت سال شعر گفتم تا یاد بگیرم چهطور یک جملهی درست بنویسم. من آرزو داشتم داستان و رمان بنویسم و تا وقتی نمیتوانستم درست یک جمله بنویسم، نمیتوانستم رمان هم بنویسم… یک روز در بیست و شش سالگی، ناگهان متوجه شدم که میتوانم جمله بنویسم. به این ترتیب اوّلین رمانم صید قزلآلا در آمریکا را نوشتم و از پس آن سه رمان دیگر هم خلق کردم.”**
دری لولا شده به فراموشی مجموعهای است از شعرهای این آقای ریچارد خانِ براتیگان که به فارسی ترجمه شده است و البته انگاری با کلّی ایراد و اشکال! با این وجود، ما که علاقمند شدیم به این آقای ریچارد و شعرهایش. میتوانیم آرزو کنیم یه مترجم کاردست پیدا بشه و یه ترجمهی مقبول ارائه بده یا اینکه بجنبیم و این زبان لعنتی رو به جایی برسونیم که بتونیم شعر بخونیم دستکم.
خانوم یگانه وصالی (مترجم این کتاب) شعرها رو به دلخواه از اینجا و اینجا انتخاب کردند. نمونههایی از شعرهای ترجمه شدهی ایشون رو میتونین در اینجا و اینجا بخونین.
دری لولا شده به فراموشی مجموعه شعر
ریچارد براتیگان، ترجمهی یگانه وصالی، ویراستار احمد پوری، تهران:نشر چشمه، ۱۳۸۶، ۹۳ صفحه، قیمت ۱۴۰۰ تومان
*دری لولا شده به فراموشی،ص ۳۱
** همان، ص ۱۰
م در 08/08/05 گفت:
سلام
یه حس خوب یه حس تازگی یه حس زیبا و رویایی
به خاطر همه این حسهایی که به من و بقیه دادی ازت ممنونم
دوستدار شما : م
سیدعلی در 08/08/05 گفت:
نوشتههای براتیگان رو نمی شه توی هیچ ژانری جا داد!
باز شعرهاش ممکنه بشه، ولی داستان هاش؟ واقعا داستان هستن؟
تازگی ها ازش کتاب اتوبوس پیر رو خوندم، مجموعه داستان بود. جالب بود و البته صید قزلآلا در امریکا که جالب تر بود.
اما با جمله اول موافقم به شرطی که اصلاحش کنه!
همه باید شعری داشته باشند که برایشان گفته شده باشد.