چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

الف

بچّه در ابتدای تولّد و زندگی‌اش از نظر عقلی و منطقی تعطیل است. یعنی همه‌ی فعل و عمل‌اَش محدود می‌شود به یک‌سری بازتاب‌های غریزی مثلن یکی‌اش مکیدن.

بعد، بچّه پیشرفت می‌کند و ملتفت می‌شود که بدن دارد. دست دارد. پا دارد و اینها. بلد می‌شود دست خودش را جلو بیاورد، عروسک‌اَش را می‌گیرد و می‌آورد جلوی چشم‌اَش و کم‌کم ملتفت می‌شود غیر از خودش و بدن‌اَش، یک چیزهای دیگری نیز در دنیای پیرامون‌اَش یافت می‌شود!

بعدتر هم یک فعل و رفتارهای تازه‌تری را یاد می‌گیرد. فرض کنید اسباب‌بازی بچّه‌تان را (در ۱۸ ماهگی‌اَش) گذاشته‌اید پشت یک نرده‌ی فلزی، خب یک بچّه‌ی ۱۸ ماهه یکی دو درجه بیشتر از بچّه‌ی نه ماه حالی‌اَش می‌شود. پس، دیگر این‌طوری نیست که وقتی ببیند عروسک در دسترس‌اَش نیست، بی‌خیال شود. بلکه حالا بچّه می‌فهمد که می‌تواند مثلن با یک چوب باریک، عروسک‌اَش را از پشت نرده‌های فلزی نجات دهد.

یا اگر شما بچّه را بگذارید کنار یکی از سَر‌های سفره‌ای و ظرف غذا را هم به خیال خودتان، گذاشته باشید آن سَر ِ دیگر سفره، تا دست بچّه بهش نرسد! چنین ترفندی دربره‌ی یک بچّه‌ی نه ماهه جواب می‌دهد منتها، بچّه‌ی ۱۸ ماهه اینقدر عقل دارد که راه‌حلی کشف کند برای دست یازیدن به ظرف غذا. چی کار می‌کند؟ سفره‌ را چنگ می‌زند و می‌کشد تا ظرف را به خودش نزدیک کند.

این روند همین‌طور یواش یواش ادامه دارد …

ب

چرا بچّه باید در هفت سالگی به مدرسه برود؟

ژان پیاژه معتقده که مغز و منطق و عقل بچّه پیش از هفت سالگی هنوز توانایی ردیف کردن و طبقه‌بندی کردن را ندارد. یعنی، معدود بچّه‌های زیر هفت سالی پیدا می‌شوند که بتوانند مثلن یک‌سری اشیاء را به ترتیب اندازه، حجم، رنگ و … ردیف یا طبقه‌بندی کنند.

بعد هم، بچّه‌ی زیر هفت سال فاقد «نگهداری ذهنی» است. نگهداری ذهنی یعنی رسیدن به سطح عدم تغییر یا ثبات کمی اجسام و خصوصیت‌های فیزیکی و هندسی آنها. این یعنی چی؟ مثلن شما یه خمیر گلوله‌ای شکل رو به یه بچّه‌ی زیر هفت سال نشون بدین، بعد هم اون خمیر را صاف کنین و از بچّه بپرسین کدوم‌اَش بیشتره؟ خمیر گلوله‌ای یا خمیر پهن‌شده؟ فکر می‌کنین چه جوابی می‌ده؟ می‌تونین امتحان کنین. بچّه‌ی هفت سال به بالا امّا دیگه می‌تونه درک کنه مقدار خمیر گلوله‌ای و پهن یکی است.

یه مثال دیگه، شما دو تا لیوان بردارین، یکی بلند و باریک باشه و یکی کوتاه و پهن. یه مقدار آب بریزین توی لیوان بلند، و بعد آب رو از لیوان بلند و باریک به لیوان کوتاه و پهن منتقل کنین. اون وقت از بچّه بپرسین آبِ کدوم لیوان بیشتر بود؟ بچّه‌ی زیر هفت سال می‌گه آب ِ لیوان بلند و باریک بیشتر بوده. یعنی نمی‌تونه درک کنه که در مقدار آب به دلیل عوض شدن ظرف تغییری به وجود نیومده.

یه مثال دیگه، دو تو چوب هم‌اندازه بردارین و کنار هم به شکل موازی قرار بدین. اون وقت بذارین سر چوبِ سمتِ راستی، بالاتر از چوبِ سمتِ چپی باشه و از بچّه بپرسین کدوم بلندتره؟ روی بچّه‌های زیر هفت سال امتحان کنین، نتیجه‌اش خیلی بامزه است.

این توانایی درک اندازه و حجم و شکل و اینها می‌شود «نگهداری ذهنی» که آدم بعد از هفت سالگی  واجدش می‌شود.

علاوه بر این، از نظر اخلاقی هم، بچّه تا قبل از هفت سالگی به شدّت خودمختار است و خودرأی. ولی، بعد از هفت سالگی کم‌کم حرف‌شنو می‌شود.

نکته‌ی آخر هم مربوط می‌شود به مسائل جنسی. از هفت سالگی به بعد، یه‌جور بی‌تفاوتی در بچّه به وجود می‌آد نسبت به مسائل جنسی. درحالی‌که تا قبل از این سن، بچّه خیلی علاقه داره و  تمرکز می‌کنه بر مسائل و اندام‌های جنسی خودش و پدر و مادرش و دیگران. «فروید» اسم این دوران رو گذاشته دوران «رکود و نهفتگی» که تا دوره‌ی نوجوانی و بلوغ ادامه داره.  خب، ذهن بچّه در هفت سالگی خیلی راحت‌تر می‌تونه تمرکز کنه بر روی درس و کتاب و مدرسه.

پ

۱۱ تا ۱۵ سالگی و نوجوانی و بلوغ و اینها

+ ای هفت سالگی

۲ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. آرزو در 08/09/05 گفت:

    سلام دوست جان
    حدس می زدم کار اردشیر رستمی باشد
    فرهاد جعفری که خیلی گله مند بود که طرح روی جلد کتابش (کافه پیانو) که کار آقای رستمی بود، هیچ ربطی به کتاب نداشت. حداقل این کتاب کمی طرح جلدش مرتبط بود.

    راستی این ۷ در مورد سن و سال هم گویی مقدس و عجیبه ها!

    در باب مقدس و شگفت بودن‌اَش که شکی نیست

  2. فاطمه در 08/09/05 گفت:

    می‌نویسم بخوان مرا…

    خدا شاهده ما هم همین کار رو می‌کنیم

دیدگاه خود را ارسال کنید