چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

دست‌آخر، همه‌ی فهرستِ خریدِ من از نمایش‌گاه کتابِ امسال شد همین هفت کتاب (۱- حقیقت و زیبایی: درس‌های فلسفه‌ی هنر /  ۲- ساختار و تأویل متن /  ۳ و ۴- تاریخ تئاتر جهان ۱ و ۲ / ۵- تاریخ هنر / ۶- نقد ادبی / ۷- تاریخ بیهقی) که در مجموع می‌‌کند به عبارتی هفتاد و هفت هزار و نمی‌دانم چند تومان و من این‌قدر پول ندارم. ناگزیر، با ذوقِ بسیااااار تن‌ها از خدماتِ ویژه‌ی خانوم کوانتومی استفاده می‌کنم! و به شکلی عیان حسادت می‌ورزم به تمام جامعه‌ی ثروت‌مندانِ این مرز و بوم.

۲ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. sara در 09/05/05 گفت:

    واقعا که ناگزیر شدی با من بیای نمایشگاه. فکر کردم دوست داری با هم بریم. من الان دارم گریه می کنم ها.

  2. چهار ستاره مانده به صبح در 09/05/05 گفت:

    چی می‌گی سارااااااااا؟ من توی برنامه‌ی خودم بود، حتمن با شما و آرزو قرار بذارم. قبل از این‌که بخونم کامنت شما رو. می‌خواستم بزنگم بهت که قرار هماهنگ کنیم که دیشب پی سی درست شد. منظورم از ناگزیری، کتاب نخریدن بود فقط. عجب‌آ. نه گریه. ما که علاقه داریم بهتون شدید :* دوست هم دارم ببینمت بعد از این همه وقت

دیدگاه خود را ارسال کنید