# در تمام آیات و احادیثی که مسائل اجتماعی و صف و جبهه و جهتگیری اجتماعی مطرح است، خدا درست معادل مردم است، یعنی در ردیف و صف مردم قرار دارد. اوّلین کلمهای که قرآن با آن آغاز میشود، " الله " است و آخرین کلمهای که این کتاب با آن تمام میشود کلمه "الناس" است؛ و مخاطب همواره در این کتاب "الناس" است.
# از لحاظ جایگاه و جهت و صف اجتماعی، "الله" و "ناس" در ردیف هم و در صف هم هستند؛ بهطوری که همهی آیاتی که مربوط به مسائل اجتماعی و اقتصادی و زندگی بشری است، هرجا که کلمهی "الله" آمده میتوان به جای آن کلمهی " الناس" گذاشت و هرجا که کلمهی "الناس" آمده در جای آن نیز میتوان کلمهی " الله " قرار داد.
# قرآن کتاب خواندن و اندیشیدن و فهمیدن و روشن شدن و راه یافتن و برخاستن و عمل کردن است. قرآن کتاب اندیشه و آزادی و عادلت و قدرت است. قرآن کتابی است که با نام “خدا “ آغاز میشود و با نام “ مردم” پایان مییابد! نام بیش از هفتاد سورهاش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از سی سورهاش از پدیدههای مادی و تنها دو سورهاش از عبادات، آن هم حج و نماز! کتابی که شمارهی آیات جهادش با آیات عبادتش قابل مقایسه نیست، کتابی است که نخستین پیامش خواندن است و افتخار خدایش به تعلیم! تعلیم انسان با “ قلم “!
# جبر یعنی پذیرش آنچه هست و آنچه پیش میآید. در صورتیکه اصحاب پیغمبر را میبینیم که برای هر لحظهی خود، مسئولیّت اجتماعی قائلاند.
# راه رستگاری در آخرت، رستگاری در دنیا است و راه بهشت اسلام از آزادی و بیداری و عزّت و دانش مسلمین میگذرد و هر که در اینجا ذلیل بمیرد، آنجا نیز ذلیل برمیخیزد و هر که اینجا کور است، آنجا نیز کور خواهد بود.
# امروز هم هر کسی بخواهد بهراستی از علی پیروی کند تنها میماند.
به نقل از کتاب مذهب علیه مذهب نوشتهی علی شریعتی