«تو مدرسه سر ما رو کلاه گذاشتن و وقت و جوونیمون رو ازمون گرفتن. ما نه معلم به معنی واقعی کلمه داشتیم و نه راهنما. یه مشت کارمند بودن که میاومدن درس میدادن. تازه کارمندای خوبی هم نبودن.»
کورت توخولسکی (Kurt Tucholsky)
شروع یک رؤیای نو
«تو مدرسه سر ما رو کلاه گذاشتن و وقت و جوونیمون رو ازمون گرفتن. ما نه معلم به معنی واقعی کلمه داشتیم و نه راهنما. یه مشت کارمند بودن که میاومدن درس میدادن. تازه کارمندای خوبی هم نبودن.»
کورت توخولسکی (Kurt Tucholsky)
حضرت علی علیهالسلام؛ «به آن چیزی که ناامیدی و امید نداری، امیدوارتر باش از آنچه به آن امید داری. زیرا، موسی رفت برای خانوادهاش آتش تهیه کند، خداوند با او سخن گفت. ملکهی سبا نزد سلیمان رفت تا بر سر کفر با او مصالحه کند، مسلمان بازگشت و ساحران فرعون رفتند موسی را شکست بدهند، به او مؤمن شدند.»
amir در 10/11/28 گفت:
تازه یه چیزایی هم می گفتن که الان نمی تونم بگم