دستهایی که کمک میکنند مقدّستر از لبهاییست که دعا میخوانند.
در راستای این فراخوان محضِ یاری؛ دوستِ خوبام محمّد همّت کرد و واسطه شد برای جمعآوری هدیههای عدّهای از آدمهای خوب شهر و در نتیجه، دو قفسهی دیگر برای کتابخانهی مؤسسهی حمایتی خانهی مهر خریداری شد.
داخل پرانتز؛ خانهی مهر یک مؤسسهی غیرانتفاعی و غیردولتی است که در راستای تحقق مادهی بیست و هشتمِ پیماننامهی حقوق کودک مبنی بر اینکه «آموزش حق همهی کودکان است.» تلاش میکند تا شرایط و امکاناتِ آموزشی و حرفهآموزی را برای بچّههای کار و خیابان فراهم کند.
خواستم از این تریبون استفاده کنم برای تشکّرِ دوباره از محمّد و دوستهای مهربانش، و بگویم اگر کسی دوست دارد در اجرای باقی برنامه مشارکت کند هنوز دیر نشده است.
ما فکر کردیم برای هفتهی کتاب و کتابخوانی (۲۴ آبانماه) برای بچّههای خانهی مهر «جشن کتاب» برگزار کنیم؛ کیک بخریم با میوه و هدیههایی برای بچّهها؛ کتاب و اسباببازی و …. کتابها را تهیّه کردهایم و حالا مانده است هزینهی خوردنیجات و البته، اسباببازی که میتواند نو هم نباشد، در حد نو کفایت میکند.
راستی، اگر نویسندهای/شاعری را هم میشناسید که بتواند در این جشن حضور داشته باشد خُب، خبرش کنید.
اگر کسی دوست داشت کمک کند به من نامه بنویسد؛inja.four.star at gmail.com
+ وبسایت مؤسسهی حمایتی خانهی مهر کودکان
+ روز جهانی کودک با بچّههای کار و خیابان
+ هماکنون، نیازمند یاری سبزتان هستیم
* مصرعی از شعری از فریدون مشیری
کلبه دنج در 10/11/06 گفت:
سلام
احسنت به شما و دوستان خوبتان.
باز گلی به گوشه جمال شما ها که همت می کنید و واقعا از این کارها انجام می دهید. ما هم می نشینیم همه ش حرفش را می زنیم. خودم را عرض می کنم ها.
یعنی می خواهم بگویم تا من مشغول حرف زدن و علافی کردنم هستم، شما واقعا آستین بالا می زنید و مشغول کار می شوید.
دست مریزاد
کلبه دنج در 10/11/06 گفت:
بعد، من دلم می خواهد اما نمی دانم این برنامه ضرب الاجلی است یا نه. یعنی محدودیت زمانی دارید؟ اگر اینطور باشد که به نظرم نمی رسم. اما اگر تا چند هفته دیگر هم هنوز به پا باشد، دوست دارم اگر کاری از دستم برمی آید انجام دهم.
چهار ستاره مانده به صبح در 10/11/06 گفت:
@ کلبهی دنج
سلام
شما محبت دارید و ممنونم از مهربانیتان.
«جشن کتاب» اولین برنامهی ما در مؤسسه است و درواقع افتتاحیهی کتابخانه که میخواهیم در هفتهی کتاب (هفتهی آخر آبان) برگزار کنیم.
برنامههای آینده هم داریم و خوشحال میشویم از همراهی شما
پ.ن)؛ بعد من اینقدر جدی نوشتم خودم هم خندهام گرفت :))