چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

جشن خاکستر
رُمان نوجوان
نوشته‌ی مریم محمّدخانی
انتشارات چکه و شهر قلم

شاید اگر این سرگیجه‌ها و رؤیاهای عجیب و غریب دست از سر ماه‌نگار برمی‌داشتند، همه‌چیز بهتر می‌شد.
مگر می‌شد جریان کتاب قهوه‌ای و شباهت دخترهای توی کتاب با مادرش را فراموش کند؟ همه‌جا پر از نشانه است، نشانه‌هایی که به ماه‌نگار می‌گوید: «هی! مادرت دارد یک راز بزرگ را از تو پنهان می‌کند. رازی که زندگی هر دوی شما را عوض کرده!» و از همین‌جاست که داستان ماه‌نگار آغاز می‌شود، داستان دختر ۱۴ساله‌ای آرام که با آهو، دوست پُر شر و شور و شیطانش همراه می‌شود تا راز مادربزرگش را کشف کند.

لابُد از نوشته‌ی پشت‌جلد (منظورم همین متنِ خاکستریِ بالاست دیگر) متوجّه شده‌اید که جشن خاکستر داستانِ دختری چهارده‌ساله است به نام ماه‌نگار که با مادرش زندگی می‌کند، یک زندگیِ رازآلود. این رُمان فضایی سورئال دارد و  در آن واقعیّت و خیال، حقیقت و اساطیر در هم می‌آمیزند. فکر می‌کنم نوجوان‌ها، به‌خصوص دخترها از فضای این رُمان، ماجراهای ماه‌نگار و معمّاهای زندگیِ او لذّت ببرند.

این رُمان به‌تازگی چاپ شده است و با قیمت ۳۶۰۰ تومان در غرفه‌ی انتشارات چکه و انتشارات شهر قلم در بیست‌وپنجمین نمایش‌گاه بین‌المللی کتاب تهران (سالن ۲۳b، غرفه‌ی ۷۸) به فروش می‌رسد. لابُد بعد از نمایش‌گاه هم در کتاب‌فروشی‌های سطح شهر می‌توانید جشن خاکستر را تهیّه کنید.

۱ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. سپیده در 14/12/28 گفت:

    نباید داستان اونجا تموم میشد
    خواهش میکنم ادامشو هم بنویسید
    خواهــــــــــــــــــــــــش

دیدگاه خود را ارسال کنید