چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

باغ وحشت
رُمان نوجوان
نوشته‌ی راحیل ذبیحی
انتشارات چکه و شهر قلم

از راه باریک پشت مدرسه که افتادیم توی کوچه، وصال را دیدیم که که جلوتر از ما با چتر سیاهش تندتند می‌رفت. بی‌هوا گفتم: «بریم دنبالش ببینیم کجا می‌ره؟»
تینا و ختن که مشکل کجا برویمشان حل شده بود با هره و کره گفتند: «بریم!»
او یک‌بار هم برنگشت ما را نگاه کند. فکر کردیم مسلماً خودش را زده به کوچه‌ی علی‌چپ، چون خودمان می‌دانستیم، آن‌قدر تابلو شده‌ایم که می‌شود قابمان کرد!
از  یک‌جای مسیر، قضیه جدی شد، سه‌تاییمان دیگر ساکت شده بودیم. وصال داشت راهی را می‌رفت که برای ما خیلی آشنا بود، ولی فقط برای ما. داشت می‌رفت سمت باغ وحشت …

بعله، باغ وحشت. ماجرا چیست؟ باید رُمان را بخوانید. یک داستانِ پُرماجرای رئال که قهرمان‌های اصلی آن چندتا دخترند. از آن دخترهای نترس و شجاع که هی دنبال هیجان‌اند.

این رُمان به‌‌زودی با قیمت ۲۴۰۰ تومان از سوی انتشارات چکه و انتشارات شهر قلم چاپ خواهد شد.

۱ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. راحیل در 12/05/04 گفت:

    چه حس خوبی که کتابهامونو معرفی کردی رویا جان! :)) ولی فکر نکنم کتاب من رسیده باشه به نمایشگاه چون مجوزش دیر اومد!

دیدگاه خود را ارسال کنید