از شانسِ عزیزم، ممنونم. سوّمین کتابی هم که در هفتهی گذشته خواندم، داستانِ خوبی از آب درآمد. راستش، کتاب طرح جلدِ خوشآیندی ندارد و نویسندهاش را هم نمیشناسم. عنوان آن هم برایم جذاب نبود. دوستم سفارش کرد که بخوانمش و خب، کتاب را برداشتم و گفتم یکی دو صفحهی اول را میخوانم و یکی دو ساعتِ بعد، تمام داستان را خوانده بودم.
بهمن، شخصیّت اصلی داستان، رانندهی تاکسی است در شیراز. معتاد هم هست و کمی خلوچل. منتها هر فصل از داستان ازمنظر یکی از شخصیتها روایت میشود. بهمن شروع میکند و بعد، فردوس و حسن و ماهرخ و شخصیّتهای دیگر قصه را ادامه میدهند. ماجرا کمی مالیخولیایی است و قتل و جنایت هم دارد ولی اصلِ قصّه، قصّهی عشق است. عشقهای عجیبوغریب!
گفتم که داستان در شیراز اتفاق میافتد و زمانِ آن سالهای بعد از جنگ است. الان که به فضای داستان فکر میکنم، ذهنم پر از نم و تاریکی و سرما میشود. طبیعی است دیگر. نویسنده تلاش کرده تا یک داستان وهمآلود بنویسد و فکر میکنم موفق هم شده است. در شناسنامهی کتاب آمده که حسین قسامی متولد ۱۳۶۸ است و باید بگویم نوشتنِ همچی داستانی در چنین سنوسالی عالی است. ایکاش که طرح روی جلد کتاب بهتر بود و عنوان آن هم… آخر یک نمکدان پُر از خاک گور*؟
*انتشارات بامداد نو. قیمت ۷۰۰۰ تومان. چاپ اول ۱۳۹۴.
مسعود. م. در 15/05/29 گفت:
من هم این رمان را به تازگی خوانده ام. نثر عالی دارد و گیرایی روایتش بی نظیر است. اینطور که معلوم است حسین قسامی در عین جوانی نویسنده کارکشته ای است. طرح جلد معمولا با ناشرین است و از اینرو باید به ناشر خرده گرفت. اما من از عنوان متفاوتش و همینطور جسارت انتخاب چنین عنوانی خوشم آمد.
*
*
*
*
چهار ستاره مانده به صبح: سلام. چه خوب که دربارهی متن رمان همنظریم.
حسین قسامی در 15/05/29 گفت:
سلام وعرض ادب. لینک مطلبتان را دوستی در فیسبوک برایم فرستاد. بر خود واجب دیدم عرض ادب نمایم و سپاسگزاری کنم از اینکه نوشته ی مرا خوانده اید.
مانا باشید
*
*
*
*
چهار ستاره مانده به صبح: سلام. ممنون که این داستان را نوشتید و امیدوارم خیلی زود داستانهای بیشتر و بهتری ازتان بخوانیم. سلامت و شاد باشید.
مجتبی ب-م در 15/06/21 گفت:
طرح جلدش زیاد هم بد نیست اما با توجه به فضای داستانی ای که شما گفتید زیاد سنخیت نداره،چنان طرح جلد های وحشتناکی! از بعضی ناشران دیدیم که فکر کنم بشه این طرح رو تحمل کرد. البته بگم که وسوسه ام کردید کتاب رو رو بخونم.
بعد احتمالاً اون کتابهای پایینی مارک و پلو ، مارک و دو پلو و برگ اضافیِ منصور ضابطیان نیست؟
*
*
*
*
چهار ستاره مانده به صبح: سلام. امیدوارم از خواندنش لذت ببرید و نظرتان دربارهی داستان را هم بنویسید. از خواندنش خوشحال میشوم.
آن کتابها در عکس هم کتابهای منصور ضابطیاناند که دربارهشان اینجا نوشتهام.
فرشته رضایی در 15/07/03 گفت:
کجا گیر میاد کتابش؟ همه کتابفروشیای انقلابو گشتم نبود. واقعا بی مسولیتن بعضی ناشرا. نویسنده پدر خودشو درمیاره یه کتاب بنویسه اونوقت ناشره زورش میاد پخش کنه. کجای تهران میتونم این کتابو بخرم الان؟؟؟؟؟
چهار ستاره مانده به صبح در 15/07/04 گفت:
سلام. متأسفانه توزیع کتاب هنوز که هنوز است، سیستم بدوی دارد. شما میتوانید با
مرکز پخش کتاب ققنوس: ۶۶۴۰۸۶۴۰ و ۶۶۴۶۰۰۹۹
تماس بگیرید و کتاب را ازطریق آنها تهیه کنید.