چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

می‌تواند عینهو نام و نام‌خانودادگی پُر اهمیّت باشد اینکه آدم متولّد و صادره از کجا باشد! چه برسد به اینکه همیشه‌ی عمرت را هم، تا الانِ بیست و چندسالگی‌ات، در همان حدود گذرانده باشی! آن‌وقت نمی‌شود ساده هم گذشت! گیرم صد برابر شده باشد جمعیّت کرج نسبت به چهل سال گذشته و با این رشد روزافزون جمعیّت و محدودیّت امکانات، بیشتر از هر چیزی دچار ناموزونی باشد شهرمان و این خوابگاهی بودنش در عین حُسن بودن، عیب‌ترین اشکال آن هم باشد! ما که نمی‌آئیم دچار خودفروختگی بشویم و این کرج و سدّ و جاده‌ی چالوس ََش را بفروشیم به نمایی از شبِ تهران با برج میلادش! حالا عوضِ آن عکس که گذاشته‌ایم سَر دَر اینجا درباره‌ی کرج می‌نویسیم تا حق شهروندی‌مان را ادا کرده باشیم به ساحتش!!! شاید هم تصمیم بگیریم تعطیلات امسال، سَری بزنیم به گردشگاه‌های طبیعی و مکان‌های تاریخی شهرمان تا اگر توریست بخت‌برگشته‌ای به تور ما خورد، بتوانیم راهنمایی‌اش کنیم و او هم لذّت ببرد از جاذبه‌بارانِ کرج! نه اینکه از همه‌ی اینجا فقط جاده چالوس را بلد باشم با پارک چمران و مهستان و همین سینما هجرت را!!!

پی.‌نوشت ۱ )؛ بهانه‌ی این حرفا‌، تصمیما کامنتِ هومن جانِ مارکوپولو بود پای یکی، دو یادداشت قبلی‌ام درباره‌ی شمایل وبلاگ به این مضمون که:” حالا شما به جای برج میلاد عکس سدّ  ِ کرجی … جاده چالوسی … یه چیزی توی این مایه‌ها می‌کوبیدید اون بالا!”

پی.‌نوشت ۲ )؛ عنوان تزئینی است و نام مجموعه داستانی است از صادق هدایت (بدانلودین)

پی.‌نوشت ۳ )؛ تاریخ مصرفِ خبرهای لینک داده شده گذشته است منتها، گذر زمان ذره‌ای از اهمیّت و اعتبار کرج کم نمی‌کند!

مرتبط؛

+ کرج دات اینفو شبکه‌ی اطلاعات شهری کرج

+ سایت اطلاع رسانی کرج بزرگ

+ کرج ویکی‌پدیا

+ کرج نیوز

+ پایگاه اطلاع رسانی شهرداری کرج

+ گوهردشتی‌ها دات دام

دیدگاه خود را ارسال کنید