چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

ببین من هنوزم معتقدم، هنوزم می‌گم زندگی هر کدوم از ما یه هدفی داره و اون برآورده ساختن و تحقق رویای الهی یه. اون وقت والدین، خانواده، شرایط فعلی زندگی‌مون، دوستانِ آدم دقیقن همون شرایط و اوضاعی رو برای ما به وجود می آرن که برای رشد و پرورش ما لازمه. من می‌گم روابط مختلف، بنا به دلیل مشخص و دقیق و حساب شده‌ای به زندگی آدم وارد می‌شن و یا از زندگی آدم خارج می‌شن. هر رابطه و هر دوستی و هر وابستگی و هر علاقه و هر … برای هدف و مقصود معینی بر سر راهمون قرار می‌گیره. ما باید این روابط رو بپذیریم و همیشه برای رها کردن اون‌ها هم آماده باشیم.

من هنوزم خیلی راحت با آدما حرف می‌زنم. ارتباط برقرار می‌کنم. دوست می‌شم و هر وقت هم که خیال کنم دیگه نیازی به ادامه‌ی این رابطه نیست خیلی راحت همه چی در ذهن و زندگی من تموم می‌شه. من می‌گم کارکرد اون رابطه تموم شده است.

نمونه‌اش، مگه فلانی نبودش؟ بود دیگه. ظاهر پُراحساس من دلیل نمی‌شه که تو خیال کنی منطق و عقل ندارم توی رابطه‌هام. حواسم بدجوری هست اتّفاقن. اون وقت، اگه هنوز دارم متهّم می‌کنم خودم رو و یادم نرفته بدی‌هاش، آخه هنوزم هی جلو چشمم می‌آد اون روز. می‌فهمی انگار توی صورت من کوبیده بود!

۳ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. آناهیتا در 08/08/05 گفت:

    رویا تو چقدر حرف داری برای گفتن دختر…
    گاهی فکر می کنم عجب حوصله ای هم داری بابت اینهمه لینک و عکس و قالب وبلاگت. من اصلا حوصله ندارم برای یه لینک ناقابل


    :: چهار ستاره مانده به صبح؛ به این یه ذره می‌گی کلّی حرف؟!!! شانس آوردین خودسانسوری در من به شدّت اعمال می‌شه وگرنه … عوضش، منم حوصله‌ی اس ام اس نوشتن ندارم اصلن. نیشخند. چشمک.

  2. سارا در 08/08/05 گفت:

    تو چه قدر می نویس آدم کلی باید وقت بذاره این ها رو بخونه اونم با اینترنت دایال اپ.
    حالا مجبورم اف لاین بخونم پستهات رو .
    راستی مگه کنکور نداری تو؟


    :: چهار ستاره مانده به صبح؛ ما کنکور هم داریم راستی. غم. خیلی. ما هم دیل آپ هستیم خب، پز می‌دی؟ نیشخند.

  3. تاراز در 08/08/05 گفت:

    سلللللللللللام
    به به!!!!!!!!!
    چشمم روشن دختر…………حسابی گرد و خاک کردی……….
    مواظب خودت باش….این روزها خیلی کوتاهه ….داریم پیر می شیم..نه؟


    :: چهار ستاره مانده به صبح؛ سهلااااااام آقا. منوّر فرمودین اینجا رو. بگم از همون گوسفندای حد فاصل شرعی بکشن براتون. اوهوم. داریم پیر می‌شیم، می‌میریم ولی، خبر نداریم ……….

دیدگاه خود را ارسال کنید