دانشگاه چند مَن است تا پوکاهانتس هست؟ این کارتونِ بیاندازه دیدنی. شما بگو شجاعت، زناشویی، ازدواج، روانشناسی، عدالت و قضاوت، انتخاب، عشق و زندگی … ووو … شما بگو هر چی … کلّی شخم زد دل و فکر مرا … یک حالِ زیادی خوبی دارم الان …
۱۴ دیدگاه نوشته شده است! »
2 بازتاب
- آگوست 26, 2008: موضوع شیرین ِ ازدواج و متعلّقات « چهار ستاره مانده به صبح
- اکتبر 21, 2008: فیلم فارسی « روزانهترهای همان دخترک که چهار ستاره کم دارد
خدا هرگز دیر نمیکند
حضرت علی علیهالسلام؛ «به آن چیزی که ناامیدی و امید نداری، امیدوارتر باش از آنچه به آن امید داری. زیرا، موسی رفت برای خانوادهاش آتش تهیه کند، خداوند با او سخن گفت. ملکهی سبا نزد سلیمان رفت تا بر سر کفر با او مصالحه کند، مسلمان بازگشت و ساحران فرعون رفتند موسی را شکست بدهند، به او مؤمن شدند.»
بگرد
وبلاگهای زنده
چهار ستاره مانده به صبح
- نقشههایی برای پیدا شدن
- این ماییم، ملتی تنها در آستانهی فصلی سرد
- میبوسمت و رهایت میکنم
- به نام آبان
- روز المر را در خانه جشن بگیریم
- سرنخهای بهاری
- سلام جهان!
- کتابها منتظرند؟
- چگونه مرور کتاب بنویسیم؟
- نخودی
- به افقِ کتابخانهی من
- به یادِ میلک
- این گوزن مال همه است!
- دربارهی سرگذشت یک دایناسور
- شاهکارهای ادبیات را به زندگیتان دعوت کنید
- جایی که وحشیها نیستند
- آموتخانه؛ خانهی مردم
- به سلامتیِ شادی
- برسد به دست والدین، معلمان، مربیان، هنرمندان و غیره!
- یک کتاب خوب، یک اتفاق بد
برچسب
book
books
I Love Books
ادبیات کودک و نوجوان
اقتباس
انتشارات امیرکبیر
انتشارات ققنوس
انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
داستان کوتاه
داستان کودک
رمان
رمان ایرانی
رمان خارجی
رمان نوجوان
رمان کودک
روانشناسی
زندگی جدید جناب دایناسور
شعر
شعر نو
عشق
عکس
فیلم
فیلم ایرانی
فیلم خارجی
فیلم سینمایی
لاکپشت پرنده
مجموعه داستان
مجموعه شعر
نشر آموت
نشر افق
نشر نون
نشر چشمه
نشر چکه
نمایشگاه کتاب
نوجوانان
نویسندگی
کتاب
کتاب تصویری
کتاب نوجوان
کتاب کودک
کتاب کودک و نوجوان
کتابخوانی
کودکان
کودکان و نوجوانان
یزد
از این لحاظ
- I Love Books
- Life is Beautiful
- اتاق تجربه
- ادبیات مقاومت
- ارادتمند شما عزرائیل
- از خانهی خودمان شروع کنیم
- اوستا کریم! نوکرتیم
- اوکی مِستر
- اینم یه جورشه
- بابا گلی به جمالت
- بازی وبلاگی
- به اضافهی من
- بچّهی سرراهی
- جام جهانی برزیل
- حاشیه بر متن
- خبرگزاری رؤیا
- دربارهی خودم
- دربارهی کتابها
- دستهبندی نشده
- رؤیای نوشتن
- رمان
- روانشناسی
- ریزش هوای سرد
- زندگینامه
- شعر
- صبح روز چهارم
- صفحهی بیست
- فیلمنامه
- ماجراهای من و راجرز
- مادموزل مارکوپلو
- مجموعه داستان
- نمایشگاه کتاب تهران
- هایکو کتاب
- هر چی
- پویا ایناشون
- کتاب یزد
- کتابخانهی روستایی
- کتابخوانی برای سالمندان
- کودک و نوجوان
- یزدگَردِ چهارم
- یک چمدان عکس
آرزو در 08/08/05 گفت:
پسر عمه ای دارم که از بس به این کارتون پوکاهانتس عقشولی شد، همسری اختیار کرد به غایت شبیه این دختر. به جان خودم!
چهار ستاره مانده به صبح؛
منم اگه پسر بودم حتمن میرفتم پوکاهانتس میگرفتم. به جان خودم!
همون در 08/08/05 گفت:
جمله اولش بسی تاریخی بود .می دهیم بزنند سر در دانشگاه هنر تا درس ابرتی باشد برای آنان که این کارطون را ندیده اند .
آن جمله حال زیادی خوبی دارم را خوب آمدید هال کردیم .
براط ارضوی موفقیت و صر صبزی دارم .بووووووووووووص
چهار ستاره مانده به صبح؛
احوالات شما خانوم؟ خوبین؟ اینورا؟ هر چی شما امر بفرمایین. مخلصتون هستیم. زیاد.
سارا کوانتومی در 08/08/05 گفت:
اول این که چقدر آپ کردی باید بخونمشون.
دوم اینکه به منم بده این کارتون رو ببینم باشه.
چهار ستاره مانده به صبح؛
اون وقت تلفن خونهی شما چرا رو پیغامگیره؟ نمیدونی متنفرم از پیغامگیر! کارتون هم به روی چشم.
محمدرضا زمانی در 08/08/05 گفت:
کلا این بی دلیل چرخیدنه که افتادن اتفاق های خوب رو تضمین می کنه. نه برنامه ریزی موفق رو در کمد. کارتون هم ببین. تا بعد
چهار ستاره مانده به صبح؛
منور فرمودین اینجا رو با کلیک و کامنتتون. موافقم باهاتون. اصولن با برنامهریزی و باید میونهی خوبی ندارم.
محمدرضا زمانی در 08/08/05 گفت:
در ضمن نظرات مرا با زبان خوش تایید کن. پس از نویسنده و اینا دیگه کیه
چهار ستاره مانده به صبح؛
کامنت شما رو با علاقه و ذوق تایید میکنیم و پس از نویسنده و تایید واسه بعضی آدمای بیتربیته! شما به دل نگیرید.
صدرا در 08/08/05 گفت:
سلام. فرمودید: "یک حالِ زیادی خوبی دارم الان … ". مستدام باشد این احوالتان.
چهار ستاره مانده به صبح؛
عرض کردیم نوه جان! اون وقت تو اینطوری کامنت میذاری، مستدام و فرمودین و این حرفا … یعنی ما نگیم بوووووووس؟ میدونی که ما میگیم بههرحال. نوهی خودمی. بادووووووم
آینه های ناگهان در 08/08/05 گفت:
قضاوت و عدالت و روانشناسیش خوبه ازدواج و زناشوییشو بریز دور فقط شعاره حال خوبتو حسابی میگیره و خراب می کنه.مردا دوستای خوبی هستن اما اصلا شوهرای خوبی نیستن
چهار ستاره مانده به صبح؛
مردا کلن خوبن البته اگه وسواس ما رو داشته باشن! نه؟
خاطره در 08/08/05 گفت:
وقتی تو دانشگاه درس میخوندم… یکی بود که به این اسم صدام میکرد و بهم میگفت شبیه پوکوهانتس هستم… اما من کارتون رو ندیده بودم… تا اینکه پارسال برای عسلی خریدیمش… خب دوستش دارم… اما واقعا شبیه نیستم… هستم؟!
چهار ستاره مانده به صبح؛
ولی خداییش خاطره جونم الان که فکرشو میکنم ته چهرهتون که خیلی شبیه به همدیگه است. من که میخوام کلی الگوبرداری کنم از پوکاهانتس. شما هم یه نموره دلتو بزنی به دریا میشی خود پوکاهانتس.
مریم باغ سیب در 08/08/05 گفت:
حضرت رویا بانو جان سلام!
ای بابا! من غیر از ماجراش عاشق این شعرهایی ام که می خونه!
بالاخره……….. سیب تازه دارم!! زودی بیا!
چهار ستاره مانده به صبح؛
شعراشو که نگو! مریم جان ما رو هم اینطوری خطاب نکن حضرت فلان شده! تن و بدنام رو میلرزونه. میآیم بازدید! چه عجب شما باغتون میوه داد بعد از مدتها. خیره.
سجاد در 08/08/05 گفت:
خوب شد علاوه بر آقایون،خانوم ها هم علاقه مند شدن به پوکاهانتس و شبیه سازیش.وگرنه چه دعوایی در می افتاد بین آقایون واس خاطر یه ضعیفه.یکی بیاد شبیه یه دختری که من میشناسم رو هم بسازه.دو تا از دوستام سرش دعواشون شده…
چهار ستاره مانده به صبح؛
بذارین دوستاتون دعوا کنن سرش، هیجان اش بیشتره!
اوهام در 08/08/05 گفت:
تا نبینمش عجالتا چند باری خواهم مرد
چهار ستاره مانده به صبح؛
خدا نکند!
نوه در 08/08/05 گفت:
سلام. حالا که اینجوری شد. بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس!
چهار ستاره مانده به صبح؛
آخیییییییش! حالا شد. ما هم بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس!
موضوع شیرین ِ ازدواج و متعلّقات « چهار ستاره مانده به صبح در 08/08/26 گفت:
[…] نظر من، پوکاهانتس (+) بیشتر از آنکه یک کارتون جذاب باشد با ترانههای […]
فیلم فارسی « روزانهترهای همان دخترک که چهار ستاره کم دارد در 08/10/21 گفت:
[…] + پوکاهانتس ۲ […]