به یاد چلهنشینی اینجا
برای خاطرهی نیمهی شعبانِ شهریور ۱۳۸۵
و تبریک میلاد ِ حضرتش، صاحب زمان (عج)
خیال کن بنویسم بابونه!
کجا عطر تو میپیچد میان خلوتِ کوچهمان؟
خیال کن بنویسم ریحان!
یعنی تو میرسی به سرنوشتمان؟
خیال کن بنویسم ستاره …
خیال کن بگویم دوباره؛
قسم به ستاره چون فرود آید …
یعنی تو میآیی دستآخر؟
من که میدانم … نمیآیی دیگر …
این را از روی زندگی میگویم؛
زندگی، سختتر شده است این روزها …
و از رنگِ آسمان،
رنگی به چهرهاش مانده است آیا؟
میگویند؛
باران که میبارد، بهانه تویی…
گل که به غنچه مینشیند، علّت تویی…
زمین که میچرخد، قانون تویی…
من ولی، …
دستِ خودم که نیست آقا،
باورم نمیشود امّا!
نمیبینی شما؟
دخترک، طاقتش طاق شده است به خدا
چقدر هی دل گره بزند به پنجره؟
یا دخیل شود به هر چه آیه؟
یا سرگردان بماند پی نشانه؟
.
.
.
دیگر مُسجّل شده است برای ما
خواستِ دخترک هیچ اعتبار ندارد نزد شما!
چقدر نامه نوشت، هر شب گریست
دلخوش به اجابت، چشمانتظار ِ کمی حمایت
چقدر پشت پنجره نشست، شعر هم نوشت
شما امّا، …
حواست هست آقا؟
دیگر خبری نیست حتّا،
از آن ستاره در مخمل ِ خیال ما
یادت اگر مانده باشد،
گاهی ستارهای بود،
هی چشمک میزد به شما
شما نشسته بودی آنجا
کنار ِ دستِ خدایی،
که چشمهای سبزی داشت
و دست تکان میدادی
برای تنهایی کودکان ِ اینجا
من گفته بودم به شما
منتظرم بیایی آقا
دانه دانه ستاره هم که ببارد
آسمان، ماه که میخواهد؟!
شما امّا، توجّه نکردی
پُشتِ شب خانه کردی
دخترک را بیچاره کردی
دخترک را بیچاره کردی
دخترک را بیچاره کردی
راحیل در 08/08/17 گفت:
خونه ی جدید مبارک. براتون به خیر و برکت باشه.
ممنونم راحیل عزیز. شما خوبی؟
زهره در 08/08/17 گفت:
سلام!امیدوارم حضرتش بر ما مبارک گرداند!
بسی زیبا بود رفیق! و همچنین تشکر!
آسمان..رنگین کمان..دریا.. در 08/08/21 گفت:
سلام.
“وقتی آواز خوش می خوانی حتما شنونده خواهی داشت حتی اگر در بیابان باشی.”
سالم. آرام. در پناه خداوند.