این روزهای خوشبختبینی؛ کمی بعد از پایانِ بیست و هفت سالگیام، مردی هست زیبا، در نظر من یک نوع زیباییِ ملکوتی با نگاهی آفتابی و لبخندی نمکین؛ دلگرمیزا با آن علیکهای کُشنده، به سلام من جواب میگوید با مهر، و صبور مینشیند در آن کنج، دوست دارم به جز او به کس دیگری نگاه نکنم؛ هنوزم آقای معرکهی دوستداشتنیِ من است در این وقتهای نزدیک، به همه نگاه میکنم به جز او؛ یکسال پیشتر، دور از دست بود اوقاتی از این دست، با همهی سرنوشت که زیادی سخت و سرد است، اینک میلِ شدیدی دارم به زندگی، بیشتر برای آن ثانیههای شگفت که با او میگذرد؛ ایمن میشوم از بودنِ این مرد؛ مردی زیبا، در نظر من یک نوع زیبایی ملکوتی با نگاهی آفتابی و لبخندی نمکین ….
۸ دیدگاه نوشته شده است! »
خدا هرگز دیر نمیکند
حضرت علی علیهالسلام؛ «به آن چیزی که ناامیدی و امید نداری، امیدوارتر باش از آنچه به آن امید داری. زیرا، موسی رفت برای خانوادهاش آتش تهیه کند، خداوند با او سخن گفت. ملکهی سبا نزد سلیمان رفت تا بر سر کفر با او مصالحه کند، مسلمان بازگشت و ساحران فرعون رفتند موسی را شکست بدهند، به او مؤمن شدند.»
بگرد
وبلاگهای زنده
چهار ستاره مانده به صبح
- نقشههایی برای پیدا شدن
- این ماییم، ملتی تنها در آستانهی فصلی سرد
- میبوسمت و رهایت میکنم
- به نام آبان
- روز المر را در خانه جشن بگیریم
- سرنخهای بهاری
- سلام جهان!
- کتابها منتظرند؟
- چگونه مرور کتاب بنویسیم؟
- نخودی
- به افقِ کتابخانهی من
- به یادِ میلک
- این گوزن مال همه است!
- دربارهی سرگذشت یک دایناسور
- شاهکارهای ادبیات را به زندگیتان دعوت کنید
- جایی که وحشیها نیستند
- آموتخانه؛ خانهی مردم
- به سلامتیِ شادی
- برسد به دست والدین، معلمان، مربیان، هنرمندان و غیره!
- یک کتاب خوب، یک اتفاق بد
برچسب
book
books
I Love Books
ادبیات کودک و نوجوان
اقتباس
انتشارات امیرکبیر
انتشارات ققنوس
انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
داستان کوتاه
داستان کودک
رمان
رمان ایرانی
رمان خارجی
رمان نوجوان
رمان کودک
روانشناسی
زندگی جدید جناب دایناسور
شعر
شعر نو
عشق
عکس
فیلم
فیلم ایرانی
فیلم خارجی
فیلم سینمایی
لاکپشت پرنده
مجموعه داستان
مجموعه شعر
نشر آموت
نشر افق
نشر نون
نشر چشمه
نشر چکه
نمایشگاه کتاب
نوجوانان
نویسندگی
کتاب
کتاب تصویری
کتاب نوجوان
کتاب کودک
کتاب کودک و نوجوان
کتابخوانی
کودکان
کودکان و نوجوانان
یزد
از این لحاظ
- I Love Books
- Life is Beautiful
- اتاق تجربه
- ادبیات مقاومت
- ارادتمند شما عزرائیل
- از خانهی خودمان شروع کنیم
- اوستا کریم! نوکرتیم
- اوکی مِستر
- اینم یه جورشه
- بابا گلی به جمالت
- بازی وبلاگی
- به اضافهی من
- بچّهی سرراهی
- جام جهانی برزیل
- حاشیه بر متن
- خبرگزاری رؤیا
- دربارهی خودم
- دربارهی کتابها
- دستهبندی نشده
- رؤیای نوشتن
- رمان
- روانشناسی
- ریزش هوای سرد
- زندگینامه
- شعر
- صبح روز چهارم
- صفحهی بیست
- فیلمنامه
- ماجراهای من و راجرز
- مادموزل مارکوپلو
- مجموعه داستان
- نمایشگاه کتاب تهران
- هایکو کتاب
- هر چی
- پویا ایناشون
- کتاب یزد
- کتابخانهی روستایی
- کتابخوانی برای سالمندان
- کودک و نوجوان
- یزدگَردِ چهارم
- یک چمدان عکس
روانی در 09/02/20 گفت:
چه عشقولانه
خوشبحالت
منم میخوام
ببین داداش نداره؟:D
چهار ستاره مانده به صبح در 09/02/22 گفت:
داداش مجرد ندارد D:
نسیم در 09/02/20 گفت:
دلم هوای عشق دارد
دلم تنگ تو است
چشمانت را می خواهم
گرمی نگاهت را
مهربانی دستانت را
و لبانت را
نه از برای بوسه
که من تشنهی قرنها شنیدن هستم
با من حرف بزن
سیرابم کن
با جوی کلامت
عطش تو را دارم
چهار ستاره مانده به صبح در 09/02/22 گفت:
شما رسمن به ما نظر داری نسیم جان؟ :))
آزاده در 09/02/21 گفت:
همیشه دلشاد و سرخوش باشی بانو
چهار ستاره مانده به صبح در 09/02/22 گفت:
همیشه سلامت باشی آزادهی مهربانام
سینتیا در 09/02/22 گفت:
:-*
خوشحالم به خاطر این روزهای زیبات!
چهار ستاره مانده به صبح در 09/02/22 گفت:
ممنونم دوست خوبام.