چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

عکس چهارم از سمت چپ، نیب است. توی همه‌ی عکس‌هایش این‌طور نگاهی دارد؛ زُل و مظلوم. خودش را هم یک حالتی می‌کند که آدم با خودش می‌گوید «اوه. مهربان‌ترین موش دنیا.» آن هم بی‌هیچ شکّی با یقین کامل. من که عاشقِ آن عکسش شده‌ام که زیرش نوشته‌اند «نیب یک موش مترو بود.» توی عکس، نیب روی یک لوله‌ی باریک ایستاده و دست‌هایش را گرفته به دیوار پشت‌سرش. با لبخندی زیبا و همین چشم‌های پدردرآور نگاه می‌کند به روبه‌رو، انگار که الان می‌خواهد بپرد توی بغلِ آدم.

نیب توی ایستگاه مترو زندگی می‌کند، با خانواده‌اش، با فامیل‌هایش. برای خودشان سبک و مسلکی دارند، مثلن وقتِ حرکت قطار پی غذا می‌گردند و شب، دورهمی قصّه گوش می‌دهند. موش پیر قصّه‌گوی آن‌هاست و چی تعریف می‌کند؟ داستانی درباره‌ی آخر تونل.

نیب هی با خودش می‌نشیند و به آخر تونل فکر می‌کند؛ به ترس‌ها و تلخی‌ها، به امیدها و خوشی‌ها. نیب هی برای خودش می‌رود لابه‌لای ریل‌های قطار، توی لوله‌ها و یا کنارِ تاریکی‌های ایستگاه، رنگی یا شکلی یا نشانه‌ای را پیدا می‌کند، یادآورِ رؤیای آخر تونل. تا این‌که بی‌خیالِ خطر و بی‌هولِ راه، می‌رود به سمتِ خوش‌رنگ‌ترِ زندگی، بیرون از حدودِ ایستگاه. نیب می‌دود و از کنار رنج‌‌ها و خطرها می‌گذرد تا می‌رسد به گنج؛ کشف جهانی شگفت.

نیب نام شخصیّت اصلی داستانِ کوتاهی است که باربارا رید برای کودکان نوشته و ترجمه‌ی فارسی آن هم با عنوان موش مترو منتشر شده است. کتاب را یک‌بار انتشارات مبتکران با ترجمه‌ی نسرین وکیلی چاپ کرده و یک‌بار هم مرکز نشر صدا با ترجمه‌ی زنده یاد مریم واعظی.

داستان با معرّفی نیب و محل زندگی او آغاز می‌شود که در زیر سکوهای یک ایستگاه شلوغ مترو است. قصّه با هدف طرح مراحل مختلف زندگی پیش می‌رود. نویسنده از نیب در گذر از مرحله‌های رشد می‌گوید، تاوقتی‌که او تصمیم می‌گیرد خانه را ترک کند. نیب با کشف آخر تونل، زیبایی‌ها و خطرهای زندگی در سرزمین بی‌سقف را تجربه می‌کند و درنهایت، زندگی جدید او آغاز می‌شود. این ماجراجویی زیرزمینی با تصویرسازی بی‌اندازه زیبای باربارا بیش‌تر شبیه جشن است؛ جذّاب و پُر از زندگی. موش مترو برای گروه سنّی الف و ب چاپ شده است و می‌توان آن را با صدای بلند برای کوچک‌ترها هم خواند.

باربارا رید متولّد ۱۹۵۷ است، در تورنتو.  او  از کودکی به حیوانات و خواندن علاقه داشت و پس از برنده شدن در یک مسابقه‌ی نوشتن خلاق بود که تصمیم گرفت وقتی که بزرگ شد نویسنده بشود. باربارا در دانشگاه هنر تحصیل کرد و در آن‌جا فعالیت خودش را بر تصویرسازی متمرکز کرد. تااین‌که در سال ۱۹۸۰ فارغ التحصیل شد و به عنوان طراح آزاد شروع به کار کرد. او درحال‌حاضر با شوهرش و دو دخترش در تورنتو زندگی می‌کند.

این هم فهرست مهم‌ترین جایزه‌هایی که موش مترو برای باربارا به ارمغان آورده است؛

Ruth & Sylvia Schwartz Children’s Book Award 2003
IBBY Outstanding Book for Young People With Disabilities 2004
Globe & Mail Top Ten Children’s Books 2003
Children’s Choices Selection 2006

اگر کلیک کنید این‌جا درباره‌ی باقی کتاب‌های باربارا خواهید خواند. این‌جا هم نوشته‌اند که او تاکنون چه جایزه‌هایی را برای کدام کتاب‌هایش کسب کرده است.

دیدگاه خود را ارسال کنید