چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

«ما برای به رخ کشیدن املا و انشای مان داستان نمی‌نویسیم. برای این هم داستان نمی‌نویسیم که داد بزنیم ببنید من چه‌قدر سواد دارم. نه چشم‌بندی می‌کنیم و نه دلقک سیرک‌ایم که با در آوردن خرگوش از کلاه خلایق را به حیرت بیندازیم. داستان می‌نویسیم که گوشه‌های تاریک خود و دنیای اطراف‌مان را کشف کنیم. برای این داستان می‌نویسیم که بگوییم انسان شایسته تحقیر و ستم نیست و حق دارد بهتر و انسانی‌تر زندگی کند.»

داوود غفارزادگان

دیدگاه خود را ارسال کنید