A quoi ca sert l’amour
Father and Daughter
در یک نگاه، داستان، تیم سازنده، نقد و بررسی، جوایز، ویژه، امتیازدهی، لینکها و دانلود
×
تماشا کنید اینجا
There Was The Moon and A Fox
اجازه بدهید پیش از اینکه همه بفهمند، خودم اعتراف کنم که من نشسته بودم توی ردیف آخر و چیپس سرکهنمکی میخوردم و هی یادِ ناتور دشت بودم و آن وقتی که چراغهای سالن روشن شود و همه بفهمند …
من هوسِ چیپس کردم یکهو، قدمرنجه شدم تا آن بوفهی کانون، بعد صدای تشویق حضار آمد و پشتبند آن مقادیری جیغ کودکانه و کنجکاویِ مشتاقانهی من و بعد، خودم را دیدم در آن ردیفِ آخر نشستهام و هی خرت خرت چیپس میخورم و چراغهای سالن خاموش شد و پردهی سفید به رنگ نشست و دوباره همان جیغهای کودکانه و یک روباه طفلکی که گرفتار آمده بود در ظلماتِ جنگل و بعدتر تیتراژ؛ ماه بود و روباه
لابُد صدقهسرِ ایّام فرخندهی دههی فجر بود نمایش این کارتون، درست نمیدانم، ولی نمیدانید چه ذوقِ خوبی داشت، تازه کارتونِ به نمایشدرآمده کلّی هم عشقولانه بود؛ روباهی که به ماه دل داده بود با آن ایدهی ناز و طراحی عالی و موسیقیِ ناب و … اضافه کنید تنفس در فضایی را که از شوق و شورِ آن دختربچّههای بیدغدغهی پُرخیال متبرّک شده بود. به ویژه در آن سکانس که روباه رسیده است بالای قلّه، پنجه میکشد به سمتِ ماه و ماه به چنگِ وی که میافتد یکهو دستهای بچّههای حاضر در سالن میرود برای تشویق و من مات! گمانم براین بود که کودکِ این سنّی درک نمیکند این انیمشینِ بیدیالوگِ کمی تا قسمتی پیچیده را که خب، رسمن زهی خیالِ باطل شدم.
Companion
To be more wise and religious
Your companion must be better than you
Clock Hands
Two hands of clock that become attached to one another
They try to stay together
But undergoing some difficulties they realize that movement is essential for their life
دانشگاه چند مَن است تا پوکاهانتس هست؟ این کارتونِ بیاندازه دیدنی. شما بگو شجاعت، زناشویی، ازدواج، روانشناسی، عدالت و قضاوت، انتخاب، عشق و زندگی … ووو … شما بگو هر چی … کلّی شخم زد دل و فکر مرا … یک حالِ زیادی خوبی دارم الان …
“من ترجیح میدم فردا بمیرم تا اینکه صد سال زندگی کنم بدون اینکه تو رو دیده باشم.”
منم همین ترجیحِ جان اسمیتِ پوکاهانتس رو میدم ایضاً.