چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

در اینستاگرامش نوشته بود که به خودش عیدی خوبی داده و حالا، عیدی چی بود؟ روزنوشت‌های درخت ته کلاس. زیر عکسِ کتاب هم نوشته بود که «چقدر خوبن خوندن رمان‌های نوجوانی که نویسنده‌ش دنبال نوشتن شاهکار نبوده؛ که خودش و خواننده‌هاشو به هر در و منفذی نکوبیده تا یه اثر پر سروصدا خلق کنه؛ بلکه در نهایت نجابت و صداقت کار مهم‌تری کرده، یعنی یه داستان خوب داشته و تمام تلاشش رو کرده تا اونو خوب و دقیق روایت کنه. چیزی که بعد این پروسه اتفاق می‌افته جادویی ئه. داستانی که صادقانه روایت بشه، روان ئه و خوش ساخت ئه و همراهت می‌کنه. دیگه مگه چی می‌خوایم از یه رمان؟»

من؟ خوش‌حالم که یک نفر دیگر هم کتاب خوبِ شادی خوشکار را خوانده و ازش تعریف و تمجید کرده است. از وقتی هم که زهرا گفت، معرفی کتاب را در وبلاگم دیده و خریده است، دوبرابر خوش‌حال‌ترم. گفتم حالا که حرف عیدی و هدیه‌ی کتاب است، دوباره از این رمان برایتان بگویم و بگویم اگر دوست دارید یک کتاب خوب درباره‌ی نوجوانی بخوانید و یا به بچه‌های فامیل هدیه بدهید، روزنوشت‌های درخت ته کلاس را بخرید و بخوانید. این رمان کوتاه است و در قالب دفتر خاطرات نوشته شده و جایزه‌ی گام اول را هم نصیبِ نویسنده‌اش کرده. تنهایی و عشق دو مفهوم مهم این داستان‌اند که شادی خوشکار با نجابت و مهارت درباره‌شان نوشته است. کتاب را نشر چکه چاپ کرده و قیمتش دو هزار تومان است.

راستی…
امروز، روز تولّد شادی خوشکار است. مبارک است.

سال نود و سه، سه تا هدیه‌ی معرکه گرفتم.
هدیه‌ی اول رو در روزهای نمایش‌گاه کتاب گرفتم؛ توی غرفه‌ی انتشارات شهرقلم بودم و بچه‌های زیادی می‌اومدن دم غرفه و با دایناسورم راهی خونه‌هاشون می‌شدند و کتابم پرفروش‌ترین کتاب غرفه شد.
چند ماه بعد هم هدیه‌ی دومم رو از یه مادری گرفتم که نمی‌شناسمش. مادری که داشت برای جشن تولد بچه‌اش برنامه‌ریزی می‌کرد و سی چهل جلد از کتابم رو خرید تا به مهمون‌های کوچولوی جشن تولد پسرش هدیه بده. وقتی آقای کتاب‌فروش بهم گفت که مادره هم‌چی انتخابی کرده، خیلی‌خیلی‌خیلی ذوق کردم.
هدیه‌ی سوم رو هم از یه دوست گرفتم که روز تولدم با یه تابلو از طرح جلد کتابم غافل‌گیرم کرد و خب، باید اون‌جا بودین و می‌دیدین چه کیفی کرده بودم! اصلن فکرش رو نمی‌کردم وقتی کادوی کاغذپیچ رو باز کنم، نقاشیِ دایناسورم رو ببینم و خلاصه، خیلی خوش‌حال شده بودم.
از سال نود و چهار هم می‌خوام هدیه‌های معرکه‌اش رو دریغ نکنه.

از شما هم می‌خوام که اگه دوست داشتین یه دایناسور توی کتاب‌خونه‌تون داشته باشین، حتمن به غرفه‌ی انتشارات شهرقلم سر بزنین. خودم هم آخر هفته می‌رم تهران و چند ساعتی توی غرفه خواهم بود. خلاصه، منتظرم.

یکی از خوشی‌های عزیز در روزهای نمایش‌گاه کتاب، دیدنِ دوست‌هایم بود و خوش‌ترینِ آن‌ها اوّلین دیدارها با دوست‌های نو. راستش، فکر می‌کردم دیگر موجودی به اسمِ دوست وبلاگی نداریم بس که وبلاگستان سوت و کور شده است. برای همین، وقتی دخترک را جلوی غرفه دیدم و او گفت مینو است رسماً غافل‌گیر شده بودم. مینو وبلاگم را می‌خواند و گاهی برایم چیزکی می‌نویسد در کامنت‌دانی. قبل‌تر فقط همین بود، ولی حالا به لطفِ چند دقیقه‌ای که کنار هم گذراندیم چندتا چیز بیش‌تر می‌دانم درباره‌اش؛ این‌که در اصفهان زندگی می‌کند، درسِ فلان می‌خواند و رؤیای بهمان را در سر دارد.
چند روزِ قبل هم دخترکِ پُرآرامشِ مهربانِ من، که توی دلش بهشتِ کوچکی دارد، برایم نامه فرستاده و نوشته کتابم را خوانده و دوست داشته و خیلی ذوق کردم به خاطرِ همین حرف‌هایش و بیش‌تر به‌خاطرِ پیوستِ نامه‌اش؛ تصویر یک دایناسور عینکی که مینو کشیده بود.

از ابتدای فروردین، به استقبالِ روزها و خوشی‌های سالِ نود و سه رفته‌ام و به خیالم امسال هر روز، بهتر از دیروز خواهد بود. این را – بیش‌تر – به‌خاطر خاطراتِ اردی‌بهشتیِ دو هفته‌ی گذشته می‌گویم که دل‌شاد و دل‌گرم شده‌ام به بودنِ آدم‌ها و تحقّق ِ رؤیاهام. یادم بماند در نمایش‌گاه کتابِ امسال، خیلی‌ها با دایناسورم به خانه برگشتند و واقعیت این بود که بعضی‌ها مرا آزردند با بی‌مهری‌هایشان، ولی دوستی‌های تازه هم شور و شوقِ دوباره‌ای به دلم ریخت. نبودِ اینترنت باعث شد کم‌تر درگیر وبلاگم و باقیِ فضاهای مجازی (از فیس‌بوق و غیره) باشم و اگر بخواهم بنویسم باید چندتاچندتا پستِ اختصاصی بگذارم و درباره‌ی کتاب‌ و ملتِ حاضر در مصلا بنویسم. فعلن همین پُز را بدهم که دایناسورم در صدر پُرفروش‌های غرفه‌ی انتشارات شهر قلم درخشید.

۱. زندگی جدید جناب دایناسور
۲. خوبه که با دیگران فرق داری (از مجموعه‌ی دنیای دوست‌داشتنی من)
۳. با مامان‌ها چطور کنار بیاییم
۴. رفتم بالا، انار بود (از مجموعه‌ی رفتم بالا، اومدم پایین)
۵. جادوی کریسمس (از مجموعه‌ی آکادمی اکلیلی‌ها)
۶. صلح (از مجموعه‌ی دنیای دوست‌داشتنی من)
۷. احساس‌های خوب (از مجموعه‌ی دنیای دوست‌داشتنی من)
۸. عکس‌های سخن‌گو (از مجموعه‌ی چارلی بن)
۹. می خوای با من دوست بشی (از مجموعه‌ی بخوان و بخوان)
۱۰. واقعیت‌ها و دروغ‌ها (از مجموعه‌ی بخوان و بخوان)

به نقل از صفحه‌ی فیس‌بوقِ انتشارات شهر قلم

۱- رفتم بالا انار بود (از مجموعه‌ی رفتم بالا، اومدم پایین)
۲- خوبه که با دیگران فرق داری (از مجموعه‌ی دنیای دوست داشتنی من)
۳- کتاب صلح (از مجموعه‌ی دنیای دوست داشتنی من)
۴- زندگی جدید جناب دایناسور
۵- دوستت دارم (از مجموعه‌ی دنیای دوست داشتنی من)
۶- احساس‌های خوب (از مجموعه‌ی دنیای دوست داشتنی من)
۷- با مامان ها چطور کنار بیاییم
۸- رفتم بالا سیب بود (از مجموعه‌ی رفتم بالا، اومدم پایین)
۹- می‌خوای با من دوست بشی؟ (از مجموعه‌ی بخوان و بخوان)
۱۰- رفتم بالا مورچه بود (از مجموعه‌ی رفتم بالا، اومدم پایین)
۱۱- تدی مؤدب است
۱۲- واقعیت‌ها و دروغ‌ها (از مجموعه‌ی بخوان و بخوان)
۱۳-گروه نمایش میوه‌ها و سبزیجات
۱۴- جادوی کریسمس (از مجموعه‌ی آکادمی اکلیلی‌ها)
۱۵- در برکه (از مجموعه‌ی کتاب‌های آکاردئونی)

می‌گویند هدیه‌دادن کتاب در روز جهانی کتاب کودک (دوم آوریل برای خارجی‌ها و چهاردهم فروردین برای ایرانی‌ها) دوبرابر روزهای عادی ثواب دارد. «ملّت‌ها را از راه داستان تصوّر کن» شعارِ امسالِ این مناسبت فرهنگی است. فکر کردم بد نیست چند کتاب از چند نویسنده با ملیت‌های مختلف  (چینی، آمریکایی، انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و …) معرفی کنم برای عیدی به بچّه‌ها و حتّا بزرگ‌ترها؛

:: «جایی که کوه بوسه می‌زند بر ماه» اثر «گریس‌ لین» یک رُمانِ هزار قصه مبتنی بر افسانه‌ها و اسطوره‌های چینی که مخاطب را به دنبال کردنِ رؤیاهایش دعوت می‌کند. این کتاب از سوی «نشر افق» و با ترجمه‌ی «پروین علی‌پور» برای نوجوانان منتشر شده، ولی فکر می‌کنم بچه‌های کم‌تر از دوازده سال و حتا بزرگ‌ترها هم از خواندن آن لذّت خواهند برد. قیمت؟ ۱۰۵۰۰ تومان.

:: انتخاب یک کتاب از میان آثار نویسندگان آمریکایی برایم سخت است؛ «پسرخاله وودرو»،«آرزوهای کوچک»، «یک سال بدون او» و … همگی کتاب‌هایی خواندنی و دوست‌داشتنی‌اند. بااین‌حال، به‌خاطرِ سالِ آشتی ملی با اوتیسم – سلام شادی بیضایی – از رُمان «مقررات» اثر «سینتیا لرد» نام می‌برم.  این کتاب را «کیوان عبیدی‌آشتیانی» ترجمه و نشر افق با قیمت ۷۸۰۰ تومان منتشر کرده است. داستانِ آن هم درباره‌ی کاترین است. دختری دوازده ساله که برادرِ کوچک‌ترش اوتیسم دارد. کاترین برادرش را دوست دارد، ولی به‌خاطرِ وضعیتِ او خجالت می‌کشد و درعین‌حال، خشم‌گین است. او از واکنش‌های مردم نسبت به دیوید آزار می‌بیند و هم‌چنین، احساس می‌کند برادرش باعث شده تا پدر و مادرش او را نادیده بگیرند و نتواند دوستی داشته باشد. باز هم فکر می‌کنم خواندنِ این کتاب برای نوجوانان و حتّا بزرگ‌ترها لذّت‌بخش خواهد بود.

:: «جکولین ویلسون» یکی از نویسنده‌های محبوب من است و بیش‌تر کتاب‌هایش را دوست دارم؛ «لیزی دهن‌زیپی»، «گربه‌ی مومیایی‌شده»، «هتل ستاره»، «خانه به دوش» و …. برای همین انتخابِ یک کتاب از میانِ آثار این نویسنده‌ی انگلیسی هم برایم سخت است. من که می‌گویم آدمِ ده سال به بالا هر کتابی از این خانم بخواند، ضرر نکرده است. مثلاً «طولانی‌ترین آواز نهنگ» یکی از بهترین رُمان‌هایی بود که نوروزِ پارسال خواندم. این کتاب با ترجمه‌ی «نسرین وکیلی» از سوی نشر افق چاپ شده است. قیمت؟ ۱۰۵۰۰ تومان.

:: انصاف نیست که از میانِ آثارِ نویسندگانِ ایرانی به رُمان‌های «بابابزرگ سبیل موکتی» نوشته‌ی «علی‌اصغر سیدآبادی» و «این وبلاگ واگذار می‌شود» نوشته‌ی «فرهاد حسن‌زاده» اشاره نکنم، ولی تا الان سه کتاب پیشنهاد کرده‌ام از یک ناشر! این دو تا را هم بنویسم، شما فکر نمی‌کنید من کارمندِ افق شده‌ام؟ برای همین، دوباره خواندنِ «روزنوشت‌های درخت ته کلاس» نوشته‌ی «شادی خوشکار» را به نوجوانان توصیه می‌کنم. این کتاب را نشر چکه و شهر قلم با قیمت ۲۲۰۰ تومان منتشر کرده است.

:: «نان ابری» داستانی کوتاه و تصویری از «هی‌نا بک»، نویسنده‌ی اهل کره جنوبی، است. این کتاب با ترجمه‌ی «کیانگ این‌لی» از سوی نشر او و با قیمت ۵۵۰۰ تومان منتشر شده است. «نان ابری» را می‌توانید به خردسالان و بچّه‌های کلاس اوّلی هدیه بدهید.

:: از «زکریا تامر»، نویسنده‌ی عرب، دو کتاب به فارسی ترجمه شده است؛ «جوجه‌تیغی» و «داستان‌های رندا». هر دو هم شامل سی و چند حکایتِ کوتاه هستند درباره‌ی مسائل اخلاقی و اجتماعی که برای کودکان مناسب‌اند. این کتاب‌ها با ترجمه‌ی «رحیم فروغی» از سوی «نشر چشمه (کتاب وَنوشِه) و با قیمت ۲۰۰۰ تومان و ۲۴۰۰ تومان منتشر شده‌اند.

:: «داستان بی‌پایان» سفری پُرماجراست به جهانِ رؤیاها. داستانی تخیّلی از ادبیات کلاسیک جهان که میکائیل انده، نویسنده‌ی آلمانی، نوشته و شیرین بنی‌احمد آن را به فارسی ترجمه کرده است. چاپ سوم این کتاب با قیمت ۱۲۰۰۰ تومان از سوی نشر چشمه (کتاب وَنوشِه) منتشر شده و برای بچّه‌های دوازده سال به بالا مناسب است.

:: «کودک، سرباز و دریا» اثر «ژرژفون ویلیه» اوّلین‌بار سال ۱۳۴۹ با ترجمه‌ی «دل‌آرا قهرمان» از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد. طی این سال‌ها، حدود ۱۵۰‌هزار نسخه از این کتاب منتشر شده است و بااین‌که ماجرای آن درباره‌ی جنگ جهانی دوّم و اشغالِ فرانسه توسط ارتش آلمان است، ولی داستانی سرشار از مهربانی و دوستی است. قیمت پشتِ جلدِ کتابی که من دارم ۱۳۵۰ تومان است و فکر نمی‌کنم قیمتِ چاپ‌های جدیدترِ آن هم خیلی تفاوت داشته باشد با این رقم.

:: مانولیتو را خیلی دیر پیدا کردم، ولی عزیزترینِ من شده است. پسرکِ عینکیِ مجموعه‌ی هفت جلدی «مانولیتو» می‌تواند یکی از بهترین دوستانِ کودکان باشد. این مجموعه اثر «الویرا لیندو»، نویسنده‌ی اسپانیایی، است که با ترجمه‌ی «فرزانه مهری» از سوی انتشارات آفرینگان منتشر شده است. قیمت؟ حوصله ندارم جمع بزنم، ولی فکر می‌کنم قیمت هفت جلدش می‌شود حدود ۳۷ هزارتومان.

یکی از دوست‌های فرندفینی‌ام پرسید چه کتابی عیدی بدهم به خواهرزاده‌های دوازده، سیزده‌ساله‌ام؟ چندتا کتاب پیشنهاد دادم که یکی «روزنوشت‌های درخت ته کلاس» بود. گفت «قیمتش چه ارزان است. رو حسابِ اصفهانی بودنم گفتی؟» خندیدم که نه و نوشتم کتاب شادی یکی از بهترین رُمان‌های نوجوان است که این سال‌ها خوانده‌ام و گفتم می‌دانم که دیگران هم، به‌خصوص مخاطب‌های اصلیِ کتاب، باران و قصّه‌اش را دوست داشته‌اند.

امروز، روز تولّد «شادی خوشکار» است.

عکس از اینستاگرامِ آرزو جانم

«قطره اشکی روی دفتر چکید. دایناسور داشت گریه می‌کرد. امّا چرا؟ خودش هم نمی‌دانست. برای همین دستپاچه شد، دفتر را بست و دماغش را بالا کشید. بعد اشک‌هایش را پاک کرد، کنترل را برداشت و تلویزیون را روشن کرد. تصویری از یک جانورِ قهوه‌ای رنگ با خال و نوارهای زرد و نارنجی، روی صفحه‌ی تلویزیون ظاهر شد. صدای گوینده گفت: «درحال‌حاضر، جمعیتِ سمندرهای لرستانی کم‌تر از ۱۰۰۰ عدد است و این جانور در حال انقراض است.»
ناگهان باران تُندی گرفت. دایناسور به پنجره نگاه کرد. قطره‌های باران، خودشان را به شیشه می‌کوبیدند. دانی صدای تلویزیون را بلند کرد تا بهتر بشنود. گوینده ادامه داد: «سمندر لرستانی دوست دارد کنار آبشار زندگی کند، در آن‌جا ازدواج کرده و بچّه‌دار شود. برای همین، سازمان محیط‌زیست باید شرایط زیست مناسب را برای ازدواج و تولیدمثلِ این دوزیستِ دُم‌دار آماده کند وگرنه به‌زودی نسلِ سمندرهای لرستانی منقرض خواهد شد.»
بعد تصاویری از یک آبشار در دلِ کوهستان و چند سمندرِ رنگی‌رنگی پخش شد. در همین لحظه، آسمان غرید. رعد و برق شد و تصویر تلویزیون قطع شد.» *

اطلاعیه‌ی شماره‌ی یک ستاد خبری مردمی برای حفاظت از سمندر لرستان

«سمندر لُرستانی با نام انگلیسی Lorestan Newt و نام علمی Neurergus kaiseri گونه ای دوزیست دُمدار است. هر سال با آغاز اسفند و با نزدیک شدن به ایام نوروز، بازار خرید و فروش قاچاق سمندر لُرستانی برای سفره هفت‌سین رونق می‌گیرد. رنگ‌بندی متفاوت و زیبای این جانور سبب شده تا سودجویان به منظور فروش آن با قیمتی بالا در بازارهای آسیایی و اروپایی اقدام به صید بی‌رویه این دوزیست کرده و آن را در خطر انقراض نسل جدی قرار دهند. متاسفانه برخی مردم محلی نیز تعداد زیادی از آنها را برای فروش شکار می‌کنند.

سمندر لُرستانی گونه‌ای نادر در ایران و جهان است که در حال حاضر در فهرست قرمز (Red List) واحد حفاظت جهانی (IUCN) قرار گرفته است. موقعیت حفاظتی این گونه در IUCN در وضعیت بسیار بد حفاظتی یعنی CR قرار گرفته است!»

* از صفحه‌ی ۶۹ و ۷۰،  زندگی جدید جناب دایناسور، نشر چکه

می‌پرسید قصّه چیست؟ این‌جا را بخوانید.

چند روزی بود که در جای‌جای شهر، بنرهای رنگی‌پنگی با طرح روی جلدِ کتاب‌ «قصه‌های خوب برای بچّه‌های خوب» رو می‌دیدیم. بنرهایی که خبر می‌داد اوّلین نمایش‌گاه کتاب کودک و نوجوان در یزد برگزار شده و خُب، جایی حرفِ کتاب، اون هم کتابِ بچّه، باشه و سروکلّه‌ی خانوم چهار ستاره پیدا نشه؟ بله، دیشب با هولدرلین به این نمایش‌گاه رفتیم که توی دبیرستان ایرانشهر بود؛ یه مدرسه‌ی قدیمی با سقفِ‌ِ ضربی.

یه ردیف میز توی راهروی مدرسه چیده بودند با رومیزی‌های سبز و آبی و روی میزها، ردیفِ کتاب‌ها از انتشارات امیرکبیر، نشر چکه و چند ناشر نامعروفِ دیگه که کتاب‌های بازاری و رنگ‌آمیزی و … چاپ می‌کنن. از شواهد و قرائن حدس می‌زنم که انتشارات امیرکبیر یه‌ کاره‌ی نمایش‌گاه هست، ولی نمی‌دونم چه کاره حسنی هست و چرا خیلی از کتاب‌های خوبِ خودش رو هم نیاورده. لابد فکر کرده مردم یزد چیزند و ارزش نداره این همه کتاب بار کنن تا هفت‌صد کیلومتر اون‌ورترِ تهران و … چه می‌دونم دیگه. بااین‌حال، یه میز فوق‌العاده توی نمایش‌گاه هست که باید ببینین. روی این میز، مجموعه‌ کتاب‌های «قصه‌های خوب برای بچّه‌های خوب» رو چیدند با رُمان‌های «اتاق تجربه». اجازه هست که کتاب خودمو تبلیغ کنم؟ بعله، دایناسور منم هست.

 البته، دیشب چندین عنوان کتاب بزرگ‌سال هم بود؛ کتاب‌های انتشارات امیرکبیر که قیمت مناسبی داشتند. مثل چی؟ مثلن موبی ‌دیک، بر باد رفته، جنگ و صلح، داشتن و نداشتن و …. و … و … و … و دیگه یادم نیست. این چهارتا رو هم یادم میاد برای این‌که از اوّلی، دو جلد توی کتاب‌خونه‌مون داریم و اون سه عنوانِ بعدی رو دیشب خریدیم. چند؟ سرجمع حدودِ سی‌ و دو هزار تومان. البته، با احتساب ده درصد تخفیف. هرچند من دلم رو برای تخفیفِ بیش‌تری صابون زده بودم، ولی باز هم قیمتش خوب بود. خوب نبود؟ بود دیگه. حالا اگه این‌ورا زندگی می‌کنین به این نمایش‌گاه یه‌سری بزنین. تا ساعت ده شبِ بیست‌و‌دومِ تیر هم وقت دارین. یه حرف‌هایی هم دارم برای مسئولین که در ادامه می‌گم.