چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

:: وبلاگستانِ جدید،‌ وبلاگستانِ نچسب

این شکل و قیافه‌ی فوق مدرن وبلاگهای جدید (شده) را دوست ندارم. آدم در بدو ورود احساس دهاتی‌ای را دارد که برای اولین بار به تهران آمده، احساس غریبگی‌شان و مهمان نانوازی‌شان بشدت آزاردهنده است، دور تا دور صفحه پر از لینک-بارها و عبارات فنی‌ست که فقط وبگردهای حرفه ای از آنها سر در می آورند. ماجرای فیدها و خوشمزه‌ها و شردها هم اضافه شده و دیگر معلوم نیست که اینجا وبلاگی شخصی‌ست یا وبسایت یک خبرگزاری – بماند که مثلن صفحه اول بی بی سی از بسیاری وبلاگهای فارسی بی نهایت ساده تر، گرم‌تر و دلنشین‌تر است-. معتقدم وبلاگستان دارد از هول فناوری و امکانات جدید در دیگ می‌افتد و صفحه‌های جدید مخاطب را وحشت‌زده می‌کنند. هرگز منکر مزایای ابزار تکنولوژیک و نوین نیستم، اما چرا دیگر نمی‌شود ارائه دهندگان این خدمات را به راحتی از باقی وبلاگهای “معمولی” تفکیک کرد؟ اصولن فایده‌ی اینکه همه کس همه چیز را بخواند چیست؟ حس کرده‌اید چه لوپ بی انتهایی‌ست این فیدخوانی و شرد خوانی؟ آدم بعد از دو سه ساعت پرتاب شدن از این صفحه به آن صفحه هیچ چیزی از تمام خوانده‌ها و دیده‌هایش به یاد ندارد،‌ لذتش مخدوش است و فقط یک احساس کرختی و کوفتگی می‌ماند و چشم‌های خسته. شاید بد نباشد اگر یک کمی برگردیم به همان فضای قدیمی‌تر و کار خبرپراکنی را بگذاریم برای اهلش. سی و پنج درجه

+ خبرهای خوش گوگل ریدری: اشتراک همه چیز در همه جا و همه وقت

+ راه‌های رسیدن به خوراک بسیار است

۱ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. ییلاق ذهن در 08/08/05 گفت:

    واقعا گل گفته

دیدگاه خود را ارسال کنید