خوبی کارتون، علاوه بر عاقبتبهخیری تهاش، این است که اگر دنیا دنیا آدم هم دشمنات باشند همیشه یکی هست که رفیقِ شفیق است! و محبّت و صداقتاش جبران میکند فقدانِ باقی را. ضمن اینکه، سادگیِ تحقق خواستههای متفاوت و برآورده شدن آرزوهای رویایی در کارتون، کلّی امید تزریق میکند به آدم. انزوایی که با تماشای کارتون برای خودمان میسازیم، حدودِ آرامبخشی است به دور از اضطرابهای معمول و نگرانیهای زیادِ زندگی. این آقا حق دارد وقتی که خیلی خراب است، فقط کارتون {انیمیشن} تماشا میکند! تا دیشب، ملتفتِ اوضاع نگرانکنندۀ خودم نبودم. یعنی، خیال نمیکردم اینقدر جدی باشد! گفتم حالا یکسری کارتون رسیده، طبیعی است که بنشینم به تماشای آنها. دیروز غروب، وقتی که موش سرآشپز را خریدم کمی نگرانِ خودم شدم. افتادهام در جریانی که بیشباهت نیست به نوعی مکانیزم روانی؛ انکار، سرکوبی یا واپسروی است یحتملِ زیاد. تا اینکه شب، کمی مانده به ساعت دوازده، معصومه، یارِ دبستانیام، تلفن میزند و بعد، گریه که میکنم دیگر مطمئن میشوم من خیلی خرابم این روزها!
۶ دیدگاه نوشته شده است! »
خدا هرگز دیر نمیکند
حضرت علی علیهالسلام؛ «به آن چیزی که ناامیدی و امید نداری، امیدوارتر باش از آنچه به آن امید داری. زیرا، موسی رفت برای خانوادهاش آتش تهیه کند، خداوند با او سخن گفت. ملکهی سبا نزد سلیمان رفت تا بر سر کفر با او مصالحه کند، مسلمان بازگشت و ساحران فرعون رفتند موسی را شکست بدهند، به او مؤمن شدند.»
بگرد
وبلاگهای زنده
چهار ستاره مانده به صبح
- نقشههایی برای پیدا شدن
- این ماییم، ملتی تنها در آستانهی فصلی سرد
- میبوسمت و رهایت میکنم
- به نام آبان
- روز المر را در خانه جشن بگیریم
- سرنخهای بهاری
- سلام جهان!
- کتابها منتظرند؟
- چگونه مرور کتاب بنویسیم؟
- نخودی
- به افقِ کتابخانهی من
- به یادِ میلک
- این گوزن مال همه است!
- دربارهی سرگذشت یک دایناسور
- شاهکارهای ادبیات را به زندگیتان دعوت کنید
- جایی که وحشیها نیستند
- آموتخانه؛ خانهی مردم
- به سلامتیِ شادی
- برسد به دست والدین، معلمان، مربیان، هنرمندان و غیره!
- یک کتاب خوب، یک اتفاق بد
برچسب
book
books
I Love Books
ادبیات کودک و نوجوان
اقتباس
انتشارات امیرکبیر
انتشارات ققنوس
انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
داستان کوتاه
داستان کودک
رمان
رمان ایرانی
رمان خارجی
رمان نوجوان
رمان کودک
روانشناسی
زندگی جدید جناب دایناسور
شعر
شعر نو
عشق
عکس
فیلم
فیلم ایرانی
فیلم خارجی
فیلم سینمایی
لاکپشت پرنده
مجموعه داستان
مجموعه شعر
نشر آموت
نشر افق
نشر نون
نشر چشمه
نشر چکه
نمایشگاه کتاب
نوجوانان
نویسندگی
کتاب
کتاب تصویری
کتاب نوجوان
کتاب کودک
کتاب کودک و نوجوان
کتابخوانی
کودکان
کودکان و نوجوانان
یزد
از این لحاظ
- I Love Books
- Life is Beautiful
- اتاق تجربه
- ادبیات مقاومت
- ارادتمند شما عزرائیل
- از خانهی خودمان شروع کنیم
- اوستا کریم! نوکرتیم
- اوکی مِستر
- اینم یه جورشه
- بابا گلی به جمالت
- بازی وبلاگی
- به اضافهی من
- بچّهی سرراهی
- جام جهانی برزیل
- حاشیه بر متن
- خبرگزاری رؤیا
- دربارهی خودم
- دربارهی کتابها
- دستهبندی نشده
- رؤیای نوشتن
- رمان
- روانشناسی
- ریزش هوای سرد
- زندگینامه
- شعر
- صبح روز چهارم
- صفحهی بیست
- فیلمنامه
- ماجراهای من و راجرز
- مادموزل مارکوپلو
- مجموعه داستان
- نمایشگاه کتاب تهران
- هایکو کتاب
- هر چی
- پویا ایناشون
- کتاب یزد
- کتابخانهی روستایی
- کتابخوانی برای سالمندان
- کودک و نوجوان
- یزدگَردِ چهارم
- یک چمدان عکس
مهتاب در 08/08/05 گفت:
و من نیز …
کارگر در 08/08/05 گفت:
ما این را معرفی کردیم
ما بودیم
ما
ما
ما
ما هم وقتی کارتوم می بینیم گریه می کنیم… بعدش… خیلی بعدش…
:: چهار ستاره مانده به صبح؛
البت. ممنون بابت معرفیتان دوست جان.
مریم باغ سیب در 08/08/05 گفت:
این کارتون به علت علاقه و استعداد زیاد من در آشپزی حس همزادپنداری شدیدی در من ایجاد کرد! خیلی خیلی خیلی دوستش دارم! خصوصا زبان اصلیشو
:: چهار ستاره مانده به صبح؛
ما هم علاقمند شدیم. امیدواریم که ما هم بتوانیم آشپزی کنیم بالاخره!
سحر در 08/08/05 گفت:
چه قدر با مزه!
تعریف شما رو از مهدیه بسیار شنیده ام… محتوای وبلاگتون نیز جالبه! الالخصوص این پست… که با افکار این جانب نیز به شدت سازگار است.
:: چهار ستاره مانده به صبح؛
سلام خانوم. مهدیه جان لطف دارن. شما هم. خوشحالمون کردین.
خلیل رشنوی در 08/08/05 گفت:
کارتون عالیست…می شه روش خوابید و کارتون خواب شد
:: چهار ستاره مانده به صبح؛
صد البته. کلی خواباش هم منحصر به فرد است!
مهشاد در 08/08/05 گفت:
:** من اما موقع هایی که داغونم هیچ حوصله کارتون جات ندارم. باید سرحال باشم. این یکی را اما زیاد دوست دارم:)