چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

از محاسن تنهایی یکی هم این است که آدمی کاشف مُقدّراتش می‌شود. اقلیما حرف‌هایی زد، مثلاً اینکه گفت: تصمیم دارد کاری کند که مُقدّراتش با زندگی کسی گره نخورد و شرح می‌داد که او تنهایی‌اَش را پذیرفته بوده که این نامه از ارض موعود آمده و می‌خواهد همه‌چیز را به گذشته برگرداند. پرسیدم: منظورتان از گذشته چیست؟ و اقلیما گفت: تنهایی‌اَش را، خلوت‌اَش را. و من گفتم: معنی حرف‌هایتان می‌تواند این باشد که می‌خواهید تنها باشید. و اقلیما گفت: دقیقاً، دقیقاً.

اسفار کاتبان، ص ۶۶

۳ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. sara در 08/10/04 گفت:

    سلام. خوبی؟ حال ما رو که نمی پرسی. خوش می گذره؟

  2. رسول رضایی در 08/10/05 گفت:

    سلام
    خیلی ممنون از اظهار لطفتون و ممنون از حضور قشنگتون

    با کمال احترام- رسول رضایی

  3. آن کلمه‌ی مشئوم « چهار ستاره مانده به صبح در 08/10/06 گفت:

    […] +  از محاسن تنهایی … […]

  1. 1 بازتاب

  2. اکتبر 6, 2008: آن کلمه‌ی مشئوم « چهار ستاره مانده به صبح

دیدگاه خود را ارسال کنید